تاریخ علمای بلخ
تاریخ علمای بلخ، اثر مهدی رحمانی ولوی - منصور جغتایی، به عنوان اثری ماندگار، در خصوص تراجم، رجال و شخصیتهای نواحی مختلف افغانستان، از کتب محوری در حوزه بلخ باستان - که هم اکنون، نواحی گوناگون این کشور را در بر میگیرد - بشمار میرود.[۱]
تاريخ علمای بلخ | |
---|---|
پدیدآوران | رحمانیولوي، مهدي (نویسنده) جغتايي، منصور (نویسنده) |
ناشر | آستان قدس رضوی، بنياد پژوهشهای اسلامى |
مکان نشر | ایران - مشهد مقدس |
سال نشر | 1386ش |
چاپ | 1 |
شابک | 964-444-671-2 |
موضوع | 1.بلخ - سرگذشتنامه 2.مجتهدان و علما - سرگذشتنامه |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 2 |
کد کنگره | DSR 2075 /ل4ر3 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
کتاب به زبان فارسی و مقدمه آن در سال 1379ش نوشته شده است.
ساختار
کتاب با مقدمه مؤلف آغاز و مطالب که دربردارنده شرح حال بزرگان بلخ از قرون اولیه اسلامی تا دوران معاصر میباشد، قرار است در سه جلد، عرضه شود، اما در مقاله حاضر، ضمن معرفی مجموعه، فقط به گزارش جلد نخست پرداخته شده است.
نگارنده این مجموعه در آغاز کار بنا داشت، شرح حال بیش از دو هزار نفر از علمای بلخ را در مجموعهای به خوانندگان معرفی کند، اما به دلیل بروز مشکلاتی، از ادامه تمام این مسیر بازمانده است. در جلد اول و دوم این مجموعه، قرار است شرح حال 661 تن و در جلد سوم، 258 تن از علمای بلخ، عرضه شود که مجموعا به 919 زیستنامه خواهد رسید.[۲]
اسامی تمامی رجال بلخ بر اساس نام کوچک آنها به ترتیب حروف الفبا تنظیم شده و برای هریک از آنها شماره مسلسل نیز ذکر شده است. برای اینکه نامهای رجال زودیاب شود، در فهرست نام اشخاص علاوه بر تنظیم الفبایی بر اساس نام کوچک، در مواردی که بزرگی به نامی، لقبی، کنیهای و یا مکانی شهرت داشته است، شهرت اشخاص هم به صورت سیستم ارجاعی تنظیم الفبایی شده و به نام کوچک او ارجاع داده شده است. در این صورت اگر پژوهشگر خواست بر اساس شهرت اشخاص، رجال مورد نظر را دنبال کند، سریع به مقصود خود خواهد رسید.[۳]
در مورد شاعران، تنظیم الفبایی بر اساس تخلص شاعر و نیز فهرست ارجاعی خواهد بود. در شرح حال نویسی رجال سعی شده است که تمام منابعی که در مورد آن شخص مطلبی دارد، دیده شود. شرح حال رجال از زوایای گوناگون مورد بررسی و تحقیق قرار گرفته و سعی بر این بوده که شرح حال کامل باشد و چیزی از قلم نیفتد. رجالی که شرح حال قابل توجهی نداشتند و یا منشأ اثری نبودند، از ذکر نام آنها در این تحقیق پرهیز شده است. در پایان هر مدخل، علاوه بر منابعی که استفاده شده، برای آگاهی بیشتر خوانندگان به منابع دیگری نیز ارجاع داده شده است.[۴]
جلد اول این کتاب شامل حرف «الف» تا حرف «ع» میباشد. حروف دیگر در جلد دوم و سوم خواهد آمد.[۵]
گزارش محتوا
در مقدمه، به بیان مطالبی پیرامون بلخ پرداخته شده است؛ از جمله: نامها و لقبهای بلخ؛ واژه بلخ؛ بنیانگذار بلخ؛ موقعیت بلخ پیش از اسلام؛ بنای نوبهار بلخ؛ تاریخ بلخ پس از اسلام؛ تاریخ سیاسی و فرهنگی بلخ در عصر امیران خراسان؛ قیام مردم بلخ علیه حکام؛ موقعیت جغرافیایی بلخ و...[۶]
مؤلف، برخی از القاب بلخ باستان را در دوره اسلامی، به عنوان: «دار الفقاهة، دار الاجتهاد، أم البلاد و قبة الإسلام» آورده است که حکایت از یک مرکز بزرگ تمدن علوم اسلامی و دیاری رجال خیز دارد. مؤلّف به نقل از کتاب «مجمع الغرائب»، مؤسس شهر بلخ را حضرت ایوب(ع) میداند که در زمان حکومت گشتاسب مبعوث شد. این پیامبر خدا به گشتاسب گفت: حق سبحانه و تعالی تو را امر کرده است که بلخ را بنا کنی. گشتاسب از مرو بدین ولایت آمد و در مدت ده سال شهر بلخ را به اتمام رسانید.[۷]
حکایت ظهور زرتشت در بلخ و نگارش اوستا، بر روی هزار پوست گاو با آب طلا در این شهر و تألیف «من لایحضره الفقیه» از کتب اربعه شیعه در بلخ - که بنا به درخواست فقیه شیعی، سید جلیل القدر ابوعبدالله محمد بن حسن علوی بلخی، معروف به شرفالدین نعمتالله، توسط شیخ صدوق در ییلاق بلخ، برای مردم آن دیار تألیف یافته - از مطالب خواندنی این کتاب است.[۸]
مؤلّف، از فرستاده امیرالمؤمنین(ع) در بلخ، عبدالرحمن بن ابزای خزاعی و ابقای او توسط امام حسن(ع) مطلبی آورده است. نویسنده، نهضتهایی که خواستگاه آنان از بلخ بود و در فروپاشی حکومت امویان نقش مهم داشتند را معرفی نموده است؛ از قبیل: قیام یحیی بن زید بن علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب(ع) که شهادتش در روستای ارغوی جوزجان اتفاق افتاد؛ خروج ابومسلم عبدالرحمن بن مسلم به سن 19 سالگی، قیام حسن بن علی اُطروش و...[۹]
ریشه تأمین آب بلخ، از رودخانه «بلخاب» است که نام منطقهای صددرصد شیعه نشین - از توابع استان سرپل - نیز میباشد. این رودخانه آب شیرین، در ورودی شهر مزارشریف، به هجده نهر تقسیم میشود و در مسیرِ بیش از 350 کیلومتریاش، صدها شهر، روستا و منطقه را مشروب ساخته و در نهایت، در رگهای بلخ جاری شده و آن سامان را زرخیر مینماید. حفص بن بختری از امام صادق(ع) روایت میکند که جبرئیل، با پای خویش، پنج نهر کند که زبانه آب در پی آن میآمد: فرات، دجله، نیل، مهران و نهر بلخ. پس هرچه این رودها آب دهد و یا از آنها آب خورده شود، از آن امام(ع) است. نویسنده، این روایت را از اصول کافی، ج2، ص271، نقل کرده است. وی در موقعیت جغرافیایی بلخ مینویسد: «بلخ چهارمین ربع خراسان است و بلوکات آن عبارت است از: جوزجان، طالقان، گرزاوان، فاریاب، میمنه، شبرغان، انبار،اندخوی، تخارستان، بغلان، بامیان، سمنگان،اندراب، پنجشیر، لوالج، مرغاب، بلخاب، سانچارک و دره صوف».[۱۰]
از جمله ویژگیهای اثر حاضر، آن است که برای تدوین آن، شرح حال بسیاری از بزرگان بلخ اعم از علما، فقها، محدثان، فلاسفه، حکما، شعرا، عرفا، قضات، حکام، وعاظ، محققان، سران لشکر و صاحبان اثر مورد بررسی و تحقیق قرار گرفته است. برای دستیابی به شرح حال این بزرگان، علاوه بر وقت زیاد احتیاج به منابع و مآخذ فراوانی بوده و نویسنده، از کتابهای تاریخی، رجالی، فقهی، حدیثی، عرفانی، فلسفی، تفاسیر، آثار ادبی، تذکرهها، دایرةالمعارفها، مجلات فارسی و عربی یا هر منبعی که به مناسبتی درباره بلخ، نواحی آن و یا رجال بلخ مطلبی داشته، فیش برداری کرده و تقریبا تمام منابعی را که به نوعی درباره خراسان بزرگ نکتهای داشته است، از نظر گذرانده است.[۱۱]
وضعیت کتاب
فهرست مطالب در ابتدای کتاب آمده است.
در پاورقیها علاوه بر ذکر منابع، به توضیح برخی از کلمات و اعلام متن، پرداخته شده است.[۱۲]
پانویس
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.
- فاضلی، سید محمدحیدر، «نقد و معرفی کتاب»، برگرفته از پایگاه اطلاع رسانی الأطهار، تاریخ درج مطلب: دوشنبه 19 خرداد 1393، به آدرس اینترنتی: