مظهر الاسرار
مظهر الاسرار، اثر عبدیبیگ شیرازی (9 رجب 921ق/ 19 اوت 1515م- 988ق)، دیوان شعری است که به سبک «مخزن الاسرار» نظامی و در بحر سریع سروده شده است.
مظهر الاسرار | |
---|---|
پدیدآوران | عبدی بیگ شیرازی (نويسنده)
رحیموف، ابوالفضل هاشم اوغلی (گردآورنده) شفائی، احمد ( سایر) عبداللهزاده فریور، هرمز ( خطاط) |
سال نشر | 1986م |
چاپ | 1 |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
این مثنوی، با توحید، مناجات و نعت آغاز میشود. در این اثر که چهارمین اثر شاعر است، برای نخستین بار به موازات تخلص «نویدی»، با تخلص «عبدی» نیز برخورد میشود[۱].
در فصلی از این اثر که زیر عنوان «عرض حال» آمده است، عبدیبیگ از شاه طهماست تقاضا مینماید که بذل رحمتی به وی کرده، نظری بر احوالش بیفکند. شاعر ضمن صحبت از دلیل سرودن این اثر، متذکر میشود که عمر خود را وقف سرودن اشعار کرده، قصاید و غزلیات بسیاری گفته و سه مثنوی «جام جمشیدی»، «هفت اختر» و «مجنون و لیلی» را سروده است[۲].
شاعر پس از سه «خلوت»، به بخش اصلی اثر میپردازد. در هریک از 20 «مقاله»ی موجود در این اثر، شاعر بهمنظور اثبات نظریات خود، دو سه حکایت منظوم نیز میسراید. شاعر در این حکایات منظوم که اساسا بر مبنای احکام دینی و آیات قرآن تهیه شده است، میکوشد که انسانها را از مبادرت به اعمال بد و نکوهیده برحذر دارد و آنها را از حساب و کتاب روز قیامت بترساند. شاعر از این راه خواسته است به خوانندگان خود بفهماند که باید تمام اعمال خود را بهدرستی و امانت انجام داده، در امانت خیانت نکنند، مال حرام نخورند و از اینگونه مسائل[۳].
در یک رشته از حکایات این مثنوی نیز که مربوط به مسائل عادی زندگی روزمره است، از نکاتی نظیر مهماننوازی، فروتنی، راستی و درستی کردار، بحث میشود. حکایاتی نیز که مربوط به پدیدههای تاریخی است، از لحاظ مضمون خود بسیار جالب میباشند. شاعر طی این حکایات، صحبت را به وضع دوران خود کشانیده و متذکر میشود که دیگر از انصاف، مروت و محبت، اثری برجای نمانده است[۴].
میشود گفت که ابیات موجود در این کتاب، در حقیقت سند اتهامی علیه اوضاع موجود در سده شانزدهم میباشد. بیماریهایی که بهوفور و زودبهزود در کشور بروز میکند (بهویژه طاعون)، گرسنگیها، غارتها و چپاولها، فریب و نیرنگ روحانینماها، خودگامگی حکمرانان، ظلم و بیداد داروغهها و شحنهها، زیادی مالیاتها و... مردم بیچاره را به مسکنت و دریوزگی انداخته بود[۵].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه کتاب.