شمسالدین آملی، محمد بن محمود
شمسالدين محمد بن محمود بن محمد بن على بن يوسف الكاكيانى الخورانى الانزانى آملى (متوفای 753ق)، دانشمند، فیلسوف، پزشک، نویسنده بزرگ شيعى مذهبى است كه قاضى نورالله شوشترى، تشيع وى را به ادله گوناگون ثابت كرده است.
نام | شمسالدین آملی، محمد بن محمود |
---|---|
نامهای دیگر | آملی، شمسالدین
آملی، محمد بن محمود |
نام پدر | محمود |
متولد | حدود 680ق |
محل تولد | آمل |
رحلت | 753ق برابر با 1352م |
اساتید | علامه حلى |
برخی آثار | حامل المتن جامع الشرحین |
کد مؤلف | AUTHORCODE03170AUTHORCODE |
ولادت
از تاریخ تولد آملی چندان اطلاعى در دست نيست، اما از روی قرائن میتوان گفت که در حدود سال 680ق باید در وجود آمده باشد.چون مورخان در سال 709ق که علامه حلی به حضور اولجاتیور رسید وی را در شمار دانشمندان دستگاه سلطانی آوردهاند.
زادگاه او آمل مازندران است و بگمان باید دوران کودکی و نوجوانی خود را در زادگاهش گذرانده باشد،
تحصیلات
اما خود میگویدکه در اوایل تکلیف در تبریز در منزل یکی از صدور شهر و تحت سرپرستی او به تحصیل علم اشتغال داشته است.
همچنین از آنچه در «نفائس الفنون» او مىتوان يافت، چنين برمىآيد كه وى چندى در تبريز بهسر برده و به شهادت جنيد شيرازى كه با وى معاصر بوده، در مدرس غازانى تبريز به كار تدريس پرداخته است. احتمالاً اندكى پس از ايجاد مدرسه سلطانيه و تأسيسات وابسته به آن در حدود سال 710ق1310/م، به شهر سلطانيه كه به گفته خود او در 704ق1304/م بنياد نهاده شده بود روى آورده است.
بىگمان آملى در محضر علامه حلى (648-726ق) كه از علماى درگاه الجايتو بود، دانش آموخته است. آقابزرگ تصريح مىكند كه وى از متخرّجان مدرس سيّار علامه بوده است و مىافزايد كه او نسخهاى از كتاب «كشف المراد» استاد را در المدرسة السيارة کرمانشاه تحرير كرده و آن را در 20 محرم 713ق به انجام رسانده است. وى علاوه بر اين، كتاب «كاشف المعانى» استاد ديگرش، عبادبن احمدبن اسماعل گلستانه، را نيز در 726ق1326/م استنساخ كرده است.
آملى در سراسر دوران الجايتو و جانشينش سلطان ابوسعيد بهادر (716-736ق) در مدرسه سلطانيه به كار مدرسى اشتغال داشت و ظاهراً مورد تكريم هر دو پادشاه بوده و وى از آنان با اكرام تمام نام برده است.
پس از ابوسعيد، آرپاخان به جاى او نشست. در خلال سلطنت چند ماهه او اوضاع كشور پريشان شد و هرج و مرج و قتل و غارت اوج گرفت. شايد گلايههايى كه او از فروكشيدن كار علم و رونق جهل دارد، به همين دوران مربوط باشد.
احتمالاً وى تا سال روى كار آمدن ابواسحاق بن محمودشاه در فارس (742ق) در سلطانيه مانده و وقت خود را سراسر وقف نگارش نفائس كرده است. اندكى پس از آنكه «منشور سلطنت به نام خدايگان» ابواسحاق زده شد، وى با كتاب نفائس كه گويا در آن تاريخ به پايان رسيده بود، آهنگ درگاه او كرد.
از زندگى او در شيراز هم چيزى نمىدانيم. ظاهراً وى در آنجا مورد احترام سلطان و اهل علم بوده و در اواخر زندگى به تأليف «شرح قانون ابن سينا» پرداخته و چنانكه از كهنترين نسخ موجود برمىآيد، آن را در 753ق به پايان رسانده است.
وفات
درباره تاريخ وفاتش اختلاف است بهگونهاى كه در منابع 752/753/750ق و 756ق ذكر شده است.
آثار
- نفائس الفنون في عرائس العيون؛
- شرح قانون ابن سينا؛
- شرح بر كليات طب ايلاقى (از شاگردان ابن سينا)؛
- كتابى منسوب به او كه شرحى بوده بر مختصر الاصول ابن حاجب (570-646ق).
منابع مقاله
- ر.ک. دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، زير نظر كاظم موسوى بجنوردى، 1374، ج2، ص215-217، نوشته: آذرتاش آذرنوش.
- مستعلی، غلامرضا؛، «زندگی شمسالدین محمد بن محمود آملی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: دانشکده ادبیات و علوم انسانی ادبیات دانشگاه تهران، تابستان 1378، سال سی و هشتم - شماره 2 علمی-پژوهشی (وزارت علوم)/ISC (35 صفحه - از 293 تا 327).