تقریب القرآن إلی الأذهان

تقريب القرآن إلى الأذهان، اثر سيد محمد شيرازى، به زبان عربى است.

تقریب القرآن إلی الأذهان
تقریب القرآن إلی الأذهان
پدیدآورانحسینی شیرازی، محمد (نویسنده)
ناشردار العلوم
مکان نشرلبنان -
سال نشر1424 ق یا 2003 م
چاپ1
موضوعتفاسیر شیعه - قرن ۱۴
زبانعربی
تعداد جلد5
کد کنگره
‏BP‎‏ ‎‏98‎‏ ‎‏/‎‏ح‎‏5‎‏ت‎‏7
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

اين تفسير، شامل توضيح مختصر و قابل فهم عموم، درباره همه آيات قرآن مى‌باشد.

ساختار

اين تفسير، در 5 مجلد ارائه شده است. تفسير آيات، با شماره مخصوص هركدام از آنها از آيه قبل جدا گرديده و به شكل مزجى ترتيب داده شده است؛ به همين جهت، اين تفسير از عناوين بحث‌ها خالى است.

مفسر، در هر سوره، بعد از بيان نام سوره، مكى يا مدنى بودن آن، تعداد آيات، جملگى يا به‌تناوب نازل شدن و وجه تسميه آن، به تفسير و شرح آيات سوره مى‌پردازد.

روش اين تفسير، تدبرى، اجتهادى و از جهتى نيز روايى مى‌باشد. مؤلف در توضيح و تبيين آيات، بر معانى لغوى تكيه كرده است.

اين تفسير از اطناب و تعقيد و پيچيدگى در عبارات و مفاهيم و تفصيل‌هاى معمول در برخى از تفاسير، به‌دور است.

گزارش محتوا

درباره محتوا و ويژگى‌هاى اين اثر، مطالب زير قابل توجه است:

  1. مفسر از ذكر مصادر خود در لابه‌لاى تفسير دورى جسته است و از قصص اسرائيلى و مطالب تاريخى كه ارتباط مستقيمى به تفسير ندارد، اجتناب نموده است.
  2. با تكيه بر شيوه اهل‌بيت(ع) در تفسير، از اخبار و روايات منقول از آنها كه در صدد تفسير آيه باشد، استفاده نموده است؛ افزون بر اين، روايات اسباب النزول را مطرح كرده و در تبيين آيه از آنها بهره برده است.
  3. در مسائل فقهى، احكام را با تعليل و توضيح بيشترى، به شكل وسيع‌تر بيان مى‌كند و طبق معمول مفسرين شيعه، عقايد فقهاى اماميه را بيان مى‌دارد (مثلاًر.ک: ج2، ص11).
  4. برخى مطالب را به شكل سؤال و پاسخ مطرح مى‌نمايد و در اين قالب، هم به توضيح آيه مى‌پردازد و هم شبهه‌اى از شبهات مختلف نسبت به مسائل قرآنى و اسلامى را، پاسخگويى مى‌نمايد (مثلاًر.ک: ج2، ص25).
  5. مسائل اعتقادى و كلامى را به‌تناسب آيه، بدون بسط و تعرض به ساير اقوال (اما با اشاره به آنها) مطرح مى‌نمايد (مثلاًر.ک: ج2، ص45).
  6. دفاع از مبانى اسلامى و رد شبهات و ادعاهاى باطل را وظيفه خود مى‌داند و در لابه‌لاى تفسير آيات به آن مى‌پردازد، از جمله در ذيل آيه 28 سوره توبه بحث نجاست كفار و حكمت آن را مطرح مى‌كند.
  7. مفسر سعى نموده است بين قرآن و زندگى انسان در بخش‌هاى مختلف سياسى، اجتماعى، اقتصادى، اخلاقى، تربيتى، خانوادگى و... ارتباط برقرار نمايد و بدين وسيله قرآن را كتاب زندگى معرفى نموده و تلاش كرده تأثيرات آن را در زندگى انسان به‌گونه‌اى ملموس نشان دهد.
  8. مفسر عنايت خاصى به ذكر ارتباط بين سور دارد و سعى نموده انتهاى سوره قبل را با ابتداى سوره بعد از جهت موضوع مرتبط نمايد (مثلاًر.ک: ج2، ص43).
  9. در تفسير آيات، معمولا (در صورت وجود سبب نزول)، ابتدا به نقل شأن نزول و سپس به بيان مفردات مشكل آيه و تفسير دقيق آيات به شكل مزجى و مختصر و با بيانى برگرفته از تدبر در آنها، مى‌پردازد و در مواردى، از توضيح و تفسير فراتر رفته، مخاطبان آيه را نام برده و كلماتى افزون بر توضيح آيه مطرح كرده است كه اين مسائل گاه جنبه اعتقادى و هدايتى داشته و گاه جنبه تاريخى. هر از چند گاهى نيز به مسائل ادبى و اعرابى اشاره دارد (مثلاًر.ک: ج2، ص29).
  10. وى سعى دارد قرآن را به‌صورت يك مجموعه به‌هم‌پيوسته نشان دهد؛ به همين جهت، علاوه بر ربط موضوعى بين سور، به ربط بين معانى آيات نيز مى‌پردازد؛ براى نمونه، آيات 205 تا 254 سوره بقره را كه مسائل مختلفى از قبيل حج، جاهلين و تعصب آنها، منافقين، مجاهدين، حركت انبيا، وعده‌هاى خداوند به مؤمنين، مشركين و سؤال‌هاى آنها، احكام خانواده، بانوان، ولادت، بحث انفاق، موت، قتال و جهاد و... در آنها مطرح است، در سياق واحدى به هم ربط مى‌دهد.
  11. با توجه به جايگاه «بسم الله» در هر سوره، حدود 120 معنا براى آن به‌تناسب سور بيان كرده‌اند و در هر سوره مطلبى اضافه بر معناى معمول ابراز داشته‌اند.
  12. درباره حروف مقطعه، معتقدند برخى از اسرار آن را در آينده، علما، كشف خواهند نمود؛ همچنان‌كه برخى اسرار و علل طبيعت و قوانين حاكم بر آن، رفته‌رفته كشف شد.
  13. در بحث‌هاى اجتماعى، نقشى اساسى براى شورا قائلند و آن را در مقاطع مختلف زندگى اجتماعى از خانواده، محله، روستا، شهر، استان و تا اداره كل جامعه، جارى مى‌دانند و حتى در سطح فقها نيز قائل به شوراى فقها مى‌باشند؛ به همين جهت، در ذيل آيه 39 سوره شورى، به اين بحث مى‌پردازند و ضمن آن، نقدى هم بر شيوه دمكراسى حاكم بر غرب مطرح مى‌كنند.
  14. اين كتاب داراى دو مقدمه طولانى مى‌باشد: مقدمه اول، حدود 70 صفحه از محقق محترم، فاضل الصفار به سال 1423ق، مى‌باشد. در اين مقدمه، در باب اعجاز قرآن و کیفیت اعجاز آن سخن به ميان آمده است. نویسنده، معتقد است قرآن، موسوعه‌اى از اعجازهاست؛ اعجاز در بحث‌هاى اجتماعى، در بحث‌هاى سياسى، در بحث‌هاى اخلاقى، در بحث‌هاى نظامى، در بحث‌هاى اقتصادى، در بحث‌هاى تربيتى، در بحث‌هاى ادبى، اعجاز در بخش تلاوت، در بحث‌هاى معنوى و بركاتى كه براى نفوس انسان‌ها دارد، اعجاز در بيان اخبار گذشتگان و آيندگان، اعجاز در اخبار از ضمائر انسان‌هاى منافق، كافر و مشرك، اعجاز از جهت اشتمال آن بر احسن الآداب، اعجاز از جهت سعه مضامين و كثرت آيات و سوره‌ها، اعجاز از جهت فصاحت و بلاغت، اعجاز از جهت اسلوب و... بلكه قرآن به‌تناسب اولويت‌هاى هر انسان و به عدد افراد بشر اعجاز خاص خود را دارد؛ همان‌گونه كه طرق الهى براى قرب به پروردگار، به عدد نفوس خلايق است. پس از آن به بحث‌هايى مانند، اهتمام شيعه به قرآن، قرآن و اهل‌بيت(ع)، اشاره‌اى به علوم قرآن، مفسرين شيعه، علم تفسير، انواع تفسير، روش‌هاى جديد در تفسير و بحث «القرآن يفسره الزمان» مى‌پردازد. بعد از آن، روش و ويژگى‌هاى تفسير «تقريب الأذهان» و مفسر آن را بيان مى‌دارد.

مقدمه دوم، با عنوان «المدخل»، به بحث‌هايى از قبيل قرآن كتاب هر عصر و سرزمين، قابل تطبيق بودن دستورهاى قرآن در هر عصر و زمان، لزوم تطبيق فكر و عمل با قرآن و توضيحى در باب عظمت و والايى قرآن، پرداخته است. اين مقدمه، از كتاب ديگر مفسر، به نام «حول القرآن الكريم»، برگرفته شده است.

مفسر خود مقدمه‌اى كوتاه در نيم صفحه، به تاريخ 1383ق بر تفسير خود، نگاشته‌اند و اتمام نگارش تفسير نيز در همين تاريخ در شهر مقدس كربلا مى‌باشد.

وضعيت كتاب

  1. در اين نسخه از كتاب، آيات قرآن در بالاى صفحه، با خطى درشت، تنظيم شده و تفسير آن در قسمت دوم صفحه قرار دارد.
  2. در پاورقى‌ها آدرس آيات و مصادر اقوال و روايات بيان شده است.
  3. پايان هر جلد، فهرستى بر اساس سوره‌هاى مطرح‌شده در آن، ارائه گرديده است.
  4. در پايان جلد پنجم، فهرست مفصلى از مصادر، منابع و مراجع تفسير، عرضه شده است.
  5. كتاب، فهرستى به‌عنوان فهرست مطالب ندارد و اين خود استفاده موضوعى از آن را مشكل مى‌سازد.
  6. برخى مجلدات اين تفسير، با ترجمه آقاى عبدالحسين على‌زاده، در قم به نام «راهى به‌سوى قرآن»، توسط انتشارات ايمان (بى‌تا) منتشر شده است.

منابع مقاله

  1. مقدمه و متن.
  2. دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهى، ج1، ص688 و ج2، ص1349، به كوشش بهاءالدين خرمشاهى.

وابسته‌ها