الجمع بین الصحيحین «البخاري و مسلم»
الجمع بین الصحيحین «البخاري و مسلم»، اثر محمد بن فتوح حمیدی (متوفی 488ق)، کتابی است چهارجلدی به زبان عربی با موضوع روایات اهل تسنن. نویسنده در مقدمه این اثر بیان میکند که منظورش از نگارش این کتاب تجرید متون اخبار و نصوص آثار صحیحین مسلم و بخاری و تلخیص این دو کتاب در یک کتاب با جمع مفترقات و حفظ تراجمشان است.
الجمع بين الصحيحين «البخاري و مسلم» | |
---|---|
پدیدآوران | حميدي، محمد بن فتوح (نويسنده)
بواب، علي حسين (محقق) بخاري، محمد بن اسماعيل (نويسنده) مسلم بن حجاج (نويسنده) |
ناشر | دار ابن حزم |
مکان نشر | لبنان - بيروت |
سال نشر | مجلد1: 2002م , 1423ق , مجلد2: 2002م , 1423ق , |
موضوع | بخاري، محمد بن اسماعيل، 194 - 256ق. الجامع الصحيح
مسلم بن حجاج، 204 - 261ق. الجامع الصحيح احاديث اهل سنت - قرن 3ق. حديث - تاريخ |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 4 |
کد کنگره | |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
کتاب چهار جلد دارد؛ در جلد اول، مقدمه محقق، مقدمه مؤلف و محتوای مطالب ارائه شده و سایر مجلدات در ادامه محتوای مطالب جلد اول است.
گزارش محتوا
نویسنده در مقدمهاش بر کتاب، از سنت و جایگاه آن سخن میگوید و از سعی علما در جمع روایات. او همچنین سخن از مسلم و بخاری و تقدمشان در حدیث سخن به میان میآورد و بیان میکند که منظورش از نگارش این اثر تجرید متون اخبار و نصوص آثار صحیحین مسلم و بخاری و تلخیص این دو کتاب در یک کتاب با جمع مفترقات و حفظ تراجمشان است.
وی سپس مهمترین اصولی را که کتاب بر آنها استوار است بیان میکند؛ از جمله این اصول است: تجرید اسناد مگر در مواردی که ضرورت ایجاب کند، افزودن برخی مطالب از کتابهای متقدمان، جمع احادیث هرکدام از افراد بهصورت مجزا با نشان دادن اتفاق شیخین و موارد انفرادی هرکدام در میان این احادیث، قصد انفراد به متون، تتبع زیادات هر راوی در هر متن و تتبع در آثار ائمه متقدم بر صحیحین.[۱]
حمیدی سعی کرده احادیث صحیحین را در کتاب واحدی بر اساس ترتیب اسانید جمع کند، او احادیث هر صحابی را از صحیحین در یک موضع جمع کرده است. وی کتابش را به پنج بخش اصلی تقسیم کرده است:
در بخش اول، مسانید عشره مبشره (روایتی منسوب به پیامبر که ده نفر در بهشتند) را ارائه کرده است. او مطالب این بخش را با مسند ابوبکر آغاز کرده و سپس خلفای پس از او سایر عشره مبشره را ذکر میکند.
در بخش دوم: مسانید مقدمین پس از عشره مبشره بیان میگردد؛ این بخش با مسند عبدالله بن مسعود آغاز شده و با مسند سلمة بن أکوع پایان میپذیرد. تعداد صحابه در این بخش، شصتوچهار تن است.
در بخش سوم مسانید مکثرین از صحابه ذکر میشود؛ اینان شش تن هستند که عبارتند از: عبدالله بن عباس، عبدالله بن عمر، جابر بن عبدالله، ابوسعید خدری، أنس بن مالک و ابوهریرة. قسمت اعظم مطالب کتاب در این بخش ارائه شده است که میتوانیم بگوییم چیزی حدود نیمی از حجم کتاب را به خود اختصاص داده است.
چهارمین بخش کتاب، حاوی مسانید مقلّین (آنانی که روایت اندکی دارند) است و در آن چهلویک مسند وجود دارد. نویسنده در پایان این بخش مسانید صحابهای را که فقط بخاری آنها را بیان کرده و مسلم بیانی از آنها ندارد را بیان کرده که تعدادشان سیوپنج نفر است. وی سپس عکس این مورد را بیان مینماید؛ یعنی کسانی که مسلم آنها را بیان کرده و بخاری بیان نکرده که تعدادشان پنجاهوپنج تن است.
حمیدی در پنجمین و آخرین بخش کتاب، مسانید زنان را بیان کرده است. وی برای بیان مطالب از مسند عایشه آغاز کرده که طولانیترین مسانید در میان زنان است. وی سپس مسند حضرت فاطمه زهرا(س) دختر پیامبر اکرم(ص) را بیان کرده و پسازآن مسانید سایر همسران پیامبر(ص) را و بعد از آنان، صحابیان زنی را که شیخان (مسلم و بخاری) بر اخراج روی آنان اتفاق دارند ذکر کرده که تعداد همه اینها بیستوچهار نفر است. سپس حمیدی شش مسند از صحابیان زنی که تنها بخاری آنها را بیان کرده را ارائه میکند و پسازآن هفت صحابی زن را که تنها مسلم آنها را بیان کرده است.[۲]
داخل هر مسندی از مسانید گذشته، ابتدا حمیدی به ذکر موارد اتفاقی بخاری و مسلم میپردازد، سپس موارد انفرادی بخاری را ذکر مینماید و پسازآن موارد انفرادی مسلم از آن مسند را. در هرکدام از این سه نوع، حمیدی معنی هر حدیثی را ذکر میکند - هرچند در برخی الفاظش اختلافات کم یا زیادی وجود داشته باشد- و تفاوتی نمیکند که این اختلاف در الفاظ میان بخاری و مسلم باشد یا میان روایات یکی از این دو نفر بهتنهایی. حمیدی به هر حدیثی شماره مسلسلی در قسم مختص به آن در مسند داده است. سعی وی در مراعات ترتیب احادیث داخل قسم خاص به هرکدام بر این بوده که احادیث راوی از صحابی را در مکان واحدی جمع کند. او راویان از صحابی را برحسب جایگاهشان مرتب کرده؛ یعنی روایت صحابی از صحابی را مقدم کرده سپس روایت غیر صحابی از صحابی را در ترتیب خاص مورد رضایت خودش بیان کرده است.
هرگاه احادیث تابعی از صحابی زیاد بوده، حمیدی روایت راوی از وی را مراعات کرده و سعی کرده آن را در مکان واحدی جمع کند؛ و هنگامیکه این احادیث زیاد بوده وی تلاش کرده بر اساس ترتیب موضوعی آن را مرتب کند (هرچند دائماً ملتزم به این شیوه نبوده و گاهی از آن تخطی مینماید).
شیوه مؤلف بر این است که در موارد متفقعلیه میان مسلم و بخاری با راوی از صحابی آغاز کند و پسازآن موارد اتفاقی این دو از صحابی با اختلافشان در راوی را ذکر نماید و آن را «المتفقعلیه من ترجمتین» مینامد.
حمیدی، هرگاه حدیثی را از صحابی نقل میکند، روایتی را که از شیخین (بخاری و مسلم) است مقدم میدارد، یا روایتی را که اختلاف میان شیخین در آن کم است. در مواردی که میان الفاظ حدیث اختلافی وجود داشته باشد او روایت را به لفظ یکی از این دو نفر بیان میدارد. تمایل او در این موارد بر روایت کاملتر است. وی گاهی بر صاحب روایت تنبیه میدهد و پسازآن، روایات مشابه از این راوی با زیادت و نقصان ذکر میکند و سپس به دیگر راویان و روایات میپردازد و هرگاه روایت برای هرکدام از شیخین باشد به آن تنبیه میدهد که البته گاهی هم در این موارد سکوت اختیار کرده است.
مؤلف میان روایات بهوسیله راویانی که در آن است تمییز داده است گاه بهوسیله راوی غیر تابعی یا راوی از او؛ و گاهی میان این دو با شیخی که بخاری یا مسلم از آن روایت کرده، تمییز میدهد. جمع روایات حدیث صحابی با اختلاف در برخی معانی و الفاظ یا اختلاف راویان از آن توسط حمیدی، باعث اختلاف و تمایز او از دیگر کتابها است؛ مثلاً در تحفة الاشراف مزی حدیث واحدی را میبینیم که در مواضع متعددی از مسند واحدی بهتبع راویان از صاحب مسند ذکر شده است. مثلاً حدیث عایشه گاهی در ترجمه عبدالله بن عباس از عایشه وارد شده، گاهی در ترجمه عروه از او، گاهی اسود و.... ولی در این کتاب (الجمع بین الصحیحین) حمیدی همه این موارد را در روایت ابن عباس از عایشه جمع کرده است.
غرض اصلی این کتاب و مؤلف آن جمع میان صحیحین و ترتیب آنان بوده و این عملی است دشوار. ما سعی نویسنده را در تجمیع روایات و عرضه آنها در این اثر شاهدیم و این تلاشها را در موارد ذیل نیز میتوان بهخوبی دید. حمیدی یک روایت را نقل میکند، سپس آن را به سایر روایات مقایسه مینماید و اختلافات و زیادات یا مشابهت میان آنها را بیان میدارد. در برخی عبارات و تعلیقات او شخصیت جامع و دقت وی را میتوان مشاهده کرد.[۳]
حمیدی هرگاه حدیثی را از یکی از مسانید ذکر کرده، اختلاف در آن و احتمالات حدیث یا احیاناً ایرادات بر آن در مسند دیگر را نیز در نظر داشته است.[۴] از کارهای ابوعبدالله حمیدی در این کتاب، تذکرات و تنبیهات مناسبی است که بین احادیث به آن اشاره کرده است. مثلاً درجایی گفته: «لیس لأبی بکر عن أبی مسعود فی الصحیحین غیر هذا الحدیث الواحد».[۵]
از مواردی که در کتاب آشکار است، تصرف حمیدی در اعلام وارده در صحیحین است. او در مقدمه در بیان اسم و نسب به این امر تذکر داده است. بسیاری از اسمهایی که در اسانید دو کتاب هست با حمیدی اختلاف دارد. مثلاً در برخی موارد، مورد مذکور در صحیحین اسم یا کنیه یا لقب است و مؤلف آن را تغییر داده است؛ و گاهی نام مذکور در این دو کتاب، مختصر است و نویسنده آن را کامل کرده است. گاهی نام راوی اساساً ذکر نشده و نویسنده آن را ذکر میکند. از این موارد میتوان موردی را مثال زد که ما در بخاری به شکل «ابوسهیل عن ابیه» میبینیم و حمیدی آن را بهصورت للبخاری من حدیث مالک بن ابی عامر(3192) میبینیم که وی همان پدر ابوسهیل است. یا موردی که نزد مسلم آن را بهصورت: «ابن ابی حازم» مشاهده میکنیم و حمیدی از آن با «عبدالعزیز ابی حازم»(2658) نام میبرد.[۶]
وضعیت کتاب
فهرست مسانید، انتهای هرجلد آمده. صفحه 41 تا 69 کتاب، رونوشت صفحات متعدد نسخ خطی مختلف کتاب ارائه شده است.
پانویس
- ↑ ر.ک: مقدمه محقق، ج1، ص11
- ↑ ر.ک: همان، ص11-12
- ↑ ر.ک: همان، ص12-15
- ↑ ر.ک: همان، ص16
- ↑ ر.ک: همان، ص18
- ↑ ر.ک: همان، ص18-19
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.