اسلام و تربيت کودکان
اسلام و تربيت کودکان تالیف احمد بهشتى که در واقع بازنويسى، تلخيص، تهذيب و تکميل کتاب«تربية الاولاد فى الاسلام»کار عبد اللّه ناصح علوان است.مطالب کتاب در سه بخش تنظيم شده است؛ بخش اول و دوم در جلد اول و بخش سوم در جلد دوم آمده است.
اسلام و تربيت کودکان | |
---|---|
پدیدآوران | احمد بهشتى (نویسنده) |
ناشر | سازمان تبلیغات اسلامی |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1395ش |
چاپ | سوم |
موضوع | اسلام و آموزش و پرورش، تربيت خانوادگي (اسلام)، والدين و کودک (اسلام)، اسلام و خانواده |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /ب9الف5 / 330/18 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
بخش اول 1-زناشويى و تربيت: براى روشن شدن پيوند زناشويى با تربيت فرزند، مبانى ازدواج را بررسى مىکند و از رهگذر آن، نخست يادآور مىشود که ازدواج و زناشويى موافق سرشت آدمى است مسلمان بايد ازدواج کند و بار مسئوليت همسرى و تربيت فرزند را بر خود هموار دارد چه، تنها در اين صورت است که به نياز فطرى و غريزى خود پاسخ داده و با سنت آفرينش هماهنگ شده است.سپس به رابطه زناشويى با تأمين مصالح اجتماعى مىپردازد و از نقش ازدواج در حفظ نسل، حفظ نسب، جلوگيرى از انحطاط اخلاقى، پيشگيرى از بيماريها، انس و آرامش روان، تعاون، همکارى، شکوفايى عواطف و سلامت جسم و جان ياد مىکند.آنگاه از لزوم گزينش همسر براساس معيارهايى که در اسلام ياد شده است مىگويد و معيار هاى زير را شرح و شماره مىکند؛ همسر بايد براستى ديندار باشد، شرافت و اصالت خانوادگى داشته باشد، ترجيحا از خويشاوندان نباشد و زايا باشد.
2-تمايل طبيعى به فرزند: در شرح اين تمايل از محبت فطرى به فرزند مىگويد. رحمت و مهربانى به فرزند را از مواهب الهى مىخواند که به رشد و ارتقاى کودک مىانجامد.از کينۀ عرب جاهلى به دختر ياد مىکند و به پسنديدگى شکيبايى در مرگ فرزند مىپردازد.لزوم دل کندن از فرزند براى حفظ اسلام را يادآور مىشود.به مجازات فرزند از ديدگاه اسلام مىپردازد و مراتب آن را شرح مىدهد.
3-احکام نوزاد: در اين فراز، از استحباب تبريک و تهنيت به مناسبت ولادت فرزند مىگويد.استحباب اذان و اقامه در گوش راست و چپ نوزاد را يادآور مىشود و به استحباب تحنيک و تراشيدن سر نوزاد اشاره مىکند.زمان نامگذارى و لزوم گزينش نام نيک را مىآورد و به استحباب انتخاب کنيه براى فرزند، عقيقه براى او، فوايد عقيقه، ختنه و فوايد و حکمت آن مىپردازد.
4-بررسى مهمترين عوامل انحراف کودکان و نوجوانان: مهمترين عوامل انحراف و راه مبارزۀ با آنها چنين است: فقر، اختلاف هاى خانوادگى، طلاق و پيامد هاى آن، راه هاى پيشگيرى از طلاق و وظايف زن و شوهر در اين خصوص، نداشتن سرگرمى و راه هاى مبارزه با آن، معاشرتها و رفاقت هاى نامناسب، وظيفه پدر و مادر در راهنمايى فرزندان براى دوستگزينى، رفتار نادرست پدر و مادر، داستانها و فيلم هاى جنايى و سکسى و نقش پدر و مادر در زدودن محيط زندگى فرزندان از آنها، شيوع بطالت و بيکارى، کوتاهى پدر و مادر در تربيت فرزند، محروميت از پدر و مادر.
بخش دوم.مسئوليتها و وظايف مربيان
1-پيشگفتارى درباره مسئوليتها: از مهمترين مسئوليت هاى اسلامى، مسئوليت مربيان در برابر کودکان و نوجوانان است.در قرآن کريم و احاديث معصومان(ع)بسيار بر اين مسئوليت اشارت رفته است و مربيان بزرگ و انديشمندان مسلمان نيز بر اين مهم تأکيد کردهاند.
2-مسئوليت تربيت ايمانى و اعتقادى: پس از بيان مفهوم تربيت ايمانى و اعتقادى و نکاتى دربارۀ آن با استناد به روايتى يادآور مىشود که اينگونه تعليم و تربيت بايد گام به گام و شامل اين مراحل باشد: گفتن لا اله الاّ اللّه، محمد رسول اللّه، صلوات بر محمد وآلش، ياد گرفتن جهت قبله، رکوع و سجود، شستن دست و رو، آموزش وضو و نماز.
از اين گذشته لازم است کودک با تاريخ اسلام، سيرۀ پيامبر(ص)و امامان(ع)و بزرگان دين آشنا شود چنانکه غزالى، بو على و ابن خلدون هم گفتهاند.در اجراى اين مسئوليت بر مربى است که کودک را از راه مطالعه در اسرار آفرينش با خداوند آشنا کند، روح خشوع و تقوا و بندگى را در او پرورش دهد و او را بگون هاى بار آورد که در همه حالات به خدا توجه داشته باشد.
3-مسئوليت تربيت اخلاقى: مقصود از تربيت اخلاقى، مبانى اخلاقى و فضائل رفتارى و وجدانى است که کودک بايد بياموزد و بدانها عادت کند.اين فضائل برآمد ايمان و اعتقاد است.ايمان و تربيت ايمانى شرط لازم براى تربيت اخلاقى است.اسلام به تربيت اخلاقى کودک بسيار اهميت مىدهد.از مجموعۀ دستور هاى اخلاقى اسلام برمىآيد که کودک را بايد بگون هاى پرورد که دروغ نگويد، امانتدار باشد، احترام بزرگترها را پاس دارد، در گفتار و رفتار از زشتى پرهيز کند، به کار هاى پسنديده چون احسان به يتيم و نيکى به فقير خو کند.شرحى کوتاه دربارۀ دروغ، دزدى، دشنام، بىبند و بارى و روابط نامشروع و راه هاى پيشگيرى از آنها پايان اين فراز است.
4-مسئوليت تربيت بدنى: در شرح اين مسئوليت، از بازى و فوايد آن براى کودک مىگويد به تأمين خوراک و پوشاک او اشاره مىکند به رعايت بهداشت و دور نگاه داشتن کودک از بيماري هاى مسرى و درمان او مىپردازد از بايستى بازي هاى ورزشى و رزمى ياد مىکند به لزوم عادت دادن کودک به زهد و ترک تنعم مىپردازد و يادآور مىشود که کودک را بايد اهل کوشش بار آورد.سپس به پار هاى پديدهها که بايد با آنها مبارزه کرد اشاره مىکند و از اعتياد به دخانيات و مضرات اعتياد و راه درمان آن مىگويد به استمنا و زيان هاى روحى، جسمى و اجتماعى آن و راه درمانش مىرسد.مسکرات و مواد مخدر را مطرح مىکند و به زيان هاى بهداشتى، عقلى، اقتصادى، روانى و اجتماعى آن اشاره مىکند و راه درمان آن را مىآورد و با کاوش در روابط نامشروع جنسى و زيانها و راه درمان و مبارزه با آن، به شرح مسئوليت ديگر روى مىکند.
5-مسئوليت تربيت عقلى: در اين جستار، نخست مراد از تربيت عقلى را مىآورد آنگاه به ابعاد گوناگون آن مىپردازد و از چگونگى تعليم و ارزش علم و آموزش ياد مىکند به فريضه بودن علمآموزى و نقش اين باور در تعالى فرهنگ اسلامى اشاره مىکند.اعترافات برخى غربيان را دربارۀ نقش عظيم اسلام در پيشرفت علمى و فرهنگى اندلس و اروپا بازمىگويد و به اسرار پيشرفت هاى مسلمانان مىپردازد.سپس از تعليم کودک و مواد آموزشى او مىگويد به سن آموزش کودک اشاره مىکند از آموزش زن در اسلام ياد مىکند به وضع نابهنجار زن و نظام خانواده در غرب مىپردازد و اعتراف هاى خود غربيان را در اينباره بازگو مىکند و راه هاى آگاهى و رشد فکرى کودک را شرح مىدهد.
6-مسئوليت تربيت روانى: مراد از تربيت روانى، پرورش جرأت، صراحت و شجاعت در کودک است.از اين گذشته کودک بايد بياموزد که خير و کمال را تقديس کند و بگاه خشم مهار خويش را از کف ندهد و خود را به فضائل روانى و اخلاقى بيارايد.پدر و مادر بايد فرزند را از همه عواملى که ممکن است کرامت کودک را مخدوش کند و شخصيت او را ناتوان سازد دور دارند مهمترين اين عوامل به شرح زير است: شرم و خجالت و راه علاج آن، فرق حيا با خجالت، ترس، عوامل ترس غيرطبيعى کودک، راه هاى معالجه ترس کودک، حقارت، عوامل حقارتزا، روش هاى درمان حقارت، حسد، اسباب پيدايش آن و راه هاى درمانش، خشم، لزوم و فوايد آن، خشم پسنديده و ناپسند، عوامل خشم، راه هاى معالجه خشم.
7-مسئوليت تربيت اجتماعى: از راه تربيت اجتماعى، کودک را براساس آداب اجتماعى و اصول روانى برخاسته از ايمان و اعتقاد مىپروريم تا بتواند نمودى برجسته از حسن رفتار، ادب، تعادل، عقل پخته و تلاش حکيمانه باشد.براى تحقق چنين تربيتى از وسايل علمى زير مىتوان سود برد: ا)غرس اصول ارزشمند روانى چون تقوا، برادرى، رحم و محبت، ايثار، گذشت، جرأت و شجاعت.هر تربيتى که مبتنى بر اين اصول نباشد بىاعتبار و نقش بر آب است؛ ب)مراعات حقوق ديگران، مهمترين حقوق اجتماعى که بايد کودک را با آنها آشنا کنيم و او را به رعايت آنها بخوانيم عبارتند از: حق پدر و مادر، حق خويشاوندان، حق همسايه، حق معلم، حق متعلم، حق دوست، حق بزرگتر، حق زن و شوهر بر يکديگر و حق اولاد(ص 272)که هريک شرح مىشوند؛ ج) التزام به آداب اجتماعى مانند: آداب خوردن و آشاميدن، آداب اسلام، آداب اجازه گرفتن براى ورود، آداب سخن گفتن، آداب مزاح، آداب تبريک و تهنيت، آداب عيادت بيمار، آداب تسليتگويى و آداب عطسه؛ د)نظارت و انتقاد و امر به معروف و نهى از منکر، شايسته است کودک را از آغاز کودکى با نظارت و مراقبت اجتماعى و نقد و امر به معروف و نهى از منکر آشنا کرد بگون هاى که بدانها عادت کند.امر به معروف و نهى از منکر شرايطى دارد که پس از برشماردن آنها، به اصول لازم الرعايه در امر به معروف و نهى از منکر مىپردازد.
8-مسئوليت تربيت جنسى: هدف از تربيت جنسى، پرورش کودک بگون هاى است که هنگام بلوغ حلال و حرام مسائل جنسى را بشناسد به وظايف زناشويى و همسرى آگاه باشد و از بىبندوبارى پرهيز کند(ص 365).تربيت جنسى داراى مراحل 7 تا 10 سالگى، 11 تا 14 سالگى، 15 تا 16 سالگى است.آداب هريک از اين مراحل به شرح زير است؛ ا)آداب اذن گرفتن براى ورود به محل استراحت پدر و مادر، کودک پيش از نماز صبح، هنگام استراحت ظهر و عصر و پس از نماز عشا که وقت خواب و استراحت است ابتدا بايد اجازه بگيرد سپس وارد شود تا مباد که با صحنه هاى معاشقه يا مواقعۀ پدر و مادر روبهرو شود؛ ب)آداب نگاه کردن، به کودک بايد محارم و غيرمحارم را شناساند و از حکم نظر بر آنها آگاهش کرد.هنگام خواستگارى و آشنايى با يکديگر بايد امورى رعايت شود که آنها را برمىشمارد.از نگاه به همسر مىگويد و نگاه به نامحرم را بررسى مىکند.نگاه زن به زن، نگاه زن کافر به زن مسلمان، نگاه به امرد، نگاه زن به اجنبى، نگاه به عورت صغير و نگاه در حال ضرورت، ديگر نکات اين بحث است؛ ج)دور نگاه داشتن کودکان از تحريکات جنسى در محيط خانواده و اجتماع؛ د)آموزش احکام بلوغ به کودک؛ ه)ازدواج؛ و)پاکدامنى جوان و توصيههايى براى تحقق آن. ز)کودک و طرح مسائل جنسى، کودک را بايد به تدريج و با انضباط تمام با مسائل جنسى آشنا کرد تا هم از حلال و حرام اين امور آگاه شود و هم پرسش هاى بىجواب خود را با ديگر کودکان در ميان نگذارند.
در جلد دوم، بخش سوم آمده که داراى پنج فصل است.دو فصل پايانى آن افزودۀ محرر کتاب است.اينک گزيدۀ فصلها:
فصل اول.وسائل مؤثر تربيت: در اين فصل وسايل پنجگانۀ الگو، عادت، موعظه، مراقبت و تنبيه را بررسى مىکند.
1-در شرح الگو، به سيرۀ جناب پيامبر(ص)مىپردازد و از زواياى گوناگون بدان مىنگرد و با اشاره به اهميت الگو و الگوسازى در تربيت اسلامى، به پدران و مادران هشدار مىدهد تا الگوى نيکوى فرزندان خود باشند و آنان را با سيره و اخلاق و محبت پيامبر(ص)و امامان معصوم(ع)آشنا کنند و توجه داشته باشند که تربيت نيکوى فرزند بزرگتر در تربيت ديگر فرزندان مؤثر مىافتد.
2-تربيت به وسيله عادات نيکو؛ انسان به فطرت توحيدى زاده مىشود و از همان آغاز زندگى بايد او را به توحيد و اخلاق نيک و آداب شرع پروريد و عادت داد.آدمى تربيتپذير زاده مىشود و کسى ذاتا خوب يا بد آفريده نمىشود چه، اين با فلسفه بعثت رسولان سازگار نيست.بزرگسالان را بايد از راه تقويت عقيده و دورى از بدى و اصلاح محيط، هدايت کرد و کودکان را براساس تلقين و عادت پرورش داد.مقصود از تلقين جنبۀ نظرى و مراد از عادت جنبۀ عملى تربيت است.
3-تربيت از راه موعظه: موعظه از وسايل بسيار مؤثر تعليم و تربيت است.انسان موعظهپذير است و واعظان زبردست را مىتوان معجزهگران تعليم و تربيت خواند در قرآن از اين شيوه حداکثر استفاده شده است.قرآن از روش هاى زير براى موعظه سود برده است: خطاباتى که همراه با لطف يا انکار است و در آنها روى سخن با فرزندان، زنان، اقوام، مؤمنان، اهل کتاب و يا همه مردم جهان است؛ قصه هاى حکمتآميز؛ توصيههايى که با سفارش حکيمانه همراه است.در ادامه از استفاده از داستان، پرسش و پاسخ، تمثيل، سوگند و مزاح براى تربيت مىگويد.آنگاه از کوتاه کردن موعظه، شرط تأثير موعظه، تجسم بخشيدن به موعظه و موعظه از راه تصوير، در سيرۀ پيامبر اکرم(ص) ياد مىکند و به استفاده از شيوه هاى عملى، بهرهگيرى از فرصتها و مناسبتها اشاره مىکند و به موعظه از راه نشان دادن مصاديق، مىپردازد.
4-تربيت از راه مراقبت: اسلام به تربيت از راه مراقبت عنايت دارد.اين توجه در آيات قرآن و از جمله در ماجراى لقمان، نوح و ابراهيم تجلى کرده است و در سيره معصومان(ع)هم مىتوان آن را ديد؛ بمثل، در سيرۀ جناب پيامبر(ص)ديده مىشود که آن حضرت به حال زنان بسيار توجه داشته و مراقب آنها بوده است.پدر و مادر بايد از ايمان، اخلاق، عقل، علم، تحصيل، بهداشت، سلامت تن و روان و رشد اجتماعى کودک مراقبت کنند.
5-تربيت از راه تنبيه: اسلام به حفظ دين، جان، آبرو، عقل و مال توجه دارد و براى حمايت از آنها چند حدّ شرعى: تعزير، ضمان، قصاص و ديه را وضع کرده است.درباره کودک و در محيط تربيتى او نيز با شرايط و اصولى خاص، تنبيه را مجاز مىداند؛ بمثل، در رفتار با کودک اصل بر ملايمت و مهربانى است، در کيفر کودک بايد طبيعت او در نظر باشد، تنبيه بايد گامبهگام و تدريجى باشد.تنبيه بدنى و غيربدنى است و تا به تنبيه غيربدنى اميد هست نبايد به تنبيه بدنى روى کرد.مربى در حال تنبيه، شرايط روحى و ظاهرى ويژ هاى بايد داشته باشد که برشمارده شده است.
فصل دوم.قواعد اساسى تربيت: در اين فصل پيش از شرح قواعد اساسى تربيت به معپار هاى صفات مربى مىپردازد و از اخلاص، تقوى، علم، حلم و اعتقاد به مسئوليت مربى مىگويد.آنگاه به دو قاعده اساسى تربيت؛ يعنى، قاعدۀ ارتباط و قاعدۀ تحذير مىرسد و در شرح قاعدۀ ارتباط نخست ارتباط اعتقادى، روحى(عبادت، قرائت قرآن، حضور در مسجد و مکان هاى مطهر، ياد خدا، نماز هاى نافله و روزه مستحبى، ناظر دانستن خدا بر همهچيز)، فکرى و اجتماعى(و راه هاى سهگانه فراهم کردن آن)را شرح مىدهد.سپس در شرح قاعده تحذير از لزوم بازداشتن کودک از ارتداد، الحاد، لهو حرام، تقليد کورکورانه، همبازيها و دوستان بد، مفاسد اخلاقى و محرمات شرعى ياد مىکند.
فصل سوم.رهنمود هاى مهم تربيتى: 1-تشويق کودک به شريفترين کسبها؛ پيامبران، هريک شغلى شريف داشتهاند.اسلام به کار تشويق مىکند و آن را وسيله تقرب به خدا مىداند براى آنکه کودک بتواند در آينده شغلى مناسب داشته باشد بايد از زمان تحصيل او را براى حرف هاى آماده کرد اين نکته را بو على هم يادآور شده است.گرچه کودکان خوشاستعداد به تحصيلات تکميلى راه مىيابند، خوب است در ايام تعطيل حرف هاى بياموزند.کودکان کماستعداد بايد به تعليمات ضرورى بسنده کنند و در پى حرف هاى برآيند.دختران-در تحصيل موفق باشند يا نباشند-بايد خانهدارى بياموزند.
2-رعايت نيازها و استعداد هاى کودک: کودکان در نيازها و استعدادها برابر نيستند چنانکه در هوش، مزاج و اميال به هم نمىمانند.مربى بايد اين اختلافها و تفاوتها را در نظر بگيرد و هرکس را مطابق استعداد و ميل او تربيت کند و آموزش دهد تا به شکوفايى برسد و بار آيد.هرگز نبايد ميان کودک و تمايلاتش فاصله انداخت و او را به راهى برد که با سرشتش نمىسازد.
3-آزاد گذاشتن کودک براى بازى و سرگرمى: اسلام همۀ نياز هاى انسان را در نظر دارد از جمله بازى و سرگرمى.پيامبر اکرم(ص)با کودکان بازى مىکرد و آنها را شاد مىساخت بازى و شادى لازمه تعليم و تربيت کودک است.مربيان بزرگ مسلمان نيز به اين نکته توجه داشتهاند.
4-همکارى و هماهنگى ميان خانه و مسجد و مدرسه: اين همکارى از عوامل مؤثر در تکوين شخصيت علمى، روحى و جسمى کودک است.خانه بايد تربيت جسمى کودک را پايهگذارى کند و به اخلاق و ايمان کودک توجه داشته باشد.رسالت مسجد در درجه اول تربيت روحى است.مدرسه، محيط آموزش و پرورش است کودک مسائل اخلاقى را از راه آموزش معلمان مىآموزد اين سه پايگاه(خانه، مدرسه و مسجد)اساس ترقى و سربلندى کشور است؛ اما بايد مراقب بود ميان اين سه پايگاه ناهماهنگى نباشد.
5-ارتباط تنگاتنگ ميان مربى و کودک: از راه اين ارتباط است که ميان مربى و کودک تأثير و تأثر و فعل و انفعال از لحاظ اخلاقى، روانى و علمى ممکن مىشود.پدر و مادر بايد چنان کنند که دوستى و محبت ميان آنان و فرزندان تقويت شود.براى تقويت اين دوستى و محبت مىتوان از چهرۀ بشاش و لب خندان، هديه دادن، مهربانى با کودک و خوشرفتارى بهره گرفت و با او از در کودکى درآمد.
6-رعايت دائمى راه و رسم تربيت: در شرح اين رهنمود شمارى از آداب گوناگون اسلامى را ياد مىکند و بر آن است که بايد بدانها عمل شود.
7-تهيه وسائل مفيد فکرى و علمى براى کودک: مانند: کتابخانه، کره جغرافيايى، سفر هاى علمى، بازديد از موزهها، استفاده از کتابخانه هاى عمومى، وسايل بازى، زيارت اماکن مقدسه، ديدار با دوستان و آشنايان، تهيه قرآن، کتاب دعا، رساله عمليه و وسائل آموزش زبان عربى.
8-تشويق کودک به مطالعه: کودک را بايد به مطالعۀ پيوسته عادت داد و در وجودش شوق وافر به مطالعه آفريد.براى ايجاد چنين شوقى بايد او را با ارزش علم و پستى جهل آشنا کرد.بين کودکان مسابقه کتابخوانى برپا کرد.ارزش و جايگاه نيت پاک را در آموزش به او يادآور شد.محيطى آرام و مساعد براى مطالعۀ او فراهم نمود.ابزار و وسائل لازم را براى مطالعه در اختيار او گذاشت.بايد به کودک فهماند که عمر، کوتاه و گرانمايه است تا مىتوان بايد از جوانى براى علمآموزى بهره گرفت.پس از اين به نکاتى دربارۀ مطالعه مىپردازد.
9-پرورش حس مسئوليت در کودک؛ براى اين مهم بايد به کودک يادآور شد که پيامبر اکرم(ص)بسيارى از کار هاى مهم چون رهبرى لشکر را به جوانان مىسپارد.در قرآن کريم از نقش ارزنده جوانان در مبارزات حقطلبانه ياد شده است.اسلام به دست جوانان و با جهاد آنان گسترش يافت.امروزه نيز جوانان بايد پرچم اسلام را بر دوش دارند و پيامرسان اسلام به جهانيان باشند.
10-تعميق روح جهاد در وجود کودک؛ بايد به کودک تلقين کرد که عزت اسلامى مسلمانان در گرو جهاد است و او را با جهاد مالى، تبليغى، تعليمى، سياسى و رزمى آشنا نمود.لازم است کودک با قهرمانان بزرگ اسلام آشنا شود.کودک بايد سوره هاى انفال، توبه و احزاب را حفظ کند و به مفاهيم آنها آشنايى يابد.او را بايد معتقد به قضا و قدر بار آورد و به او فهماند که نظامى تخلف ناپذير بر جهان حاکم است.
فصل چهارم.تربيت کودکان بىسرپرست و يتيم: در اين فصل کودکان تيم را به چهار دسته پدرمرده، مادرمرده، قربانيان طلاق و بىپدر و مادر(کودکان سرراهى و غيرسرراهى)تقسيم مىکند و نسبت به تربيت و سرپرستى آنها از ديدگاه اسلام نکاتى را يادآور مىشود.
فصل پنجم.تربيت کودکان استثنائى: تربيت کودکان استثنائى از ضروريات هر نظام آموزشى است با اين حال، کمتر از يک درصد اين کودکان از آموزش برخوردارند.پس از اين مقدمه، به پيروى از کتابهايى که درباره اين دست کودکان نوشته شده است به برخى طبقهبنديها دربارۀ کودکان استثنائى اشاره مىکند و هريک را شرح مىدهد و برخى نگرش هاى اسلامى را نسبت به آنها مىآورد.[۱]
پانویس
- ↑ ص 49- 53
منابع مقاله
رفیعی، بهروز، کتابشناسی توصیفی و موضوعی تعلیم و تربیت در اسلام، انتشارات بین المللی هدی، تهران، چاپ اول، 1378ش