ترجمه و شرح نهجالبلاغه (فیضالاسلام)
ترجمه و شرح نهجالبلاغة فيضالاسلام ، تألیف سيد على نقى فيضالاسلام به زبان فارسى ترجمه كتاب شريف نهجالبلاغه است.
ترجمه و شرح نهجالبلاغه | |
---|---|
پدیدآوران | علی بن ابیطالب(ع)، امام اول (نویسنده)
شریف الرضی، محمد بن حسین (گردآورنده) خوشنویس، طاهر (خطاط) فیضالاسلام اصفهانی، سید علینقی (مترجم و شارح) |
عنوانهای دیگر | ترجم و شرح نهجالبلاغه: خطبهها، نامهها و سخنان کوتاه امیرالمؤمنین علیهالسلام
نهجالبلاغه نهجالبلاغه. فارسی - عربی |
ناشر | سازمان چاپ و انتشارات فقیه (تأليفات فيض الاسلام) |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1368 ش |
چاپ | 0 |
موضوع | علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - خطبهها
علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - نامهها علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - کلمات قصار |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 6 |
کد کنگره | BP 38/041 1368ب |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
مؤلف در انگيزه اين ترجمه در ديباچه كتاب بيان مىدارد، «از سالهاى دراز اين كتاب مقدّس مورد مطالعه اين بنده بوده، روز به روز شوقم به خواندن و انديشه در آن زيادتر مىشد، گويا چيزى نمىديدم؛ مگر كتاب نهجالبلاغه و سخنى نمىشنيدم؛ مگر فرمايشهاى اميرالمؤمنين علىّ(عليهالسّلام) و هر گاه با فضلا و دانشمندان ملاقاتى پيش مىآمد، قبل از شروع به هر سخن، در باب عظمت و بزرگى نهجالبلاغه سخن گفته به آنان يادآورى مىنمودم كه سيّد شريف رضى(رحمهاللّه) يكى از شاهكارهاى تأليف را در اين كتاب بكار برده؛ زيرا با اين كه اميرالمؤمنين (عليهالسّلام) را كلام غير فصيح و غير بليغ نيست، در ميان كلماتش نيكوترين سخنان را انتخاب نموده، الْأَفْصَحُ فالأَفْصَح و الأَبْلَغُ فالأَبْلَغُ را اثبات و اين نكته را كاملا رعايت كرده است، و گاهى در بعضى از مجالس دينى و مذهبى پارهاى از كلمات اين كتاب را خوانده و معنى آن را بيان مىكردم، شنوندگان به شگفت آمده مىگفتند، اگر علماء و رجال دينى ترجمه فرمايشهاى امام علىّ(عليهالسّلام) را در كتاب نهجالبلاغه، به طورى كه در خور فهم هر فارسى زبان باشد، نوشته بودند، همه از آن بهرهمند مىشدند، و ليكن افسوس كه از ترجمه و شرحهایى كه در دسترس است، چنان كه بايد استفاده نمىشود، بنابراین بر نگارنده واجب شد كه دست از هر كار بردارم (حتّى از ترجمه و تفسير قرآن كريم كه از مدّتى به نوشتن آن مشغول بوده، براى اتمام آن سعى و كوشش بسيار داشتم) و اين كتاب جليل را به زبان فارسى سليس و روان ترجمه نموده و كلمات و جملاتى كه محتاج به شرح باشد، ميان دو خطّ قوسى به اجمال و اختصار بيان نمايم تا ترجمه و شرح با هم فرق داشته، همه از آن بهرهمند گردند».
ساختار
كتاب، در دو جلد كه جلد اول خود شامل سه جزء، ديباچه، مؤلف كتاب نهجالبلاغه سيد رضى، آغاز كتاب نهجالبلاغه مقدمه سيد رضى و باب المختار من خطب أميرالمؤمنين(ع) است.
جزء دوم، دنباله خطب امام على(ع) و جزء سوم نيز به همين منوال است.
جلد سوم كتاب نيز در سه جزء چهار، پنج و شش مىباشد كه در جزء چهارم ادامه خطب و جزء پنجم نامههاى و جزء آخر حكمتها و كلمات قصار مىباشد.
مؤلف در بيان ترجمه كتاب از متن فارسى استفاده كرده و در مقابل هر جمله و يا لغتى كه احتياج به شرح داشته است، داخل پرانتز اين امر صورت گرفته است.
گزارش محتوا
جزء اول كتاب، شامل ديباچه كه درباره كتاب نهجالبلاغه و انگيزه تألیف اين اثر است و در قسمت بعد به زندگى و معرفى سيد رضى پرداخته شده است. در بخش بعدى، هشت مقدمه از سيد رضى بر اين كتاب آورده است. در بخش دوم هشتاد و نه خطبه آورده شده است كه فقط شامل ترجمه و شرح مختصر آنها مىباشد؛ همانند: «سوگند به خدا من مانند كفتار خوابيده نيستم كه صيّاد مدّتى در كمين آن نشسته براى فريبش به دست يا به چوب آهسته، آهسته به زمين مىزند تا اين كه (از خواب جسته کسیرا نه بيند به دنبال صدا از خانه بيرون آمده) دستگيرش نمايد، بلكه (نمىگذارم دشمن مسلمانان را فريب دهد و فتنه و آشوب بر پا كند، پس) به همراهى كسى كه رو به حقّ آورده و شنوا و فرمانبردار است، شمشير مىزنم و با گنهكارى كه از حقّ رو گردانيده، شكّ و ترديد در آن دارد، جنگ مىكنم تا زنده هستم، پس سوگند بخدا از زمان وفات رسول اكرم(ص) تا امروز هميشه من از حقّ خود محروم و ممنوع بر كار خويش تنها ايستاده بودم.»
در جزء دوم نيز تا شماره صد و سه و نه آمده و در جزء سوم تا شماره صد و هشتاد وپنج را شامل مىشود.
جزء چهارم كه در جلد دوم قرار گرفته است تا پايان خطب امام را دربرگرفته است. جزء پنجم، شامل هفتاد و نه نامه كه در اول هر نامه موضوع آن را به غير از عنوان نيز بيان شده است؛ همانند:
«51- از نامههاى آن حضرت عليهالسّلام است، به كارگردانانش كه خراجگير بودند.
(در آن از آزار رساندن براى گرفتن خراج و وادار نمودن به فروش چيزى كه فروشش زيان دارد، نهى مىفرمايد): 1- اين نامه از بنده خدا علىّ اميرمؤمنين(ع) است، به باجگيران: پس از ستايش خدا و درود بر پيغمبر اكرم، هر كه از آن چه به سويش بر مىگردد (حساب و وارسى روز رستخيز) نترسيد، براى خود چيزى كه او را (از عذاب و كيفر) نگاه دارد، پيش نفرستاده است، و بدانيد آن چه به انجام آن مأمور شدهايد، اندك است و پاداش آن بسيار، و اگر نبود در آن چه خدا نهى فرموده، از قبيل ستم و زيادهروى كيفرى كه از آن بترسند در پاداش دورى از آن، چيزى است كه عذرى نيست، در ترك خواستن آن (گيرم مخالفت دستور را كيفرى نبود؛ ولى پيروى از آن را پاداشى دهند كه نمىتوان از آن چشم پوشيد)».
از موارد ديگرى كه در اين بخش به چشم مىخورد، دستهبندى محتواى نامهها است كه به صورت شماره عددى قابل توجه است.
در جزء پايانى كتاب كه با نام «حكمتها و پندها» زينت يافته است، داراى چهارصد و هفتاد و دو مورد حكمت و پند مىباشد؛ مانند: «468- امام عليهالسّلام به زياد ابن ابيه فرمود:
هنگامى كه او را بر فارس و جاهایى كه در قلمرو آن بود، جانشين عبداللّه ابن عبّاس گردانيد، در ضمن سخن درازى كه بين ايشان بود و او را در آن سخن از پيش گرفتن ماليات (از رعيّت) نهى نمود: 1 عدل و انصاف را (با رعيّت) به كار بر، و از بيراهه رفتن و ستم بترس، زيرا بيراهه رفتن (بىانصافى) منجرّ به آوارگى (آنان) مىشود، و ظلم و ستم به شمشير (نزاع و زد و خورد بين رعيّت و والى) مىكشاند (يا ستم سبب میشود كه والى بدست رعيّت كشته شود)».
ايشان در بيان گوشهاى از رنج خود براى سامان بخشى اين ترجمه در مقدمه جزء ششم چنين گفته است:
«من پس از درك علوم و معارف دينيه از سالهاى دراز، اين كتاب شريف و شروح عربى و فارسى آن را مطالعه نموده و در اطراف آن صدها كتاب تفسير و فقه و اخبار و فلسفه و كلام و تاريخ و لغت و رجال و ديگر علوم مختلفه را با دقت خوانده و زير و رو كردهام... اين بنده سالهاست قدم در اين راه نهاده، خواستم نسخه بسيار صحيح با اعراب درست از آن چه سيد شريف رضى از سخنان مولا اميرالمؤمنين(ع) تأليف و جمعآورى نموده آماده ساخته با ترجمه شرحى كه همه از آن سودمند گردند، به هم دينان و هم ميهنان گرامى هديه نمايم و اينك توفيق الاهى شامل حالم شده (با مراجعه به كتب لغت و شرحها و نسخ خطى و چاپى و بحث با فضلا و دانشمندان) كتاب را بىغلط با اعراب صحيح كه هيچ گونه تصرفى در آن نشده... تهيه نمودم».
گفته شده كه تنها جمعآورى مدارک و يادداشت بردارى ترجمه و شرح او بر نهجالبلاغه، مدت هفده سال طول كشيد و تحرير آن در شش سال؛ يعنى از (1365 ه.ق. تا 1371 ه.ق.) انجام پذيرفته است.
مرحوم فيضالاسلام، در پايان تأليف، ترجمه و شرح نهجالبلاغه بيانيه بسيار مهمى تحت عنوان «چاره نگرانى امروزه مردم دنيا»، آن هم در آن روزگار خفقان صادر مىكند و همگان را به نهجالبلاغه و ولايت علوى كه همان ولايت خداوند در تمام شئون زندگى است، دعوت مىكند.
وضعيت كتاب
كتاب، داراى شرح بعضى از جملات و لغات در درون متن مىباشد كه به صورت قرار گرفتن در داخل دو هلال مشخص شده است. اثر بدون فهرست و بخش فهرستها مىباشد.
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب
پانویس