الرحلة السعودية الحجازية النجدية

الرحلة السعودية الحجازية النجدية، اثر محمد سعود بن عبدالله افندی عوری، قاضی بیت‌المقدس، شرح سفر وی به سرزمین حجاز، به‌منظور انجام مناسک حج و دیدار با رجال دینی و سیاسی عربستان در سال 1929م، می‌باشد.

‏الرحلة السعودية الحجازية النجدية
الرحلة السعودية الحجازية النجدية
پدیدآورانعوری، محمدسعود بن عبدالله (نويسنده)
ناشرالمطبعة السلفية - و مکتبتها = المطبعة السلفية - و مکتبتها
مکان نشرمصر - قاهره
سال نشر1349ق
چاپاول
موضوععربستان سعودي - سير و سياحت - قرن 20م. حج، زيارتگاه‌هاي اسلامى - عربستان سعودي، سفرنامه‌ها
زبانعربی
تعداد جلد1
کد کنگره
‏/ع84 ر3 / 208 DS
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

ساختار

کتاب با دو مقدمه ناشر و نویسنده آغاز و مطالب در سی‌وپنج فصل و یک خاتمه، ارائه شده است.

گزارش محتوا

ناشر در مقدمه خود، به بیان ویژگی‌های سفرنامه پرداخته[۱] و در مقدمه نویسنده، از عبدالعزیز آل ‌سعود به‌نیکی یاد شده و کتاب، به او تقدیم شده است[۲].

بسیاری از کتاب‌های باستانی که به‌صورت سفرنامه نوشته شده، دارای ویژگی‌ای هستند که به‌ندرت در ادبیات مدرن یافت می‌شود؛ آن ویژگی، این است که نویسنده به قلم اجازه می‌دهد تا آنچه که در روحش هست را به‌دور از تصنع، به تصویر بکشد؛ به‌گونه‌ای که وقتی خواننده، آن سفرنامه را می‌خواند، احساس می‌کند که در طول سفر با او بوده و تمام آنچه را او دیده است، می‌بیند و این مزیتی است که در سفرنامه حاضر، کاملا مشهود است؛ زیرا ازآنجاکه عوری قلم را به دست گرفته است تا سفر خود را به سرزمین مقدس حجاز بنویسد، طوری خواننده را با خود همراه می‌کند که گویی تمام حوادث، وقایع و مناظر را با او به نظاره نشسته و گفتگوی او با مردم را شنیده و با آنان صحبت کرده است[۳].

اشتیاق عوری به زیارت خانه خدا و دعوت دوستانش در شهر یافا برای همراهی در سفر حج، انگیزه این سفر بوده، ولذا در فصل نخست، به اجابت این دعوت و رفتن به شهر یافا برای خداحافظی با دوستان، اشاره شده است. وی در مدت اقامتش در یافا، مهمان بزرگ خاندان افندی، حاج راغب افندی، عضو دادگاه مرکزی یافا، بوده و با شیخ عیسی افندی نیز ملاقات داشته است[۴].

در فصل دوم، انگیزه نگارش سفرنامه، بیان شده است. در مدت اقامت عوری در یافا و مصاحبت با شیخ عیسی افندی و شیخ عبدالله افندی قلقیلی که از مهمانان حاج راغب افندی بودند، برخی از دوستان وی از او سؤال می‌کنند که قصد دارد چه پیشکش و هدیه‌ای را برای عبدالعزیز آل ‌سعود، پادشاه عربستان ببرد. عوری خود در این‌باره چنین می‌گوید: وقتی دوستانم درباره هدیه خود در این سفر از من سؤال کردند، ازآنجاکه آنان از عدم تمکن مالی من باخبر بودند، فهمیدم که منظورشان هدیه‌ای معنوی و غیر مالی است، ولذا تصمیم گرفتم تا شرح این سفر را به‌صورت کتابی نوشته و آن را «الرحلة السعودية الحجازية النجدية» نامیده و به وی تقدیم کنم[۵].

عوری در فصل سوم، انگیزه خود از رفتن به این سفر را چنین عنوان نموده که در روزی از روزها، هنگام تلاوت قرآن کریم، به آیه 97 سوره مبارکه آل عمران:وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيهِ سَبِیلًا ۚ وَ مَنْ كفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِي عَنِ الْعَالَمِينَ (و مردم را حجّ و زیارت آن خانه به امر خدا واجب است بر هرکسی که توانایی برای رسیدن به آنجا دارد و هرکه کافر شود (به خود زیان رسانده و) خدا از جهانیان بی‌نیاز است)، می‌رسد و همان جا تصمیم می‌گیرد در اولین فرصت ممکن، به انجام این فریضه الهی بپردازد[۶].

در فصل چهارم، از بازگشت به قدس شریف از شهر یافا و وداع با خانواده و دوستان و آغاز سفر در روز دوشنبه، سیزدهم ذی‌قعده 1347ق، سخن گفته شده[۷] و در فصل پنجم، از سوار شدن به قطار و دعا برای سلامتی از شر اشرار و بلایا[۸].

عوری در شب سه‌شنبه چهاردهم ماه ذیقعده 1347ق، به کانال سوئز رسیده و با کشتی از آن عبور کرده است، ولذا در فصل ششم تا نهم ضمن توصیف این کانال و لزوم محافظت از آن، به حکمت ساخت کشتی و نیاز انسان به آن، اشاره کرده است[۹].

در فصل دهم و یازدهم، به بیان این موضوع پرداخته شده است که پس از آنکه حجاج متوجه حضور عالمی همچون عوری در کشتی خود می‌شوند، از وی درخواست می‌کنند که به تعلیم مناسک حج و مسائل شرعی بپردازد و او نیز به سفارش دوستش فائق انصاری، درخواست آنان را اجابت کرده و در اثنای تدریس، با عالمی از فضلای عراق، به نام محمد سماکه، صاحب کتاب «الحق المبين في الاستظهار علی القسيسين»، آشنا شده و او را مورد اکرام قرار داده و مناظره و گفتگویی پیرامون احوال عراق و حاکم آن نیز میان آنها رخ می‌دهد[۱۰].

در فصول بعدی کتاب، به بیان جزئیات رسیدن به مکه و چگونگی انجام اعمال و مناسک حج و پس از آن، ملاقات با رجال سیاسی و حاکمان عربستان، پرداخته شده[۱۱] و در پایان کتاب، مناسک حج به‌صورت مفصل، توضیح داده شده است[۱۲].

از جمله ویژگی‌های این سفرنامه، علاوه بر پرداختن نویسنده به جزئیات سفر، این است که وی، به دنبال آن است که خواننده، با مطالعه کتاب و خواندن جزئیات سفر، اطلاعاتی پیرامون ارکان حج و نوافل و آداب آن به دست بیاورد[۱۳].

از جمله موضوعاتی که خواننده با مطالعه این سفرنامه، بدان دست می‌یابد، آن است که نویسنده با دیدی مثبت به اقدامات ملک عبدالعزیز آل‌ سعود نگریسته و خوشحالی او از اصلاحات انجام‌شده توسط وی، کاملا مشهود است[۱۴].

وضعیت کتاب

کتاب، فاقد پاورقی بوده و فهرست مطالب در انتهای آن آمده است.

این کتاب یک‌ بار در سال 1349ق، در قاهره چاپ شده و در سال 2009م، نیز توسط تیسیر خلف، در مجموعه‌ای تحت عنوان «رحلتان إلی الحجاز و نجد»، به‌همراه سفرنامه محمد بهجت بیطار (متوفی 1920م)، با نام «الرحلة النجدية الحجازية؛ صور من حياة البادية 1338ق. 1920م»، به چاپ رسیده است[۱۵].

پانویس

  1. ر.ک: مقدمه اول، ص3-‌4
  2. ر.ک: مقدمه دوم، ص1
  3. ر.ک: مقدمه ناشر، ص3
  4. ر.ک: متن کتاب، ص3
  5. ر.ک: همان، ص4-‌5
  6. ر.ک: همان، ص5-‌6
  7. ر.ک: همان، ص6-‌7
  8. ر.ک: همان، ص7-‌8
  9. ر.ک: همان، ص8-‌13
  10. ر.ک: همان، ص14-‌17
  11. ر.ک: همان، ص17-‌57
  12. ر.ک: همان، ص63-‌189
  13. رک: مقدمه ناشر، ص3
  14. ر.ک: همان، ص4
  15. ر.ک: بیطار، محمد بهجت؛ عوری، محمد سعود

منابع مقاله

  1. مقدمه و متن کتاب.
  2. بیطار، محمد بهجت؛ عوری، محمد سعود، «رحلتان إلی الحجاز و نجد»، تیسیر خلف، نشر التکوین، دمشق، 2009.

وابسته‌ها

رحلتان إلی الحجاز و نجد