ترجمه إعجاز البیان

ترجمه إعجاز البیان يا تفسير سوره فاتحه، به قلم محمد خواجوى، ترجمه فارسى تفسير إعجاز البيان قونوى است؛ به‌گونه نيمه‌معنايى و بيشتر، تحت اللفظى.

ترجمه إعجاز البیان
ترجمه إعجاز البیان
پدیدآورانصدرالدین قونیوی، محمد بن اسحاق (نویسنده) خواجوی، محمد (مترجم و مقدمه نویس)
عنوان‌های دیگرتفسیر سوره فاتحه
ناشرمولی
مکان نشرتهران - ایران
سال نشر1375 ش یا 1417 ق
چاپ1
شابک964-5996-04-x
موضوعتفاسیر (سوره فاتحه)
زبانفارسی
تعداد جلد1
کد کنگره
‏BP‎‏ ‎‏102‎‏/‎‏12‎‏ ‎‏/‎‏ص‎‏4‎‏ ‎‏الف‎‏6041
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

اين ترجمه را هرگز نمى‌توان ترجمه‌اى سليس و روان خواند، بلكه برعكس در برخى از موارد، متن عربى از ترجمه، قابل فهم‌تر است و در پاره‌اى از موارد، ترجمه، غلط است؛ به‌عنوان مثال (از باب مشت نمونه خروار است) مورد زير را ملاحظه فرماييد:

مترجم، در مقدمه، صفحه 52 مى‌نويسد: «حضرت شيخ(قدس‌سره) در اينجا «مكاشفه‌اى» را نقل مى‌فرمايد كه افعال را وقتى صور آنها در باطن انسان و يا ظاهرش تعين مى‌يابد، «مشاهده كردم» كه آينه غضب و خشم حق تعالى و يا رحمت و لطف او مى‌گردد، ولى بدون تغيير و دگرگونى و نو پيدا شدن حالى در حضرت اقدس احديت...» و در صفحه 216 از ترجمه متن (كه در حقيقت، تفصيل همين مطلب مورد اشاره است)، مى‌نويسد: «و چون بر اين (مطلب و مقام و امر) آگاهى پيدا كردم، سبب‌هاى معين و مشخص غضب و رحمت (الهى) و صورت ظهور حكم آن دو را براى آن و نقش شدن آن دو را در آن - نقش شدن صورت‌ها در آينه - دانستم و راز... را مشاهده كردم و راز نعيم و عذاب زودرس و ديررس و... را دانستم و نيز راز... و راز... و راز... را دانستم و افعال را مشاهده كردم كه وقتى صور آنها در باطن انسان و يا ظاهرش تعين مى‌يابد، آينه غضب و خشم حق تعالى و يا رحمت و لطف او مى‌گردد، ولى بدون تغيير و دگرگونى و نو پيدا شدن حالى در حضرت اقدس احديت... و راز حلال و حرام بودن در هر زمان و هر امتى را نسبت به هر شخصى در يك وقت و حالى مخصوص و يا در دو حال و دو وقت مختلف مشاهده كردم و نيز صورت برانگيخته شدن شرايع و تعين احكام آنها را به حسب احوال امت‌ها و زمان‌ها مشاهده كرده و اوامر و نواهى را كه حكمشان محدود در اين دنيا و منحصر به اين نشئه و عالم است و اختصاص به مصالح كلى و جزئى و لوازم آن دو دارد، مشاهده نمودم و ديدم كه حكم متعدى به آخرت، تقسيم به چهار بخش مى‌شود...»

اكنون به متن اصلى توجه كنيد: «فافهم هذا، فإنه من أعز الأسرار الإلهية المختصة... و لمّا اطلعت عليه، عرفت الأسباب المعينة للغضب و الرحمة و صورة ظهور حكميهما لها و انطباعهما فيها انطباع الصور في المرآة و عاينت سرّ... و عرفت سرّ النعيم و العذاب المعجّل و المتطاول المدة و سريع الزوال و سرّ... و سرّ... و رأيت الأفعال إذا تعينت صورها في باطن الإنسان أو ظاهره صارت مرآة لغضب الحقّ أو رحمته كما قلنا، لكن من غير تغير و تجدد حال في الجناب الأقدس... و رأيت أيضا سرّ الحلّ و الحرمة في كلّ عصر و أمّة و بالنسبة إلى كلّ شخص أيضا في وقت واحد و حال مخصوص أو في حالين و وقتين مختلفين و رأيت صورة انبعاث الشرائع و تعيّن أحكامها بحسب أحوال الأمم و الأعصار و رأيت الأوامر و النواهى المقصورة الحكم على هذه الدار و هذه النشئة و المختصة بمصالحهما الكلية و الجزئية و لوازمهما و رأيت المتعدية الحكم إلى الآخرة تنقسم إلى اربعة أقسام...».[۱]

چنان‌كه ملاحظه مى‌فرماييد، مترجم، افعال «اطلعتَ»، «عرفتَ»، «عاينتَ»، «رأيتَ» و... را كه همگى مفرد مخاطبند (و متن مشتمل بر آنها، اين معنا را افاده مى‌كند: آنچه را گفتيم، بفهم كه آن از عزيزترين اسرار الهى است... و چون بر آن اطلاع يافتى، اسباب تعيين كننده خشم و رحمت را خواهى شناخت و... افعال را خواهى ديد كه وقتى صورشان در درون يا برون انسان تعين مى‌يابند، به آينه خشم يا مهر حق مبدل مى‌شوند...)، متكلم وحده دانسته و آن مكاشفه عجيب و غريب را استنباط نموده است.

مترجم، تلاش كرده كه با توضيحاتى درون پرانتز و يا در پاورقى درك مطالب را آسان‌تر نمايد. وى هم‌چنين مقدمه‌اى در حدود هشتاد صفحه نگاشته است كه مطالب ذيل را در بر مى‌گيرد:

  1. تحقيق در احوال و شخصيت و آثار قونوى؛
  2. نمونه تطبيق دو رأى از آراء حضرت شيخ با صدرالدين شيرازی «قدس‌سرهما»؛
  3. تحليل مفصل كتاب؛
  4. تحليلى مختصر از افكار شيخ صدرالدين قونوى و بيان حقيقت محمديه و انسان كامل.

اين ترجمه با مراجعه به دو نسخه چاپى تفسير انجام گرفته و تاريخ پايان آن، ششم فروردين 1374ش، مطابق با چهاردهم ذى‌قعده 1415ق، است. انتشارات مولى در تهران، چاپ آن را به عهده گرفته و به سال 1375ش، / 1417ق، چاپ اول آن را در قطع وزيرى، در حدود 900 صفحه، در يك جلد ارائه داده است.

علاوه بر فهرست موضوعى تفسير كه در ابتداى آن آمده، فهرست احاديث، اقوال و اعلام، در انتهاى آن، راهنماى پژوهشگران مى‌باشد. تصويرى از شيخ صدرالدين قونوى و مقبره وى در قونيه، در انتهاى مقدمه مترجم چاپ شده است.

پانويس

  1. اعجاز البيان في تفسير ام القرآن، صفحه 204 - 205

منابع مقاله

  1. مقدمه مترجم؛
  2. دانش‌نامه قرآن و قرآن‌پژوهى بهاء‌الدين خرمشاهى، ج 1، ص553؛
  3. زندگى‌نامه دست‌نوشت مترجم و توضيحات وى درباره تفسير، جلد 2 دانش‌نامه قرآن و قرآن‌پژوهى بهاء‌الدين خرمشاهى، صفحه 1012.

وابسته‌ها