حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله
مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه (1017-1067ق)، دانشمند، تاریخنگار و کتابنامهنویس سرشناس ترک در قرن یازدهم و صاحب کتاب معروف «كشف الظنون عن أسامي الكتب و الفنون».
نام | |
---|---|
نامهای دیگر | |
نام پدر | عبدالله |
متولد | 1017ق |
محل تولد | استانبول ترکیه |
رحلت | 1067ق |
اساتید | اعرج مصطفی
کرد عبدالله کچی محمد ولی افندی |
برخی آثار | السر المصون ذيل علی كشف الظنون
کشف الظنون عن أسامي الکتب و الفنون ترجمه تقویم التواریخ (سالشمار وقایع مهم جهان از آغاز آفرینش تا سال 1085ق) |
کد مؤلف | AUTHORCODE01896AUTHORCODE |
شهرت
میان علما به کاتب چَلَبی و بین «اهل دیوان»، به حاجی خلیفه شهرت داشت. سبب نامیده شدنش به کاتب، اشتغالش به نوشتن دفاتر دولتی و علت پیدا کردن عنوان چلبی، درجه فضل و معلوماتش بود؛ زیراکه در قرن نهم هجری، این عنوان به معنای سرور، به علما و فضلا اطلاق میشد[۱].
ولادت
وی در ذیقعده 1017ق، در استانبول به دنیا آمد. دوران کودکی را در زادگاهش گذراند و مقدمات علوم را با نظارت پدرش فراگرفت.
مشاغل و مناصب
پدرش در دیوان حرب اشتغال داشت و او نیز در چهاردهسالگی به حرفه سلاحداری روی آورد و در تشکیلات اداری قشون بهکار حساب و سیاق پرداخت. از 1033 تا 1035، بهجز اوقاتی کوتاه، همراه پدرش در اردوی نظامی، برای سرکوب شورش آبازه پاشا در مشرق آناطولی و در محاصره بینتیجه بغداد، شرکت داشت. در 1035، ممیزیِ سوارهنظام به وی واگذار گردید[۲] و در 1058، معاون دوم دارایی دیوان سپاه شد[۳].
تحصیلات
در چهاردهسالگی، بهیاری پدرش، در اداره «محاسبه آناطولی» (به سمت منشی) مشغول بهکار شد و در آنجا قواعد حساب و خط سیاق را فراگرفت. به گفته خودش (در فذلکه)، از عیسی قریمی (اهل شبهجزیره کریمه) قرآن و تجوید آموخت و نزد الیاس خوجه، کتابهای تصریف و عوامل را خواند و از بوگری احمد چلبی خوشنویسی یاد گرفت. بعد از فوت پدرش در اثنای لشکرکشی عثمانی به مرزهای شرقی آناطولی در سال 1035ق، مصطفی همراه یکی از بستگان پدرش به دیار بکر رفت و به خدمت اداره «مقابله سواری» آنجا در آمد.
در سال 1038ق، در استانبول، در جلسات درس قاضیزاده شرکت جست و سخت تحت تأثیر او قرار گرفت. سایر استادان او اعرج مصطفی، کرد عبدالله، کچی محمد و ولی افندی از مشاهیر عصر بودند که مصطفی نزد آنان ادبیات السنه ثلاثه (ترکی، فارسی و عربی)، فقه، حدیث، تفسیر و منطق آموخت و نزد دانشمندی هلندیتبار ریاضیات، جغرافیا و سایر فنون را فراگرفت. در سال 1043ق، هنگامیکه سپاه عثمانی در حلب مشغول گذراندن زمستان بود، به زیارت حج رفت و در بازگشت، در دیاربکر با علما و فضلای آنجا مصاحبت و مباحثه کرد. در سال 1047ق، به استانبول بازگشت. در این هنگام، از خویشاوندی ارثیه زیادی به او رسید که همه را صرف خرید کتاب کرد و در همان زمان ازدواج نمود.
تدریس و شاگردان
حاجی خلیفه تدریس نیز میکرد؛ از جمله به فرزند خود و مولانا محمد فرزند احمد رومی، کتاب «شرح الكشّاف» را در هندسه و «الطريقة المحمدية» را در هیئت، درس میداد و قواعد استخراج تقویم را از زیج میآموخت[۴].
گرایش به غرب
او در سفرهایش به عوامل عمده انحطاط و عقبماندگی جامعه عثمانی پی برد و چون تحول اجتماعی را در کشورش بعید میپنداشت، به تمدن مغربزمین تمایل یافت و با برخی اروپاییان ساکن در استانبول (از جمله راهبی فرانسوی و نومسلمان) معاشرت نمود و اطلاعاتی از طرز حکومت و چگونگی وضع و اجرای قوانین جاری آن ممالک به دست آورد و رساله «دستور العمل في إصلاح (لإصلاح) الخلل» را برای حل معضِلات اجتماعی نوشت. در این رساله، فکر و روحیه تحولیافته حاجی خلیفه برای اصلاح جامعه کاملاً آشکار است. حاجی خلیفه باآنکه به اروپا سفر نکرده بود، به فرهنگ و تمدن غربی دلبستگی نشان میداد. او از نخستین کسانی است که از قرن یازدهم، از نحوه حکومتهای غیر اسلامی تأثیر پذیرفته و دیدگاهش در آثار متعدد وی منعکس شده است. او حتی از ذکر سال میلادی ابا نداشت. وی نخستین مورخ عثمانی است که با آرا و اندیشههای ابن خلدون آشنایی داشت و نویسندگان مشهور ترکِ نسلهای بعد همه از او پیروی کردند. وی در استانبول بیشتر وقت خود را در کتابخانه شیخالاسلام یحیی (قاضیالقضات و ملکالشعرا)، که محل تجمع فضلا بود، میگذراند[۵].
مذهب و عقیده
وی خود را حنفیمذهب و اشراقیمشرب خوانده است[۶].
وفات
حاجی خلیفه در سال 1067ق، به مرگ ناگهانی درگذشت و در محله زیرک استانبول، در حظیرهای کوچک، دفن شد[۷].
آثار
بعضی از آثار مهم حاجی خلیفه به شرح ذیل است:
- فذلكة أقوال الأخيار في علم التاريخ و الأخبار یا فذلكة التواريخ؛
- فذلكة، سلسله وقایع تاریخ عثمانی از سال 1000 تا 1065، به ترکی؛
- تحفة الكبار في أسفار البحار؛
- تقويم التواريخ؛
- رونق السلطنة؛
- تاریخ فرنگی، اثر یوهان کاریون، ترجمه ترکی کرونیکل؛
- إرشاد الحياری إلی تاريخ اليونان و الروم و النصاری؛
- سُلم الوصول إلی طبقات الفحول؛
- لوامع النور في ترجمة ظلمة أطلس مينور؛
- كشف الظنون عن أسامي الكتب و الفنون؛
- تحفة الأخيار في الحكم و الأمثال و الأشعار؛
- دُرَرٌ منتثرة و غُرَرٌ منتشرة؛
- دستور العمل في إصلاح الخلل؛
- رجم الرجيم بالسين و الجيم؛
- شرح بر تفسیر بیضاوی؛
- حسن الهداية؛
- جامع المتون مِن جلّ الفنون؛
- مختصر جامع المتون؛
- ميزان الحق في اختيار الأحق[۸].
پانویس
منابع مقاله
- بیگباباپور، یوسف، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ اول، 1390ش.
- گلشنی، عبدالکریم، دانشنامه جهان اسلام، زیر نظر غلامعلی حداد عادل، تهران، بنیاد دائرةالمعارف اسلامی، چاپ اول، 1387ش.