الحوفي و منهجه في تفسير القرآن

الحوفي و منهجه في تفسير القرآن نوشته محمد محمد یوسف، کتابی است به زبان عربی و با موضوع علوم قرآنی. نویسنده در این اثر به معرفی یکی از نحویان و عالمان مصری قرن پنجم به نام علی بن ابراهیم حوفی (متوفی 430ق) و شیوه تفسیری او پرداخته است.

الحوفي و منهجه في تفسير القرآن
الحوفي و منهجه في تفسير القرآن
پدیدآورانيوسف، محمد محمد (نویسنده)
ناشردار العلم و الايمان
مکان نشرسوريه - دمشق
چاپ1
شابک977-308-200-8
موضوعتفاسير
زبانعربی
تعداد جلد1
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

ساختار

کتاب با مقدمه چاپ اول و سپس مقدمه نویسنده آغاز شده و متن کتاب در سه فصل آمده است. نویسنده، در نگارش کتاب از 107 منبع عربی بهره برده و منابع کتاب را ضمن سه دسته ذکر کرده؛ منابع خطی مانند تلخيص أخبار النحويين و اللغويين احمد بن عبدالقادر بن مکتوم، البرهان في علوم القرآن علی بن ابراهیم بن سعید حوفی، الوسيط في التفسير ابوالحسن علی بن احمد واحدی و...، منابع چاپ شده مانند مقدمة في أصول التفسير تقی‌الدین احمد بن تیمیه، ظاهرة الإعراب في النحو العربي و تطبيقها في القرآن الكریم احمد سلیمان یاقوت، لطائف الإشارات لفنون القراءات احمد بن محمد بن ابوبکر معروف به قسطانی، وفيات الأعيان و أنباء أبناء الزمان ابن خلکان و... و منابعی که دیوان‌های شعری هستند مانند دیوان جریر، دیوان سحیم عبدبن حساس، شرح المعلقات السبع أبو عبدالله حسین بن احمد بن حسین زوزنیو...[۱]

گزارش محتوا

کتاب دارای سه باب است و از نظر نویسنده مقدمه طبع اول جناب آقای عبدالحمید ابراهیم، هر بابی محتاج نوشتن کتابی مستقل است.[۲]

باب اول کتاب درباره شکل‌گیری شخصیت فرهنگی و علمی حوفی صحبت می‌کند. در این باب، حالت سیاسی و دینی و فرهنگی زمانه زیست وی، شکل‌گیری شخصیت فرهنگی او و آثارش در سه فصل جدا مورد بحث قرار می‌گیرد. نگاه مؤلف در این اثر از نوع نمونه‌یابی است؛ یعنی حوفی از اشخاصی است که جامع بین فرهنگ زمان خود و زیست‌بومش است.

حوفی در قرن پنجم هجری می‌زیسته است؛ در آن زمان فرهنگ عربی با فرهنگ‌های متفاوت تعامل زیادی داشت و ازاین‌رو تحت تأثیر و تأثر با آنان، شاخ و برگ فراوانی یافته بود. حوفی در استان شرقی مصر به دنیا آمد و به قاهره منتقل شد و آنجا نیز محل تضارب آرا و فرهنگ‎های مختلف بود. لذا او هم شخصیتی جامع و چندوجهی دارد.[۳]

او در لغت، نحو، قراءات، وقف و تمام، تفسیر، احکام فقهی و... علم آموخته و دارای آثاری است؛ که «البرهان فی علوم القرآن»، منعکس‌کننده شیوه تفسیری اوست.[۴]

دکتر محمد عثمان در شمارش شیوخ حوفی با اعتماد بر فقط دو جزء از کتاب حوفی حدود هفتادوپنج نفر را ذکر کرده است.[۵]

نویسنده در بیان حالت سیاسی دوران وی از فتح اسلامی مصر در سال بیست هجری به بعد شروع می‌کند و از قصرها و کتابخانه‌ها، مدارس، مساجد، دانشگاه الازهر و در کل، مراکز فرهنگی مصر صحبت می‌کند.[۶]

باب دوم که بیشترین حجم کتاب یعنی نزدیک به 190 صفحه را به خود اختصاص داده، مهم‌ترین باب کتاب است؛ زیرا این باب مستقیماً درباره موضوع کتاب بحث می‌کند. دستیابی به شیوه حوفی در تفسیر امری سهل‌الوصول نیست زیرا او روشی چند شاخه دارد. حوفی اسم کتابش را «البرهان في علوم القرآن من الغريب و الإعراب و القراءات و التفسير و الناسخ و المنسوخ و الأحكام و عدد الآي و التنزيل و الوقف و التمام و الإشتقاق و التصريف» گذاشت و به‌اختصار آن را «البرهان فی علوم القرآن» می‌خوانند. به دلیل چند شاخه‌ای و چندوجهی بودن نگاه تفسیری حوفی که از شخصیت چندوجهی او برخاسته، دکتر محمد عثمان شیوه تفسیری وی را در پنج فصل جداجدا مطرح کرده است؛ او در فصل اول جنبه لغوی، در فصل دوم جنبه نقلی، فصل سوم جانب فقهی، فصل چهارم وجهه کلامی و فصل پنجم جنبه ادبی این امر را بررسی کرده است؛ و در موارد متعددی از این امر به تعجب افتاده و درنهایت شیوه تفسیری او را شیوه‌ای تکاملی دانسته است.[۷] او می‌نویسد: «تفسیر حوفی از هر جنبه‌ای از جوانب، متکامل و وافی به شروط و جامع به روش‌های تفسیری متعدد است؛ او به پیروی از آثار ابن عباس و ابوعبید و قراء و ابوعبیده و زجاج و نحاس در تفسیر لغوی و از مالک و شافعی و ابوحنیفه و سفیان ثوری و اوزاعی در تفسیر نقلی، بین این دو شیوه جمع کرده است و کارش تکراری از کارهای پیشینیان نبوده بلکه دقایق از آنچه از روش‌های آنان بوده را برداشت کرده و شیوه‌ای نوینی ارائه کرده است»[۸]

باب سوم کتاب درباره مکتب (مدرسه) مصری در تفسیر و تأثیرات حوفی در آن به بحث می‌پردازد. نویسنده در میان فصول سه‌گانه این فصل، در فصل اول به ریشه‌یابی تأسیس این مکتب پس از ورود اسلام به مصر، پرداخته و در فصل دوم، نقش حوفی در این مکتب را نشان داده است. او در فصل سوم، خلاصه‌ای از ویژگی‌ها و نشانه‌های این مکتب را به‌صورت خلاصه برمی‌شمارد.[۹] عطاء بن دینار، قباث بن رزین، لیث بن سعد، عبدالله بن وهب، عثمان بن سعید ورش، ابوجعفر نحاس و... برخی از شخصیت‌های بزرگ این مکتب هستند.[۱۰]

در کل، باب‌های اول و سوم کتاب به‌نوعی در نمایش تصویری از فرهنگ مصری آن زمان باهم معاضدت و همیاری دارند.[۱۱]

دکتر، عبدالحمید ابراهیم، مقدمه‌نویس کتاب، به خاطر این‌که محمد عثمان، روح حوفی را از قبرش بیرون کشید و مانع نشستن غبار با گذر زمان بر افکار او شد از وی تشکر می‌کند.[۱۲]

وضعیت کتاب

فهارس فنی و فهرست مطالب در انتهای اثر و ارجاعات در پاورقی ذکر شده است.

نویسنده در تقدیمیه، از دکتر مصطفی صاوی جوینی، عبدالحمید ابراهیم محمد، یوسف عبدالقادر خلیف و محمد عبدالمنعم خفاجی، تشکر کرده است.[۱۳]

پانویس

منابع مقاله

مقدمه و متن کتاب.

وابسته‌ها