القواعد الفقهية وتطبيقاتها في المذاهب الأربعة

القواعد الفقهية وتطبيقاتها في المذاهب الأربعة، اثر محمد مصطفی زحیلی، کتابی است در تطبیق و بررسی مهم‌ترین قواعد فقهی چهار مذهب حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی.

القواعد الفقهية وتطبيقاتها في المذاهب الأربعة
القواعد الفقهية وتطبيقاتها في المذاهب الأربعة
پدیدآورانزحيلی، محمد (نویسنده)
ناشردار الفکر
مکان نشرسوريه - دمشق
سال نشر1427ق. = 2006م.
چاپچاپ اول
موضوعفقه - قواعد فقه اهل سنت - مجموعه‌ها
زبانعربی
تعداد جلد2
کد کنگره
‏9ق3ز / 169/5 BP
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

انگیزه نگارش

نویسنده در این اثر، به دنبال آن است تا مهم‌ترین قواعد فقهی مذاهب اربعه را در یک کتاب، گردآوری نموده و به بیان احکام و فروعات آنها، بپردازد؛ زیرا معتقد است که جمع تطبیقات مذاهب، دارای منفعت بسیاری بوده و دلالت بر عمومیت و شمول این قواعد دارد[۱].

ساختار

کتاب، مشتمل بر مقدمه، تقدیم، یک باب تمهید، ده باب و یک خاتمه است و در دو جلد، تنظیم شده است.

منابع کتاب

مؤلف در نگارش این اثر، از تألیفات فراوانی که پیرامون موضوع قواعد و اشباه و نظایر نوشته شده، بهره برده است که از جمله آنها، عبارتند از:

  1. «شرح القواعد الفقهية» شیخ احمد بن شیخ محمد زرقا؛
  2. «القواعد الفقهية» عزت عبید دعاس؛
  3. «إيضاح القواعد الفقهية» شیخ عبدالله بن سعید محمد عبادی لحجی حضرمی شحاری؛
  4. قواعد فقهی برگرفته از کتاب «الإشراف» قاضی عبدالوهاب بغدادی مالکی، نوشته محمد روقی؛
  5. «تطبيقات قواعد الفقه عند المالكية» صادق بن عبدالرحمن غریانی؛
  6. «القواعد والضوابط الفقهية للمعاملات المالية عند ابن تيمية» عبدالسلام بن ابراهیم بن محمد حصین؛
  7. «إيضاح المسالك إلی قواعد الإمام مالك» ابوالعباس احمد بن یحیی ونشریسی؛
  8. «القواعد» ابوعبدالله محمد بن محمد بن احمد مقری (متوفی 758ق)؛
  9. «الفروق» شهاب‌الدین احمد بن ادریس قرافی (متوفی 684ق)؛

و...[۲].

گزارش محتوا

در مقدمه، به اهمیت پرداختن به قواعد فقهی، مخصوصا در دو قرن اخیر، اشاره شده است[۳].

در تقدیم، ضمن اشاره به منابع مورد استفاده در کتاب[۴]، به توضیح روش ارائه مطالب[۵] و ترسیم سیر بحث در کتاب، پرداخته شده است[۶].

در باب تمهیدی، به‌منظور تعریف قواعد فقهی، ابتدا به بحث پیرامون تاریخچه ظهور این قواعد پرداخته شده[۷] و سپس، مباحث زیر مطرح شده است: فرق بین قاعده و ضابطه[۸]، تفاوت میان قواعد اصولی و قواعد فقهی[۹]، فرق بین قواعد و نظریات[۱۰]، اهمیت و فواید قواعد فقهی[۱۱] و مصادر آن که عبارت است از قرآن، سنت نبوی(ص) و اجتهاد[۱۲]، انواع قواعد فقهی[۱۳] و تألیفاتی که پیرامون این قواعد، به رشته تحریر درآمده است. نویسنده این تألیفات را به پنج قسمت زیر تقسیم کرده است:

الف)- کتب قواعد فقهی مذهب حنفی: اولین کسی که در این مذهب، به تصنیف قواعد فقهی پرداخت، ابوطاهر دباس بود که هفده قاعده را جمع‌آوری کرد. پس از او، ابوالحسن کرخی (متوفی 340ق) که معاصر دباس بود، قواعدی به آنها افزود و کتاب «الأصول» را نوشت. سایر علمای حنفی که در این‌باره، اقدام به تألیف کرده‌اند، عبارتند از:

  1. عبیدالله بن عمر بن عیسی (متوفی 430ق)، در «تأسيس النظر في الأصول»؛
  2. نجم‌الدین عمر نسفی (متوفی 537ق) که برای قواعد کتاب کرخی، امثله و شواهدی را ذکر کرد؛
  3. ابومظفر اسعد بن محمد کرابیسی (متوفی 570ق) در «الفروق»؛

و...

ب)- کتب قواعد فقهی مذهب مالکی:

  1. «أصول الفتيا» ابوعبدالله محمد بن حارث خشنی قیروانی (متوفی 361ق)؛
  2. «الفروق» شهاب‌الدین ابی‌العباس احمد بن ادریس بن عبدالرحمن صنهاجی (متوفی 684ق)؛
  3. «إدرار الشروق علی أنواء الفروق» قاسم بن عبدالله انصاری، معروف به ابن شاط (متوفی 723ق)؛

و...

ج)- کتب قواعد فقهی مذهب شافعی:

  1. «الفروق» والد امام‌الحرمین جوینی (متوفی 438ق)؛
  2. «قواعد في فروع الشافعية» محمد بن ابراهیم شافعی (متوفی 613ق)؛
  3. «قواعد الأحكام في مصالح الأنام» عز بن عبدالسلام سلمی (متوفی 660ق)؛

و...

د)- کتب قواعد فقهی مذهب حنبلی:

  1. «الفروق» ابوعبدالله محمد بن عبدالله بن حسین سامری حنبلی، معروف به ابن سنینه (متوفی 616ق)؛
  2. «الرياض النواضر في الأشباه والنظائر» سلیمان بن عبدالقوی بن عبدالکریم طوفی (متوفی 710ق)؛
  3. «القواعد النورانية الفقهية» تقی‌الدین احمد بن عبدالحلیم بن عبدالسلام حرانی (متوفی728ق)؛

و...

ه)- قواعد کلی در مجله «الأحكام العدلية»:

  1. «شرح المجلة» شیخ محمد خالد اتاسی و سایرین؛
  2. «درر الأحكام شرح مجلة الأحكام» علی حیدر؛
  3. «شرح مجلة الأحكام العدلية» محمد سعید محاسنی؛ و...[۱۴].

نویسنده در مورد هر قاعده، ابتدا قاعده فقهی را ذکر کرده، سپس الفاظ دیگر را اگر موجود بوده، آورده و آنگاه به توضیح معنی قاعده و مقصود از آن و تحدید مراد از الفاظ آن به شکل عام و مشترک پرداخته است و هم‌زمان، ادله و مستندات قاعده را بیان نموده است. آنگاه همه مثال‌های وارد در هر کتابی یا سه یا دوتا را ذکر کرده، سپس در صورت وجود استثنا، به آن اشاره نموده و مرجع هر فرع، مسئله و مثالی را از مصدری که از آن برای تحدید مذهب نسبت به هر فرع استفاده کرده، بیان نموده و در پایان، به ذکر مرجع قاعده از سایر کتب و مصادر، پرداخته است[۱۵].

وی غالبا به ذکر برخی از امثله، تطبیقات و ادله، اکتفا نموده و پس از ذکر هر مثال، به‌منظور مساعده و کمک به خواننده و جلوگیری از تشتت افکار و نظر او، در همان متن کتاب و نه در پاورقی، به منبع آن، اشاره نموده است[۱۶].

هر مذهبی، قواعد فقهی مختص خود را دارد، بااین‌حال، بسیاری از قواعد یک مذهب، در مضمون، مفهوم و کاربرد، با مذهب دیگر اتفاق و تطابق دارد[۱۷].

جلد اول، باب اول تا چهارم را در خود جای داده و سایر ابواب، در جلد دوم آمده است. در باب نخست، به توضیح قواعد اساسی فقهی، پرداخته شده است. برخی از قواعد فقهی، نسبت به بعض دیگر، عمومیت و شمولیت بیشتری داشته و برخی تحت برخی دیگر، قرار می‌گیرد؛ لذا این قواعد، به اصلی و قواعد فرعی که زیرمجموعه قواعد اصلی می‌باشد، تقسیم شده است. قواعد اصلی، خود به دو قسم زیر تقسیم می‌شود:

  1. قواعد اساسی نسبت به غیر خود، به دلیل عمومیت، شمول و اهمیت بیشتر؛ به‌گونه‌ای که برخی از علما، تمامی فروع را به آن قواعد ارجاع می‌دهند که عبارتند از: «الأمور بمقاصدها»، «اليقين لا يزول بالشك»، «المشقة تجلب التيسير»، «الضرر يزال» و «العادة محكمة».
  2. قواعد اصلی کلی که پس از پنج قاعده فوق، در درجه دوم قرار می‌گیرد[۱۸].

در باب دوم، به قواعد کلی که مورد اتفاق مذاهب اربعه می‌باشد، پرداخته شده[۱۹] و در باب سوم تا ششم، به‌ترتیب، قواعد فقهی در مذهب حنفی[۲۰]، مالکی[۲۱]، شافعی[۲۲] و حنبلی، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است[۲۳].

در باب هفتم تا دهم نیز، به قواعد اختلافی در این مذاهب پرداخته شده است، به‌طوری‌که هر باب، به یک مذهب، اختصاص یافته است[۲۴].

در خاتمه، به‌صورت خلاصه، مجددا به موضوع کتاب اشاره شده است[۲۵].

وضعیت کتاب

فهارس قواعد فقهی، موضوعات و مسائل فقهی و مطالب کتاب، در انتهای جلد دوم آمده و در پاورقی‌ها، علاوه بر ذکر منابع[۲۶]، به توضیح برخی از واژگان[۲۷] و مطالب، پرداخته شده است[۲۸].

پانویس

  1. ر.ک: تقدیم، ج1، ص11-‌12
  2. ر.ک: همان، ص12-‌13
  3. ر.ک: مقدمه، ج1، ص5-‌9
  4. ر.ک: تقدیم، همان، ص12
  5. ر.ک: همان، ص14
  6. ر.ک: همان، ص16
  7. ر.ک: متن کتاب، همان، ص19
  8. ر.ک: همان، ص22
  9. ر.ک: همان، ص23
  10. ر.ک: همان، ص25
  11. ر.ک: همان، ص26
  12. ر.ک: همان، ص29
  13. ر.ک: همان، ص31
  14. ر.ک: همان، ص34-‌54
  15. ر.ک: تقدیم، همان، ص14
  16. ر.ک: همان
  17. ر.ک: همان، ص15
  18. ر.ک: متن کتاب، ج1، ص61
  19. ر.ک: همان، ص363
  20. ر.ک: همان، ص497
  21. ر.ک: همان، ص603
  22. ر.ک: همان، ج2، ص683
  23. ر.ک: همان، ص767
  24. ر.ک: همان، ص863-‌1067
  25. ر.ک: همان، ص1131
  26. ر.ک: پاورقی، ج1، ص234
  27. ر.ک: همان، ص265
  28. ر.ک: همان، ص275

منابع مقاله

مقدمه و متن کتاب.

وابسته‌ها