معارج نهجالبلاغة
معارج نهجالبلاغة، تألیف على بن زید البیهقى فرید خراسانى به زبان عربى شرح كتاب شریف نهجالبلاغة مىباشد. درباره انگیزه تألیف كتاب مصحح از زبان مؤلف در مقدمه این اثر؛ اصرار یكى از دوستان را علت این امر دانسته است. این اثر یكى از شرحهاى اولیه بر نهجالبلاغة است كه به رشته تحریر در آمده و امروزه در دسترس مىباشد.
معارج نهجالبلاغة | |
---|---|
پدیدآوران | مرعشی، محمود (زیر نظر)
بیهقی، علی بن زید (نویسنده) دانشپژوه، محمدتقی (محقق) |
عنوانهای دیگر | نهجالبلاغة. شرح |
ناشر | کتابخانه عمومی آیتاللهمرعشی نجفی(ره) |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1409 ق |
چاپ | 1 |
موضوع | علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - خطبهها
علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - نامهها علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - کلمات قصار علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. نهجالبلاغة - نقد و تفسیر |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 38/02 /ب9 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
كتاب، شامل مقدمه مصحح، مقدمه مؤلف، شرح خطبه كتاب، سه باب و فصلى در تتمه مىباشد.
روش او در این شرح تا اندازهاى سنجشى است و از سخنان دیگران هم گواه آورده است. مداینى پس از او پا؛ فراتر نهاده و در روشن ساختن سخنان امیرمؤمنان با یاد كرد نگفتههاى ونانیان و ایرانیان و عربها و دیگران پا فراتر نهاده است.
در این دفتر بحثهاى ادبى، فقهى، نجومى، طبى و فلسفى است. بیهقى سخنان پیشواى اسلام را از هر رهگذر بررسى كرده است. او در آغاز و انجام آن از نهجالبلاغة ستوده و پیداست كه او با اینكه خود حنفى است آن را بسیار پسندیده است.
گزارش محتوا
مقدمه مصحح به مؤلف و اثر این پرداخته است و این مقدمه را بر خلاف متن كه عربى مىباشد، فارسى آورده است.
مقدمه مؤلف نیز در انگیزه تألیف و چگونگى انجام ایشان مىباشد و در آن به كتاب نهجالبلاغة و مؤلف آن نیز اشاره شده است.
در بخش اول به شرح خطبه نهجالبلاغة پرداخته است و باب اول كتاب به شرح خطب و باب دوم، به شرح نامهها و در باب سوم كلمات قصار ایشان شرح داده شده است.
در بحث آخر كتاب نیز مؤلف درباره چگونگى شرح خود و استفاده از چه علومى و سختىهاى این شرح به طور خلاصه سخن رانده است.
فرید خراسان كتاب معارج نهجالبلاغة را كه شرحى كوتاه و فشرده بر كتاب نهجالبلاغة است به سال (552ق) تألیف كرده است. او - چنانكه آقاى دانش پژوه در مقدمه خود مىآورد - این كار را در دو بخش به انجام رسانده: بخش نخست را در نهم ربیعالثانى (552 ق) به پایان برده و بخش دوم را (از بند 1579 تا 2221) در سیزدهم جمادىالاول (552ق) به پایان رسانده است.
در اینجا به چند نكته درباره این شرح بسنده مىشود كه:
1 - بیهقى این كتاب را به درخواست برخى از بزرگان نوشته است. او در بند 15 شرح از این یاد مىكند كه یكى از افاضل و دوستان مرا به شرح الفاظ نهجالبلاغة خواند و من گفتم: «بهارم به كرانه آمده است و به پایان پاییز رسیدهام و مرا توانى براى این پیكار نیست.» در بند 16 از این یاد مىكند كه: «پیش از این امام سعید جمالالمحقّقین، ابوالقاسم على بن حسن حونقى نیشابورى شرح این كتاب را از من درخواست كرده بود؛ اما زمانه مرا از این كار بازداشت». هم در بند 17 از این یاد مىكند كه: «پس از او - یعنى پس از درگذشت حونقى - فاضلى از افاضل زمان از من خواست كه نهجالبلاغة را شرح كنم. او مرا به این كار برانگیخت و من آهنگ اتمام آن كردم».
2 - مؤلف از این یاد مىكند كه هیچ كس پیش از او این كتاب را شرح نكرده است. وى علت این كار را چنین توضیح مىدهد: «آن كه در علم اصول توانمند بود در علم لغت و امثال دستش به جایى نمىرسید، آن كه در این دو كامل بود از اصول علم طب و حكمت و اخلاق خبر نداشت، آن كه در همه این علوم و آداب كامل بود در تاریخ و ایام عرب توانمندى چندانى نداشت، آن كه در همه اینها كامل بود به درستى انتساب این كتاب به امیرمؤمنان علیهالسّلام عقیدهمند نبود، و آن كه همه این عوامل نزد او فراهم بود به گنج پنهان و نشناخته این كتاب نمىرسید؛ كه توفیق خداوندى گنجى است، پنهان كه به هر كس خواهد دهد.»
3 - مؤلف به رغم این سخن، خود را وامدار «و برى خوارزمى» مىداند و حدود 70 بند از شرح خود را از وبرى نقل مىكند و او را در این مىستاید.
4 - مؤلف چونان كه خود در بند 21 مىآورد، این كتاب را به كتابخانه ابوالحسن على بن محمد بن یحیى بن هبةالله حسینى هدیه كرده است.
5 - بیهقى پس از ذكر چند بند كه مقدمههاى مؤلف را تشكیل مىدهد، به نقل چند شعر در فضیلت نهجالبلاغة، پس از آن به بیان مسائلى چند در فصاحت و بلاغت، بیان صحت استناد نهجالبلاغة، و وجه تسمیه و توضیح نام نهجالبلاغة مىپردازد و پس از اینها به شرح اندر مىشود.
6 - او شرح را به صورت بند بند شامل 2221 بند مىآورد و در هر بندى مسألهاى خاص را برمىشمرد.
7 - او چنان كه خود یادآور شده، در پى شرح مشكلات نهجالبلاغة از دو رهگذر منقول و معقول بر پایه دو مذهب [احتمالاً سنى و شیعى ] است. او در این كار به اقوال عالمان لغت و ادب، شعر شاعران و سخن بزرگان استشهاد یا استناد مىكند.
8 - وجهه غالب كتاب لغوى و ادبى و تا حدّى نیز آمیخته به مباحث كلامى و حكمى است.
وضعیت كتاب
كتاب معارج تا پیش از چاپ همراه با تحریر و مقدمه كه به سال (1409ق) انجام پذیرفته، در قالب نسخههایى خطى در كتابخانههایى محدود بوده است. اما در سال (1409ق) به همّت آقاى محمدتقى دانشپژوه این كتاب از سوى كتابخانه آیتالله مرعشى نجفى در 468 صفحه متن و 71 صفحه مقدمه منتشر شده است. این چاپ با مقدمهاى ارزشمند به نظم آقاى دانشپژوه زینت یافته است. در این مقدمه افزون بر اطلاعاتى در خور توجه درباره نهجالبلاغة و شروح آن و همچنین بیهقى و احوال و آثار او و از جمله كتاب معارج، نمایهاى از موضوعات و اعلام و فهرست واژگان شرح شده، در معارج در اختیار خوانندگان قرار گرفته است. گر چه در این چاپ خطاهاى چاپى فراوانى به چشم مىخورد؛ اما ارزش این مقدمه آن اندازه هست كه بتواند این خطاها را بپوشاند.