نجم رازی، عبدالله بن محمد

نجم‌الدین عبدالله بن محمد اسدى رازی (۵۷۳ ـ ۶۵۴ق)،، معروف به نجم‌الدین دایه، از عارفان بزرگ قرن هفتم هجرى، از اصحاب و مریدان شیخ نجم‌الدین کبری

نجم رازی، عبدالله بن محمد
نام نجم رازی، عبدالله بن محمد
نام‌های دیگر دای‍ه‌، ن‍ج‍م‌ال‍دی‍ن‌

رازی‌، ع‍ب‍دال‍ل‍ه‌ ب‍ن‌ م‍ح‍م‍د

رازی‌، ن‍ج‍م‌ال‍دی‍ن‌

ن‍ج‍م‌ال‍دی‍ن‌ دای‍ه‌

ن‍ج‍م‌ال‍دی‍ن‌ رازی

‌ ن‍ج‍م‌ دای‍ه‌

ن‍ج‍م‌ رازی‌، اب‍وب‍ک‍ر

نام پدر محمد
متولد 573ق
محل تولد شهر رى
رحلت 654 ق
اساتید عبدالمعز هروى

منصور بن فراوى

ابوجنّاب احمد بن عمر خیوقى

مؤید طوسی

برخی آثار مرصاد العباد

منارات السائرین إلی حضرة الله جل جلاله و مقامات الطائرین

مرموزات اسدی در مزمورات داودی

نجم کبری

مرصاد العباد

رساله عشق و عقل

اشعار نجم‌الدین رازی

کد مؤلف AUTHORCODE03415AUTHORCODE

ولادت

نجم‌الدین ابوبکر عبدالله بن محمد بن شاهاوَرْ بن أنوشروان بن أَبِی‌النجیب اسدى رازی زادگاهش شهر رى به سال 573ق است.

تحصیلات

وى از مریدان شیخ نجم‌الدین کبرى بود.

پس از بروز فتنه‌ى مغول، از خوارزم به دیار روم رفت و در قونیه با صدرالدین قونوى و جلال‌الدین بلخى ملاقات کرد و هنگام نماز، مقتدا و امام ایشان شد و در هر دو رکعت بعد از حمد، سوره‌ى «قل یا ایها الکافرون» خواند، چون از نماز فارغ شد، ملاى روم به صدرالدین گفت: سوره را یک بار براى شما خواند و یک بار هم براى ما.

مدّت سیر و سفر نجم‌الدین، نامعلوم است. مردى که روز نخست، بعد از تحقیق و تفحص با عزم و ارده‌ى راسخ به اقامت دائم در روم وارد آن دیار شده بود، کى و چرا آن سرزمین را ترک گفت به مطابق نوشته‌اش در مقدّمه‌ى مرموزات، در آن سه سال، متاع دین و معرفت را در آن دیار خریدارى نیافت و به «ارزنجان» واقع در 35 فرسنگى غرب از روم رفت. مسلمانان ارزنجان هم «رو نیاورده سوى قبله‌ى او» دل آزرده‌اش کردند و او ناچار شد، از همان راه به پایتخت ممالک اسلامى بغداد رود. آن جا که سالیان درازى از واپسین دوران عمر را گذرانید و هم در آن جا آرمید (سال 654 ق) و در بیرون شهر بغداد در کنار مزار شیخ سرى سقطى و جنید بغدادى پیکر او را به خاک سپردند. آثار نجم‌الدین، روشنگر این حقیقت است که او مردى زیرک و موقع شناس بود و استعداد این را داشت که جامعه‌اى متناسب با محیط و پیکر اندیشه‌هاى خود بیاراید. او که ابتدا رساله‌ى عقل و عشق و نظائر آن را در ایران نوشته بود، بعدها مطالب آن‌ها را به صورت مرصادالعباد براى برخوردارى مریدان و شاگردان خود نوشت و در فصل دوم از باب اول آن تصریح کرد که پارسى زبانان را آن چه به زبان تازى است، فایده‌اى نیست. وقتى که آهنگ اقامت در روم داشت، همان کتاب فارسى را تحفه‌ى کى‌قباد دوم داشت. زیرا در آن دیار، عربى را نمى‌فهمیدند و زبان مفهوم و مرغوب پارسى بود. آن زمان که به ارزنجان رسید، خلاصه‌ى همه‌ى مطالب را باز به پارسى به نام مرموزات به داوود پسر بهرام شاه هدیه کرد. در سال‌هاى آخر عمر، همان مطالب، را براى سومین یا چهارمین بار به صورت کتاب؛ ولى به عربى به نام «منارات السائرین» بازنوشته است و این کار، بى‌تردید در بغداد انجام گرفته است.

اساتید

  1. عبدالمعز هروى
  2. منصور بن فراوى
  3. ابوجنّاب احمد بن عمر خیوقى
  4. مؤید طوسی
  5. مسمار بن عویس
  6. ابورشید محمد بن ابی بکر غزّال
  7. ابوبکر عبداللّه بن ابراهیم بن عبدالملک شحادى[۱] 

وفات

پیکر او در بیرون شهر بغداد (شونیزیه نام مقبره‌ای است در سمت مغرب بغداد که جمع زیادی از صلحا در این مکان دفن شده‌اند.) در کنار مزار شیخ سَریّ سَقَطی و جنید بغدادی (نهاوندی) به خاک سپرده شد

آثار

  1. مرصاد العباد من المبدء الى معاد، که مهم‌ترین تألیف او به شمار مى‌رود و جلال‌الدین بلخى و حافظ شیرازى از آن برخوردارى یافته‌اند.
  2. بحر الحقایق و المعانى فى تفسر سبع‌المثانى.
  3. منارات السائرین الى الله مقامات الطائرین بالله، که همان مطالب مرصاد العباد به زبان عربى است.
  4. مرموزات اسدى.
  5. رسال الطّیور.
  6. رساله‌ى عقل و عشق.
  7. سراج القلوب، رساله‌ى کوچکى است به فارسى به شیوه‌ى سؤال و جواب شامل سى و سه سؤال فقهى و جواب آنها.
  8. حسرت الملوک و تحفه الحبیب.

پانویس

  1. صادفی، محسن، ص330

منابع مقاله

صادقی، محسن، بزرگان ری، ج1، سازمان چاپ و نشر دارالحدیث، ، چاپ اول، قم، 1382

وابسته‌ها