أصول علم الرجال
أصول علم الرجال، تألیف نویسنده شیعه عبدالهادی فضلی، از جمله آثار معاصر در موضوع علم رجال حدیث است که در یک جلد به زبان عربی منتشر شده است.
أصول علم الرجال | |
---|---|
پدیدآوران | فضلی، عبدالهادی (نویسنده) |
ناشر | مؤسسة ام القري للتحقيق و النشر |
مکان نشر | لبنان - بيروت |
سال نشر | 1420ق. |
چاپ | چاپ سوم |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /ف6الف6 / 114 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
کتاب، مشتمل بر مقدمه و موضوعات مختلف علم رجال است که تحت عناوین اصلی مقدمه، تاریخ، قواعد، فوائد و ایضاحات ارائه شده است.
گزارش محتوا
نویسنده در ابتدای مقدمه به پیشنهاد نگارش این کتاب اشاره کرده است: «پیش از این برای پشتیبانی برنامه درسی مصوب در مرکز جهانی علوم اسلامی اقدام به تألیف کتابی در موضوع «اصول علم حدیث» کردم. با توجه به ارتباط تنگاتنگ و نزدیک بین این ماده درسی و ماده «اصول علم رجال»، تألیف این کتاب نیز برای برنامه درسی مصوب، به من محول گردید...»[۱].
قواعد و فوائد این علم از اهتمام فراوان علمای اسلامی در حفاظت از سنت شریف – که دومین مصدر از مصادر تشریع اسلامی است - حکایت دارد؛ آنجا که رجال حدیث خوب را از بد و بیغش را از گمراه با بررسی عالمانه انتقادی، غربال و از یکدیگر ممتاز کردهاند[۲].
نویسنده در اولین مبحث کتاب با عنوان «مقدمة علم رجال الحديث»، به نامگذاری، تعریف، موضوع و فایده این علم پرداخته است. در تبیین مفردات «علم رجال الحديث»، مراد از رجال، روات اخبار و آثار شرعی است، خواه راوی مرد باشد یا زن. اطلاق لفظ رجال از باب تغلیب یا از این جهت است که تعداد روات زن نسبت به مردان بهقدری اندک است که مثل اینکه نیست. منظور از حدیث نیز سنت قولی و فعلی است که از معصوم روایت میشود[۳].
از خلال مطالعات علم اصول حدیث نسبت به دیدگاه علمای شیعه در رابطه با مرویات مشایخ سهگانه (کلینی، صدوق و طوسی) در کتب اربعه (کافی، فقیه، تهذیب و استبصار) متوجه میشویم که دو دیدگاه وجود دارد: گروهی، روایات مشایخ سهگانه در کتب اربعه از معصومین(ع) را قطعیالصدور میدانند و گروهی ظنیالصدور. علمایی که قائل به قطعیت صدور این روایات هستند فایدهای برای مطالعه علم رجال قائل نیستند؛ چراکه استفاده از این علم بر مبنای ظنیت صدور روایات، برای اثبات وثاقت راوی و سپس اخذ به قول اوست. اما کسانی که قائل به ظنیت صدور این روایات هستند معتقد به لزوم بحث در علم رجال و اجتهاد در آن هستند که نویسنده از گروه دوم است و استفاده از علم رجال را برای اجتهاد و استنباط ضروری میداند[۴].
در کتابهایی مانند «مرآة العقول» و «ملاذ الأخيار» مثالها و شواهدی ذکر شده که اشتمال کتب اربعه بر روات غیر ثقه را نشان میدهد. نویسنده در صفحات 15 و 16 به تعدادی از این موارد اشاره کرده است.
شیخ آقابزرگ نیز در کتابش «مصطفی (مصفّی) المقال في مصنفي علم الرجال» مینویسد: «فقیه تا رجالی نشود فقیه نمیشود؛ چراکه یکی از مقدمات اجتهاد شناخت رجال حدیث و سند آنهاست»[۵].
در ذکر تاریخچه علم رجال به وثیقه امام امیرالمؤمنین علی(ع) اشاره شده که روات را به چهار گروه تقسیم کرده است. این اولین بذر برای رویش ماده اسماء الرجال بود و اولین فکری بود که تفکر در همه اسامی روات، تبیین هویات آنها و ارزشگذاری احوالشان از آن آغاز شد[۶].
سید صدر تصریح فرموده که آغاز تألیف در اسماء رجال در اواخر قرن دوم و اوایل قرن سوم هجری بوده است.
اولین کسی که در علم رجال دست به تألیف زد، ابومحمد عبدالله بن جبله کنانی بوده است.
شیخ آقابزرگ طهرانی در کتاب فوق الذکرش از ده تن از مؤلفین کتب رجالی در قرن سوم یاد کرده است که اولین آنها حسن بن محبوب سراد (متوفی 224ق) است که کتاب «المشيخة» و کتاب «معرفة رواة الأخبار» را تألیف نمود[۷].
نویسنده سپس به آثار متعدد علمای شیعه در علم رجال در قرون مختلف اشاره کرده و در آخر، اثر ارزشمند «معجم رجال الحديث» آیتالله سید ابوالقاسم خویی (متوفی 1413ق) و «كليات في علم الرجال» آیتالله جعفر سبحانی را از آثار معاصر در این زمینه دانسته است[۸].
پس از ذکر تاریخ علم رجال، تحت عنوان مصطلحات عامه، تنها شش اصطلاح توثیق، رجالی، فقیه عادل، کتب رجالی، متقدمون و متأخرون بهاختصار معرفی میشود[۹].
قواعد رجالی از مباحث مهمی است که در دو بخش قواعد تقییم (ارزشگذاری) و قواعد تعارض مطرح شده است. مقصود از تقییمات این است که میزان حجیت گفتههای رجالیون در ارزشگذاری احوال روات و مقدار اعتماد و استناد به ایشان را بدانیم. البته مقصود ارزشگذاریهایی است که در کتب اصلی رجالی است؛ چون کتبی که پس از این کتب نوشته شده، مانند: «الخلاصة» علامه حلی و رجال ابن داود حلی، تطبیقات قواعد رجالی بر تقییمات مشایخ اربعه (کشی، طوسی، نجاشی و ابن غضائری) است[۱۰].
نکته مهم در بحث تعارض، تقدیم قول نجاشی بر کشی و طوسی است. نویسنده ابتدا کلام علما را در تأیید این تقدیم ذکر کرده و سپس شش دلیل ارائه میکند. از جمله اینکه نجاشی متمرکز در این علم بوده، اما شیخ طوسی به علوم مختلف مشغول بوده است. همچنین نجاشی به علم انساب، آثار، اخبار قبائل و شهرها که از علوم مورد نیاز در علم رجال است آگاهی داشته است[۱۱].
از مباحث مهم علم رجال، شناخت مشکلات علمی و فنی واقعشده در اسامی روات و شناخت ورود این مشکلات است؛ چراکه شناخت هویت راوی و وثاقت و عدم وثاقت او و نیز ارزش سند از حیث اعتبار و عدم اعتبارش متوقف بر این موضوع است. بنابراین اهمیت زیادی در حوزه استنباط دارد. این مشکلات تحت عناوینی چون ائتلاف و اختلاف، اتفاق و افتراق، اشتباه و اشتراک طرح و بررسی شده است[۱۲].
در بسیاری از اسانید کتاب کافی تعبیر به «عدة من أصحابنا» شده است. بر مبنای عدم قطعیت صدور جمیع احادیث کافی، باید مقصود از این «عدة» را بدانیم که آیا ثقه هستند یا نه تا اعتبار یا عدم اعتبار معلوم شود[۱۳]. این موضوع در رابطه با فهرست شیخ طوسی و فهرست نجاشی نیز مورد مطالعه قرار گرفته است[۱۴].
در انتهای مباحث کتاب، رموز صحابه و اصحاب ائمه(ع)، اختصارات کتب هشتگانه حدیث و اختصارات کتب رجالی لیست شده است[۱۵].
وضعیت کتاب
فهرست مطالب در انتهای کتاب ذکر شده است.
پاورقیهای اندک کتاب، حاوی برخی توضیحات و ارجاعات است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.