غزالی، احمد بن محمد
«احمد بن محمد بن محمد طوسى غزالى»، مؤلف، واعظ و عارف برجسته قرن پنجم و ششم و برادر كوچكتر ابوحامد محمد غزالى، بود. كنيه وى، ابوالفتوح و القابش مجد الدين، زين الدين و حجتالاسلام بود (ابن خلكان، ج 1، ص 97؛ سبكى، ج 6، ص 60 و 62).
نام | غزالی، احمد بن محمد |
---|---|
نام های دیگر | طوسی غزالی، احمد بن محمد
غزالی، ابو الفتوح احمد غزالی، شهابالدین احمد غزالی، مجدالدین احمد |
نام پدر | |
متولد | |
محل تولد | |
رحلت | 520 هـ.ق |
اساتید | |
برخی آثار | دو رساله عرفانی در عشق / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
مشارق أنوار القلوب و مفتاح أسرار الغیوب (سر الاسرار فی کشف الانوار) / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده |
کد مولف | AUTHORCODE3772AUTHORCODE |
تاريخ و محل تولد او در منابع ذكر نشده، اما چون زندگى و تحصيلات اين دو برادر به هم نزديك بوده، بر اساس تاريخ و محل تولد محمد، احتمالا احمد نيز در طابران طوس و دو سه سالى پس از برادرش محمد، در452 يا 453 به دنيا آمده است ( پورجوادى، 1384ش، ص 167).
اين دو برادر در كودكى پدرشان را از دست دادند و گفته شده است كه پدرشان پيش از درگذشت، تربيت فرزندانش را به مردى زاهد و متقى به نام احمد رادكانى سپرد. در طوس بود كه احمد، مانند برادرش، تحصيلات مقدماتى خود را در فقه به پايان رساند و هنوز جوان بود كه به تصوف گراييد (ابن جوزى، ج 17، ص 237؛ سبكى، ج 6، ص 60، 193-195).
احمد ابتدا مريد ابوبكر نساج طوسى شد كه با چهار واسطه شاگرد جنيد است (جامى، ص 379، 559). احتمالاً احمد تا 487 كه ابوبكر نساج درگذشت، نزد وى بود و وقتى هم كه برادرش در 488 او را به جاى خود در نظاميه بغداد گذاشت، احمد در تصوف شهرت يافته بود (ابن خلكان، ج 1، ص 97؛ سبكى، ج 6، ص 61، 197؛ خواندمير، ج 2، ص 317).
غزالى در بغداد و شهرهاى ديگر به فارسى و عربى مجالس وعظ داشت و چندان در وعظ بليغ و فصيح بود كه نه تنها عوام از مجالس او استقبال مىكردند، بلكه علما و دانشمندان نيز در آن حاضر مىشدند (سبكى، ج 6، ص 60؛ ابن حجر، ج 1، ص 647). از جمله مجالس مشهور غزالى، مجلس وعظ وى نزد سلطان محمود سلجوقى بود كه در ازاى آن، سلطان به او هزار دينار داد (ابن جوزى، همان جا؛ ذهبى، ج 4، ص 46). البته برخى، احاديث و اخبارى را كه غزالى در مجالس وعظ به آنها استناد مىجست، صحيح ندانستهاند (ابن اثير، ج 10، ص 640؛ ابن حجر، ج 1، ص 647). از جمله ابن جوزى (ج 17، ص 238) با آنكه او را در وعظ بسيار توانا مىداند، احاديثش را موضوعه و معانى مطرحشده در آن را فاسد مىشمرد.
بيشتر تذكرهنويسان (يافعى، ج 3، ص 224؛ سبكى، ج 6، ص 61؛ حكيم، ص 666) غزالى را فقيهى خواندهاند كه وعظش بر فقاهتش غلبه كرد و ديگر فضائلش تحتالشعاع وعظ قرار گرفت و مغفول واقع شد.
احمد در كسوت صوفى و واعظ به شهرها و روستاهاى بسيارى در خراسان، آذربايجان و منطقه جبال و عراق سفر مىكرد، براى مردم وعظ مىگفت و به دستگيرى مستعدان مىپرداخت. در هر شهرى نيز علاقهمندان بسيار مىيافت و مردم براى شنيدن سخنانش به مجالس وعظ وى هجوم مىآوردند (سهروردى، ص 68؛ سبكى، ج 6، ص 60، 62، 201). گفتهاند كه غالبا در وعظ به خود وى هم حالى دست مىداد و مردم نيز چندان به هيجان مىآمدند كه فرياد مىكشيدند، جامه بر تن مىدريدند و جوانان در مجلس وى توبه مىكردند (غزالى، 1376ش، ص 6، 42-43؛ ابن مستوفى، همان جا؛ سبكى، ج 6، ص 62).
بدين ترتيب، غزالى به سبب سفرهاى بسيار و مجالس وعظى كه در بلاد اسلامى برپا كرد، نه تنها در زمان حيات خود شناخته شده بود، بلكه شاگردان و مريدان بسيار گرد خود جمع آورد. از جمله شاگردان وى در فقه و حديث، اين اشخاص بودند:
«ابن شهرآشوب» (متوفى 588)، از محدثان بزرگ شيعه (ابن شهرآشوب، ج 1، ص 9؛ افندى اصفهانى، ج 5، ص 125)؛ «ابوالقاسم عمر بن محمد بن احمد بن عكرمه»،معروف به ابن برزى، فقيه شافعى (متوفى 560) (ابن خلكان، ج 3، ص 444) و «عبد الواحد آمدى» (متوفى 550)، مؤلف غرر الحكم و درر الكلم (حاجى خليفه، ج 1، س 616).
از جمله مشهورترين مريدان وى نيز عين القضات همدانى و ابونجيب سهروردى بودند (جامى، ص 418، 420).
تاريخ وفات غزالى را بنا بر برخى منابع در 517 (رافعى، ج 2، ص 160-161؛ جامى، ص 380؛ خواندمير، ج 2، ص 319)، اما بنا بر اكثر منابع در 520 (ابن جوزى، ج 17، ص 240؛ ابن خلكان، ج 1، ص 98؛ ذهبى، ج 4، ص 45؛ يافعى، ج 3، ص 224-225) ذكر كردهاند. وى در قزوين وفات يافت و در همان جا در محلهاى كه امروزه احمديه ناميده مىشود، به خاك سپرده شد (حمد الله مستوفى، ص 783-784، 790؛ جامى، همان جا؛ قس اوحدى بليانى، ج 1، ص 255 كه مرقد وى را در بروجرد دانسته است).
آثار
1. سوانح: كتابى است به فارسى و به نثر در باره عشق و روانشناسى عاشق و معشوق از ديدگاه صوفيانه؛
2. رسالة الطير؛
3. مكاتبات؛
4. رساله عينيه؛
5. مجالس؛
6. التجريد فى الكلمات التوحيد؛
7. بحر المحبة فى اسرار المودة؛
8. لباب الاحياء.
منابع مقاله
1. ابن ابى الحديد، شرح نهج البلاغة، تحقيق محمد ابوالفضل ابراهيم، بى جا، 1385 / 1965؛
2. ابن اثير؛
3. ابن جوزى، المنتظم فى تاريخ الملوك و الامم، چاپ محمد عبد القادر عطا و مصطفى عبد القادر عطا، بيروت 1412 / 1992؛
4. همو، كتاب القُصّاص والمُذكرين، تحقيق قاسم سامرائى رياض 1403؛
5. ابن حجر عسقلانى، لسان الميزان، چاپ عبد الفتاح ابوغده، بيروت 1423 / 2002م؛
6. ابن خلكان؛
7. ابن شهرآشوب، مناقب آل ابىطالب، قم، بى تا؛
8. ابن عماد حنبلى، شذرات الذهب فى اخبار من ذهب، بيروت 1399 / 1979م؛
9. ابن كربلائى، روضات الجنان و جنات الجنان، چاپ جعفر سلطان القرائى، تهران 1344 - 1349ش؛
10. ابن مستوفى، تاريخ اربل، حققه و علق عليه سامى بن السيد خماس الصقار، بغداد 1980؛
11. عبد الله افندى اصفهانى، رياض العلماء و حياض الفضلاء، تحقيق سيد احمد حسينى، قم 1401؛
12. تقى الدين محمد اوحدى بليانى، تذكره عرفات العاشقين و عرضات العارفين، چاپ سيد محسن ناجى نصرآبادى، تهران 1388ش؛
13. نصر الله پورجوادى، احمد غزالى، در «آشنايان ره عشق»، به كوشش محمودرضا اسفنديار، زير نظر نصر الله پورجوادى، تهران 1384ش؛
14. همو، «داستانهايى از شاهدبازى احمد غزالى»، عقل و الهام در اسلام 2 جشننامه هرمان لندولت، زير نظر تدلاوسن، تهران 1387ش؛
15. همو، «مجلس احمد غزالى با حضور يوسف صوفى»، معارف، دوره نوزدهم، ش 1، ص 3؛
16. جامى، نفحات الانس من حضرات القدس، چاپ محمود عابدى، تهران 1386ش؛
17. حاجى خليفه؛
18. محمدتقى خان حكيم، گنج دانش جغرافياى تاريخى شهرهاى ايران، مقدمه عبد الحسين نوايى، چاپ محمدعلى صوتى و جمشيد كيانفر، تهران 1366ش؛
19. حمد الله مستوفى، تاريخ گزيده، خواندمير، محمد بن احمد ذهبى، العبر فى خبر من غبر، ج 4، چاپ صلاح الدين المنجد، كويت 1984؛
20. عبد الكريم بن محمد رافعى قزوينى، التدوين فى اخبار قزوين، به كوشش عزيز الله عطاردى، بى جا (نشر عطارد)، 1376ش؛
21. سعد الدين وراوينى، مرزباننامه، چاپ محمد روشن، تهران 1367ش؛ 22. عبد الوهاب بن على سبكى، طبقات الشافعية الكبرى، چاپ محمود محمد طناحى و عبد الفتاح محمدحلو، قاهره 1964-1976؛
23. ابوحفض شهاب الدين عمر بن محمد بن عبد الله سهروردى، كتاب عوارف المعارف، بيروت 1966م؛
24. محمد خليل شروانى، نزهة المجالس، چاپ محمدامين رياحى، تهران 1366ش؛
25. شمس الدين محمد تبريزى، مقالات شمس تبريزى، چاپ محمدعلى موحد، تهران 1369ش؛
26. احمد غزالى، مجموعه آثار فارسى احمد غزالى، چاپ احمد مجاهد، تهران 1358ش؛
27. همو، سوانح، بر اساس تصحيح هلموت ريتر، چاپ نصر الله پورجوادى، تهران 1359ش؛
28. همو، داستان مرغان متن فارسى رسالة الطير خواجه احمد غزالى، به انضمام رسالة الطير امام محمد غزالى ، چاپ نصر الله پورجوادى، تهران 1355ش؛
29. همو، بحر المحبة فى اسرار المودة فى تفسير يوسف، بى جا، بى تا؛
30. همو، مكاتبات خواجه احمد غزالى با عين القضات همدانى، چاپ نصر الله پورجوادى، تهران 1356ش؛
31. همو، «مكتوبى از احمد غزالى»، چاپ نصر الله پورجوادى، در جاويدان خرد، س 3، ش 1، بهار 1356 الف؛
32. همو، التجريد فى كلمة التوحيد، چاپ احمد مجاهد، 1384ش؛
33. همو، مجالس، تقريرات احمد غزالى عارف متوفى 520، متن عربى با ترجمه فارسى، نسخه منحصربهفرد مورخ 807، چاپ احمد مجاهد، تهران 1376ش؛
34. ابوحامد محمد غزالى، اسرار عشق يا درياى محبت، ترجمه بحر المحبة فى اسرار المودة، ترجمه ميرزا ابوالحسن فقيهى آيتاللهزاده گيلانى، قم 1378ش؛
35. ابومحمد عبد الله بن اسعد يافعى يمينى، مرآة الجنان و عبرة اليقظان، حيدرآباد دكن 1338؛
36. رضاقلى خان هدايت، مجمع الفصحاء، چاپ مظاهر مصفا، تهران 1382ش.
وابستهها
مجموعه آثار فارسی احمد غزالی / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
دو رساله عرفانی در عشق / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
التجريد في کلمه التوحيد / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده