التعارض بين الجرح و التعديل
التعارض بين الجرح و التعديل؛ أسبابه، صُوَره، طرق حلّه (دراسةٌ نظريةٌ و تطبيقية)، نوشته پژوهشگر معاصر، حسین فؤاد مرزوق، پژوهشی تخصصی در دانش رجال («راویشناسی») است که به پرسشی دقیق (چگونگی حلّ مشکل تعارض بین جرح و تعدیل رجالیان)، پاسخی استدلالی و تفصیلی میدهد. نویسنده بر آن است که بر اساس قواعد دانش اصول فقه، اکثر موارد این نوع تعارض نیز حلّ میشود.
التعارض بين الجرح و التعديل | |
---|---|
پدیدآوران | مرزوق، حسین فؤاد (نويسنده) |
عنوانهای دیگر | أسبابه، صوره، طرق حله (دراسة نظریة و تطبیقیة) |
سال نشر | 1440ق - 2018م |
چاپ | 1 |
موضوع | حدیث -- جرح و تعدیل -- مطالعات تطبیقی |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | 7ت4م 114/2 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
هدف و روش
- حسین فؤاد مرزوق، با اشاره به اهمیت شناخت حدیث و نیاز به شناسایی وضعیت راوی (ثقه یا ضعیف بودن) و فراوانی دروغگویان، افزوده است: فقیه نیز باید حال راوی را بداند تا بتواند اخبار متعارض را ترجیح بدهد و موضوع بحث در این رساله، تعارضی است که بین جرح و تعدیل در حق راویان حدیث در نزد شیعه امامیه حاصل میشود[۱].
ساختار و محتوا
نویسنده، کتابش را با مقدمه، 7 فصل و خاتمه به این ترتیب سامان داده است:
- مقدمه (کلیات و روششناسی: موضوع تحقیق و عوامل انتخاب آن، مشکلات و اهداف تحقیق، قلمرو و پیشینه تحقیق و...).
- مباحث مقدماتی (توضیح مفاهیم مطرحشده در عنوان: «جرح»، «تعدیل» و «تعارض» در لغت و اصطلاح و مبادی عمومی مرتبط با بحث: تفاوت بین راههای عمومی و خصوصی اثبات وثوق یا ضعف، مدرک حجیت قول رجالی، شروط معتبر در دانشوری که جرح و تعدیل میکند، شروط پذیرش جرح و تعدیل).
- موارد تعارض بین جرح و تعدیل.
- عوامل تعارض بین جرح و تعدیل.
- قواعد عمومی در باب تعارض.
- صورتهای تعارض بین جرح و تعدیل.
- مرجحات تعارض بین جرح و تعدیل.
- تطبیقات تعارض بین جرح و تعدیل.
- خاتمه (10 نتیجه و 8 پیشنهاد).
نمونه مباحث
- در ضمن تطبیقی که بین «قواعد تعارض» و «راویانی که مورد تعارض واقع شدند»، انجام شد، آشکار گردید که بیشتر موارد تعارض، از راه شناسایی سبب تعارض یا جداسازی بین صورتهای آن و تطبیق قواعد تعارض بر آن، حلّشدنی است و همچنین روشن شد که اغلب مواردی که در آن، احتمال تعارض وجود دارد، تعارض در آن باقی نمیماند؛ چون مرکز ذمّ و مدح، یکسان نیست یا... و فقط در 9 مورد، تعارض باقی میماند که حکمش تساقط و توقف است و حال راوی، شناخته نمیشود، از جمله: یونس بن ظبیان[۲].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.