ابن رشد الأندلسي فيلسوف العرب والمسلمين
ابن رشد الأندلسي فيلسوف العرب والمسلمين، عنوان کتابی است یک جلدی به زبان عربی که شیخ کامل محمد محمد عویضه، دست به تألیف آن زده است. عویضه در این کتاب، به معرفی ابن رشد حفید و بیان زندگی و برخی آرای فلسفی او میپردازد.
ابن رشد الأندلسي فيلسوف العرب والمسلمين | |
---|---|
پدیدآوران | محمد عويضه، محمد (گردآورنده) |
عنوانهای دیگر | إبن رشد الأندلسي فيلسوف العرب و المسلمين |
ناشر | دار الکتب العلمية |
مکان نشر | لبنان - بيروت |
سال نشر | 1413ق. = 1993م. |
چاپ | چاپ اول |
موضوع | ابن رشد، محمد بن احمد، 520 - 595ق. |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /م3الف2 / 189/1 B |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
مطالب کتاب، در 20 شماره، ارائه شده که مقدمه مؤلف هم در ضمن آنهاست (تا شماره 5). در نگارش این اثر از 65 منبع عربی و 22 منبع لاتین استفاده شده و این منابع، در انتهای اثر پیش از فهرست مطالب در دو بخش مجزا ارائه شده است. از جمله منابع دست اول عربی آن میتوان کتابهای طبقات الأمم اندلسی، فهرست ابن ندیم، مروج الذهب، معجم البلدان یاقوت حموی، شذرات الذهب ابن عماد، الكليات في الطلب، تهافت التهافت، شرح أرجوزة ابن سينا في الطب، تلخيص كتاب النفس، تلخيص السماع الطبيعي، تلخيص كتاب الآثار العلوية، تفسير مابعدالطبيعة و... از ابن رشد و تهافت الفلاسفة، المنقذ من الضلال و... از غزالی و... را نام برد[۱].
گزارش محتوا
مؤلف، در مقدمه کوتاهی که بر کتاب نوشته، از زمینههای فکری و فرهنگی پیش از ابن رشد در راستای بروز و ظهور اندیشه وی، سخن میگوید. او مینویسد: بر من آشکار شده که از خطای تفسیر است که پیدایش هریک از گرایشهای فکری یا حرکتهای فلسفی را یکباره بدانیم و نقش مقدمات تشکیل این گرایش یا حرکت را نادیده بگیریم. بر این اساس کسی که درصدد تحقیق در فکر فلسفی اسلامی (به تعبیر نویسنده، عربی) است، اگر بخواهد ملتزم به تفسیر صحیح از منشأ این فکر و عواملی باشد که منجر به آن شده، باید در ابتدا به معارف عرب در جاهلیت و سپس در هنگام ظهور اسلام رجوع کند. پس از آن بنگرد و تطور فلسفه را به شکلی ببیند که در مذاهب شکلگرفته متکامل نزد کندی و فارابی و ابن سینا و ابن رشد و دیگران، مییابیم. این مذاهب فلسفی ما را راهنمایی میکنند به اینکه افراد یادشده در تقریر مذاهب مزبور در حد زیادی از فلاسفه یونان تأثیر پذیرفتهاند. منشأ این امر، اطلاع آنان از اندیشههای فلاسفه یونان در نتیجه حرکت ترجمه بود که در دوران امویان آغاز شد و در عصر عباسیان به اوج خود رسید[۲].
پس از بیان مقدمه مزبور، نویسنده با بیان معارف عرب در دوران جاهلیت آغاز میکند. او سپس از ظهور دین اسلام میگوید و پس از آن در چهارمین شماره مطالب کتاب، از حرکت ترجمه و اطلاع فیلسوفان مسلمان از فرهنگ یونانی، صحبت به میان میآورد. با توجه به اهمیت ارسطو، بهخصوص درباره ابن رشد که بسیاری از آثار وی را ترجمه کرده، شماره 5 مطالب کتاب، بهطور خاص در میان فلاسفه یونان، به ارسطو میپردازد[۳]. به نظر میرسد تا اینجای کار، مباحث مقدماتی کتاب است؛ زیرا پس از این مطالب، وارد بحث از خود ابن رشد میشویم. همچنین، در انتهای صفحه 18، چنین نوشته: «وكتبه كامل محمد محمد عويضة، جمهورية مصر، المنصورة، عربة الشال، شارع جامع نصر الإسلام».
با ششمین شماره، مطالب کتاب آغاز میشود. این مطالب، در شماره 6 در دو فصل مطرح میشود: عنوان اولین فصل آن «ابن رشد و زندگانی فکری او» است که در سه بخش جَوّ فکری در فضای اندلس آن زمان، رشد و تکامل عقلی ابن رشد و ارتباط او با خلیفه و مشکلاتی که برایش پیش آمد، بیان شده است و فصل دوم با عنوان «ابن رشد و فرهنگ روزگار او» در چهار بخش ارائه شده که عبارت است از: اشتغال او به طب، شرح او بر آثار ارسطو، ردیه او بر ابن سینا و غزالی و جهتگیری خاص او[۴].
نویسنده سپس وارد بیان نظریات و موضعگیریهای ابن رشد میشود که بهترتیب شماره ارائه مطالب کتاب، ازاینقرار است: شماره 8: جهتگیری ابن رشد درباره مسئله فیض؛ شماره 9: جهان در نظر ابن رشد؛ شماره 10: نظریه خلق مستمر؛ شماره 11: نظر ابن رشد درباره برخی مشکلات فلسفی که در این شماره مشکلات الوهیت و دلیل اختراع در دو قمست مجزا مورد بحث قرار میگیرد؛ شماره 12: ابن رشد و وحدانیت؛ شماره 13: نگاه ابن رشد به صفات الهی؛ شماره 14: تنزیه الهی در نظر ابن رشد؛ شماره 17: ذات الهی در نظر ابن رشد و شماره 18: وحدت وجود در نظر ابن رشد[۵].
در شمارههای 15 و 16 کتاب، در لابهلای بیان نظریات ابن رشد، نویسنده به بیان مذهب ابن رشد و مؤلفات و شروح وی، میپردازد. با پایان یافتن شماره 18 از شمارههایی که مطالب کتاب را ارائه کرده، نظریات و مواضع ابن رشد به پایان میرسد و در شماره 19 درباره این صحبت میشود که چرا ابن رشد، بهصورت مستقل باید مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد. در بیستمین و آخرین شماره مطالب کتاب هم درباره ابن رشد شارح، یعنی شرحهای او بر ارسطو، صحبت میشود[۶].
در بخشی از مطالب کتاب که درباره نظر ابن رشد در بیان مشکل الوهیت در بخش بیان برخی مشکلات فلسفی، ارائه شده، چنین میخوانیم: مسئله ادله بر وجود خداوند، در گذر تاریخ همواره بر اندیشه انسانی هجمه برده و ذهن او را به خود مشغول داشته است. برخی تلاشهای بشری در این راستا به این انجامیده که بگوید: هستی، در ارتباط با قوه دیگری است که بالاتر از آن و خالقش است. این براهین در تعداد محدودی از ادله، تبلور یافته است؛ مجموع این براهین در ضمن براهین خَلقی، وجودی، معرفتشناختی و... ارائه شده است. در میان این ادله، آنچه در نظر ابن رشد، قانعکننده به نظر میرسیده و آن را بر دیگر براهین ترجیح داده است، دو دلیل عنایت و اختراع میباشد. از نظر ابن رشد، دلیل عنایت و دلیل اختراع، دو دلیل قاطع بر وجود الله تعالی، است[۷].
وضعیت کتاب
فهرست منابع کتاب در آخر آن پس از پایان مطالب متن آمده و پس از آن، فهرست مطالب ارائه شده است. پاورقیهای کتاب، در اغلب موارد به ذکر ارجاعات اختصاص دارد و گاه در موارد معدودی مانند پاورقی صفحه 120، به امر دیگری پرداخته است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه، متن و فهرست مطالب کتاب.