ثواقب المناقب اولياءالله
ثواقب المناقب اولیاءالله تألیف عبدالوهاب بن جلالالدین محمد همدانی(درگذشته 954ق)، تحریر پیراسته «مناقب العارفين» شمسالدین احمد افلاکی (درگذشته 761ق) است. این کتاب با مقدمه و تصحیح عارف نوشاهی منتشرشده است.
ثواقب المناقب اولياء الله | |
---|---|
پدیدآوران | همدانی، عبد الوهاب بن جلالالدین محمد (نويسنده) عارف نو شاهی، رضا الله شاه (مصحح) |
عنوانهای دیگر | مناقب العارفین. تلخیص |
ناشر | مرکز پژوهشی ميراث مکتوب |
مکان نشر | ایران - تهران |
سال نشر | 1390ش |
چاپ | 1 |
شابک | 978-600-203-024-5 |
موضوع | عارفان - سرگذشتنامه - مولوی، جلالالدین محمد بن محمد، 604 - 672ق. - سرگذشتنامه - مولویه |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /ﻫ8ث9 5304 PIR |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
«مناقب العارفين» ازجمله جامعترین مآخذ درباره مولانا و مولویه تألیف افلاکی عارفی است.[۱] چون مؤلف در 945ق در مصر بوده و در همانجا مناقب العارفين را دیده بود، احتمالاً ثواقب المناقب را در همان سامان به رشته تحریر درآورده است. این اثر تحریری ویراسته و پیراسته مناقب العارفین افلاکی است. مشتمل بودن مناقب العارفین بر انواع رذایل حکایات و ابیات مکرر غیرمفید و همچنین مرتب نبودن بر ابواب و فصول که بتوان به سهولت حکایت یا عبارتی موردنظر را در آن یافت، سبب تنظیم جدید و تجدیدنظر در آن از سوی عبدالوهاب شده است.[۲] بنابراین همدانی ثواقب المناقب را در یک مقدمه و نه ذکر و خاتمه مرتّب کرده است. مقدمه در سبب تألیف کتاب است. سپس اذکار نهگانه کتاب به ترتیب در ذکر سلطان العلما محمد بن حسین بن احمد خطیبی بلخی (درگذشته 618ق)، سید برهانالدین محقق ترمذی (درگذشته حدود 638ق)، مولانا جلالالدین محمد بلخی (درگذشته 672ق)، شمسالدین تبریزی (درگذشته 643ق) و... است. خاتمه نیز در معرفی کتاب و تاریخ اتمام آن و... است.[۳]
باآنکه مؤلف کتاب ایرانی و تألیفش به فارسی است، خودش و کارش در حوزه فرهنگی ایران چندان متعارف نیست و بیشتر در حوزه فرهنگی آسیای صغیر/ ترکیه و حلقه مولویه به کار او توجه شده است. علت ناشناخته ماند مؤلف و کتاب او در ایران بهجز این نمیتواند بوده باشد که او غریب الوطن بود و کار خود را در خارج از ایران عرضه کرد[۴].
نویسنده در ابتدای «ذکر مولانا» در وصف او ابیاتی دارد که از آخرین بیت آن گمان میرود، سروده خودش باشد و سپس به تقسیم ابواب پرداخته است. در ابتدای «ذکر چلپی حسامالدین» نیز اشعاری در ستایش او آورده که در مقطع آن ترکیب «بند وهابی» را بهکاربرده است که قطعاً به تخلص او –وهابی- است[۵].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.