الگو:صفحهٔ اصلی/مقالهٔ برگزیده اول
بازگشت خورشيد براى اميرالمؤمنين عليهالسلام، نوشته پژوهشگر معاصر؛ محمدجواد محمودى (متولد 1340ش) است كه نویسنده در آن، موضوع «ردّ الشمس»؛ يعنى بازگشت خورشيد براى حضرت اميرالمؤمنين على(ع) را از نظر روايى، تاريخى، فقهى و ادبى بررسى كرده و به چند شبهه و اشكال در ارتباط با اين مسئله پاسخ داده است.
حديث ردّ الشمس براى حضرت على(ع) از ديرباز مورد توجّه و عنايت انديشمندان و دانشمندان رشتههاى مختلف علوم بوده و هركدام به سهم خويش به نقل و بررسى آن پرداختهاند. تاريخنگاران از ديد تاريخى به آن نگريستهاند. مفسّران به نقل آن در ذَيل آيه متناسب پرداختهاند و آنان كه در زمينه فضايل و مناقب اهلبيت قلم زدهاند آن را از ديدگاه خويش مورد توجّه قرار داده و بهعنوان يك فضيلت ثبت كردهاند. فقيهان نيز به سهم خويش آن را مورد استفاده قرار داده و در ابواب مختلف فقهى به آن استناد جستهاند. برخى نيز كتاب يا رساله مستقلّى در اين زمينه نگاشته و با سندهاى گوناگون و بهتفصيل به نقل حديث پرداختهاند؛ به همين جهت مىتوان حديث را در كتابهاى مختلف كه در رشتههاى گوناگون نوشته شده يافت.
محدّث بزرگ شيعه، محمّد بن يعقوب كلينى به سند خويش از محمّد بن بسّام روايت نموده كه از امام صادق(ع) اينگونه شنيده است: عدّهاى مىگويند علم نجوم صحيحتر ومعتبرتر از رؤيا و ديدن چيزى در خواب است. اين سخن در زمانهاى گذشته سخنى صحيح بوده، ولى پس از وقوع ردّ الشمس براى يوشع و اميرالمؤمنين(ع) ديگر صحيح نمىباشد. پس از بازگشت خورشيد براى اين دو، دانشمندان علم ستارهشناسى گمراه شدند؛ برخى درست محاسبه مىكنند و عدّهاى در محاسبات خود اشتباه مىنمايند. اين حديث را مرحوم كلينى در كتاب تعبير الرؤيا روايت كرده است. اين كتاب در اختيار سيّد بن طاووس بوده و حديث را از آن نقل كرده است.ادامه ...