كامل الزيارات
کامِلُ الزّیارات یا «جامع الزيارات» و «كتاب الزيارات»، تألیف شیخ ابوالقاسم جعفر بن محمد بن قولویه قمی، با تصحیح عبدالحسین امینی و غلامرضا عرفانیان یزدی، مجموعه احادیث و روایات اهلبیت(ع) درباره شیوه زیارت پیامبر(ص) و امامان(ع) و امامزادگان(ع) و ثواب و فضیلت آن میباشد که به زبان عربی و در قرن چهارم هجری نوشته شده است.
كامل الزيارات | |
---|---|
پدیدآوران | ابن قولویه، جعفر بن محمد (نویسنده)
امینی، عبدالحسین (مصحح) عرفانیان یزدی، غلامرضا (مصحح) |
ناشر | [بی نا] |
مکان نشر | [بی جا] - |
چاپ | 1 |
موضوع | ائمه اثناعشر - زیارتنامهها احادیث شیعه - قرن 4ق. |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 271 /الف2ک2 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
انگیزه نگارش
مؤلف انگیزه نگارش کتاب را اینگونه بیان نموده است: «انگیزه من در نگارش این کتاب، تقرب به درگاه الهی و پیامبر و علی و فاطمه و ائمه صلواتاللهعليهم اجمعین بوده و تلاش کردهام با نشر معارف اهلبیت(ع) و نقل ثواب زیارت آن بزرگواران، به جمیع اهل ایمان هدیهای تقدیم کرده باشم»[۱]
اهمیت کتاب
اثر حاضر، یکی از ارزشمندترین مجموعههای حدیثی در زمینه زیارت و از منابع غنی عاشوراپژوهی میباشد که مهمترین روایات این بخش را در خود جای داده است[۲]
ساختار
کتاب با دو مقدمه از اوردبادی و نویسنده آغاز شده و مطالب شامل 843 حدیث میباشد که در 108 باب تنظیم شده است.
نویسنده در ابتدای کتاب، تمام راویان آن را توثیق کرده است. این نکته به دانشمندان شیعه کمک میکند تا به آن دسته از راویانی که در کتابهای رجالی، نامی ندارند و فقط در اسناد این کتاب قرار گرفتهاند، راحتتر اعتماد کنند[۳]
گزارش محتوا
در مقدمه نخست، توضیحاتی پیرامون موضوع کتاب و نویسنده آن، ارائه گردیده[۴]و در مقدمه نویسنده، ضمن اشاره به انگیزه نگارش، به توثیق راویان کتاب، پرداخته شده است[۵]
کتاب با زیارت پیامبر(ص) آغاز شده و با زیارت یکایک اهلبیت(ع) و سپس امامزادگان، ادامه یافته و با زیارت حضرت معصومه(س) و حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)، به پایان رسیده است.
برخی از علما با استفاده از عبارات مقدمه کتاب، توثیق عام همه راویان یا مشایخ ابن قولویه را نتیجه گرفتهاند. در مقدمه آمده است که: «در این کتاب، حدیثی از غیر ائمه(ع) نیاوردهام؛ زیرا احادیثی که از ایشان نقل میکنیم، ما را از احادیث دیگران، بینیاز میسازند. ما بهخوبی آگاهیم که نمیتوانیم به همه اخبار واردشده از امامان در این موضوع (زیارات) و دیگر موضوعات، احاطه یابیم؛ اما احادیث این کتاب از راویان شیعه ثقه به ما رسیده و از راویان شاذ که احادیثی از امامان را به ما رساندهاند، اما در روایت، غیر معروف و در علم و حدیث، ناشناخته بودهاند، حدیثی نقل نشده است»[۶]
بر این اساس، نخستین بار شیخ حر عاملی، همه راویان این کتاب را ثقه دانسته است. به عقیده او، این عبارت نویسنده در توثیق همه راویان کتاب، عبارت بلیغ و رسایی است. آیتالله خویی نیز نخست بر نظر شیخ حر عاملی صحه میگذارد و از عبارت ابن قولویه، وثاقت تمامی راویان سلسه اسناد کتاب او را نتیجه میگیرد، اما در تجدید نظری، این توثیق را تنها برای مشایخ بدون واسطه مؤلف، پذیرفته است. محدث نوری هم از مقدمه کتاب، توثیق عام راویان را برداشت کرده است. با این تفاوت که از دیدگاه او، توثیق تنها شامل مشایخ بدون واسطه ابن قولویه میشود، نه تمامی راویان کتاب. برخی محققان دیگر نیز نظر محدث نوری را پذیرفتهاند. گروهی نیز بر آنند که از مقدمه کتاب، نه توثیق اساتید ابن قولویه برمیآید، نه همه راویان کتاب او[۷]
با نگاهی گذرا به استنتاجهای متفاوتی که از عبارت مقدمه کتاب شده، درمییابیم که در میزان دلالت و گستره شمول مستند توثیق، اختلاف وجود دارد؛ بهگونهای که برخی، آن را به همه راویان موجود در کتاب، تسری میدهند و برخی دیگر، آن را ویژه اساتید ابن قولویه میدانند و گروهی نیز نظر هر دو دسته پیشین را نفی میکنند؛ ازاینرو، واکاوی دقیق و بررسی ژرفتر این عبارات مقدمه، بایسته است[۸]
از بررسی مقدمه کتاب، چنین برمیآید که تنها روایاتی در گستره این توثیق عام قرار میگیرند که سه شرط داشته باشند: نخست اینکه سند روایت، به معصوم(ع) برسد. دوم اینکه سند روایت، متصل باشد. عبارت «ما وقع لنا» گویای این شرط است و سوم اینکه راوی آن، شیعه امامی باشد. این شرط، از عبارت «من جهة الثقات من أصحابنا» به دست میآید. پس روایات منقول از غیر امام معصوم(ع) و نیز روایات غیر مسند، مرسل، مرفوع، منقطع و معلق و همچنین روایات منقول از اهل سنت یا شعیان غیر امامی و احادیث دیگری از این دست، از دایره توثیق عام خارج میشوند[۹]
نگاهی به دیدگاههای گونهگون دانشیان درباره گستره این توثیق، نشان میدهد که اختلاف بیشتر آنها در حدود دلالت عبارت «الثقات من أصحابنا» است. برخی، آن را درباره همه راویان اسناد ابن قولویه دانستهاند و برخی دیگر، دایره شمول آن را اساتید بدون واسطه ابن قولویه میدانند. کسانی که این عبارت مقدمه را عام و شامل همه راویان موجود در کتاب به شرایط پیشگفته میدانند، وثاقت همه راویان کتاب را از آن نتیجه گرفتهاند؛ اما به دلایل زیر، به نظر میرسد که توثیق، تنها شامل مشایخ ابن قولویه میشود:
- دستیابی به توثیق معاصران آسان است، اما درباره راویان گذشته، کار دشواری است؛
- هر کسی نسبت به شیخ بیواسطه خود، شناخت دقیقتری دارد؛
- قدما مقید بودند که از راویان ضعیف، مستقیم نقل نکنند؛ اما نقل باواسطه از چنین راویانی را روا میدانستند؛
- بسیاری از مشایخ باواسطه ابن قولویه، به علم و حدیث شهرت ندارند، بلکه نام آنها تنها در این کتاب آمده است؛
- توثیق همه راویان، موارد نقض بسیاری دارد؛ وجود راویان ضعیفی چون عبدالرحمان بن کثیر هاشمی، علی بن حسان هاشمی، ابوجمیله مفضل بن صالح، ابوجارود، عبدالله بن عبدالرحمان اصم، عمرو بن شمر و راویان مهمل و مجهولی مانند: احمد بن ابیداود، احمد بن ابیزاهر، احمد بن اسحاق قزوینی، احمد بن جعفر بلدی، احمد بن الحسن میثمی، احمد بن علویه اصفهانی، احمد بن قتیبه همدانی، احمد بن علی بن عبید جعفی در میان مشاخ باواسطه ابن قولویه، شاهدی بر این ادعا است؛
- برفرض تمام نبودن ظهور عبارت مقدمه، در توثیق مشایخ بیواسطه ابن قولویه، باید گفت که از آن، توثیق همه راویان کتاب برنمیآید؛ بنابراین، باید قدر متیقن این دو را ملاک قرار داد که توثیق مشایخ بیواسطه نویسنده است[۱۰]
رویهمرفته، از مجموع 388 راوی موجود در اسانید کتاب، تنها سی نفر (مشایخ بدون واسطه ابن قولویه)، مصداق این توثیق عام هستند. درباره هیچیک از این افراد نیز مورد نقضی وجود ندارد که ضعف قطعی آنها را نشان دهد[۱۱]
دیدگاه سومی که دلالت مقدمه را بر توثیق مشایخ کتاب یا تمامی راویان را نفی میکند، قرائتهای گوناگونی دارد. بر اساس یکی از بهترین قرائتهای این دسته، عبارت ابن قولویه، به این معناست که در کتاب وی، از راویان ضعیف و مجروح، روایتی آورده نشده است؛ مگر آنکه یکی از راویان ثقه مشهور به علم و حدیث، مانند محمد بن حسن بن ولید یا سعد بن عبدالله اشعری - که به نقد حدیث نیز شهرهاند - آن روایت را نقل کرده باشند. اگر یکی از این ناقدان بزرگ، روایتی را نقل کند، هرچند راویان آن ضعیف باشند، ابن قولویه بر آن اعتماد کرده و در کتاب خویش، آورده است. گویی برای اعتماد کردن او بر روایات راویان شاذ، نقل آن بهوسیله این دسته از ناقدان، دلیلی بسنده است[۱۲]
بر پایه این دیدگاه، مفهوم مقدمه ابن قولویه چنین میشود: «از راویان ناشناخته، حدیثی نقل نکردهام، مگر در صورت نقل آن حدیث از طریق اساتید و ناقدان مشهور به علم و حدیث» و با توجه به نسخههای دیگر کتاب، به نظر میرسد چنین قرائتی از مقدمه کتاب، درستتر باشد؛ ازاینرو هیچ نکته گویای توثیق عامی را از این عبارت، نمیتوان فهمید؛ زیرا ابن قولویه بهصراحت راویان مشخصی از کتاب را توثیق نکرده است[۱۳]
در پایان اشاره به این نکته ضروری است که این یادگار ماندگار شیعه، بیش از هزار سال است که مورد توجه محدثین و فقهای عالم اسلام بوده و امروزه همچنان در صدر کتابهای درجه یک شیعه قرار دارد. «بحار الأنوار»، «مفاتيج الجنان» و اکثر کتابهای دعا و زیارت و منابع عاشورایی، از جمله آثاری هستند که از این کتاب بهره بردهاند[۱۴]
وضعیت کتاب
فهرست اسامی راویان و کنیه و القاب آنها، در انتهای کتاب آمده است.
در پاورقیها علاوه بر توضیح برخی از مطالب متن[۱۵]، به اختلاف نسخ اشاره شده است[۱۶]