ترجمه و شرح برهان شفاء

ترجمه و شرح برهان شفاء، مجموعه درس‎گفتارهای کتاب فلسفی برهان شفای بوعلی سینا توسط محمدتقی مصباح یزدی در سال‎های 1363 تا 1365ش است که نوارهای آن پیاده‌سازی شده و در سال 1367ش برای تحقیق و تطبیق به هدف چاپ در قالب کتاب به محسن غرویان سپرده شده است. محقق، ترجمه‌ای کوتاه و روان از متن هر قسمت که قصد شرح آن بوده را ارائه کرده و سعی کرده به دیگر کتاب‌های منطقی و احیاناً فلسفی هم مراجعه کند. اثر حاضر، شامل متن عربی و ترجمه و شرح فارسی مقاله اول از برهان ابن‌سینا است.

ترجمه و شرح برهان شفاء‏
ترجمه و شرح برهان شفاء
پدیدآورانمصباح یزدی، محمدتقی (شارح) غرويان، محسن (مقدمه‌نويس و مصحح)
عنوان‌های دیگرترجمه و شرح برهان شفاء (مصباح)

شفا. برهان. شرح

مقاله اولي، سلسله درسهای استاد محمدتقي مصباح يزدي
ناشرامير کبير
مکان نشرايران - تهران
سال نشرمجلد1: 1373ش,
شابک964-00-0027-2
موضوعابن سينا، حسين بن عبدالله، 370 - 428ق. الشفا. برهان - نقد و تفسير برهان - متون قدیمی تا قرن 14
زبانفارسی
تعداد جلد1
کد کنگره
‏BBR‎‏ ‎‏496‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏6‎‏ت‎‏4 ‏

ساختار

کتاب، دارای پیشگفتار نگارنده و محتوای مطالب در دوازده فصل است.

گزارش محتوا

کتاب «برهان» بخش پنجم از منطق شیخ‌الرئیس و جزء چهارم از منطق ارسطو و مهم‎ترین جزء علم منطق به شمار می‌رود، چه اینکه اگر عقل بشر بر پله‌های برهان صعود نماید و در مناهج برهانی سیر کند، رفیع‎ترین درجات معرفت و بالاترین نوع دانش یعنی علم یقینی و دائمی را احراز خواهد کرد و جنبه دیگر اهمیت برهان، ربط وثیق آن با مباحث انتولوژیک (هستی‌شناسه‌گانه) و اپیستمولوژیک (معرفت‌شناسه‌گانه) است که هم ارسطو و هم ابن‌سینا به آن توجه اکید داشته‌اند.

کتاب برهان از پیچیده‌ترین کتب منطق است و فهم مباحث آنچه در منطق ارسطو و چه در منطق شفای ابن‌سینا نسبت به فهم مباحث دیگر، از صعوبت و دشواری بیشتری برخوردار است.

برهان ابن‌سینا مشتمل بر چهار مقاله است که می‌توان مقاله سوم و چهارم را به ترتیب تلخیصی از مقالات اول و دوم برهان ارسطو دانست و مواردی از اقتباس مستقیم شیخ از مطالب ارسطو را به‌وضوح در این دو مقاله دید و اما مقاله اول و دوم برهان شیخ گرچه از حیث مواد و مطالب شباهت‎هایی با منطق ارسطو دارد، اما از حیث تنظیم و تدوین فصول، تفاوت چشمگیری با کتاب وی دارد.

ابن‌سینا در تألیف کتاب برهان هم از ترجمه عربی برهان ارسطو استفاده کرده و هم از ترجمه شروح یونانی آن سود جسته است. نوشته‌اند که نخست اسحق بن حنین برهان ارسطو را تماماً به لغت سریانی ترجمه و سپس ابوبشر متی بن یونس ترجمه اسحق را تعریف کرد. برخی مدعی شده‌اند که ترجمه عربی دیگری را نیز از برهان ارسطو وجود داشته که ابن رشد و معاصر لاتینی وی به نام جرارد (متوفی 1187ق) به آن اشاره کرده‌اند ولی نام مترجم آن مجهول است. بنا به گفته محققان، اولین شارح عربی برهان ارسطو نیز ابوبشر متی بن یونس بوده است و البته کسانی دیگر همچون ثامسطیوس، اسکندر افرودیسی، یحیی نحوی و پدرش، فارابی و کندی نیز شروحی بر برهان ارسطو نگاشته‌اند.

آنچه مسلم است این است که شیخ‌الرئیس به ترجمه عربی برهان ارسطو و شروح عربی آن دست یافته و از آن‌ها استفاده کرده است اما تعیین اینکه کدام ترجمه و کدام شرح در دسترس وی بوده چندان سهل نیست.

شاید برخی چنین بپندارند که ابن‌سینا را بیشتر باید شارح و مفسر برهان دانست تا مؤلف آن، اما چنین قضاوتی درباره وی منصفانه نیست؛ زیرا شیخ درعین‌حال که شارح است ناقد نیز می‌باشد و با اینکه مقتبِس است مقلد نمی‌باشد. ابن‌سینا در کتابِ برهانِ خود از محدوده مباحث برهان ارسطو فراتر رفته، بحث‎هایی در مقولات علم‌النفس، طبیعیات و متافیزیک نیز آورده است. ابن‌سینا در این کتاب از هیچ کوششی در دقت در تعبیر، رعایت روانی و سادگی لغات، تبیین و توضیح آرا، ترتیب و تسلسل منطقی مباحث، پرهیز از تکرار مطالب، دریغ نکرده است؛ اما درعین‌حال سبک نگارش او خالی از گنگی و اندکی غموض و ابهام نیست و این نکته‌ای است که در همه تألیفات شیخ‌الرئیس- به‌جز اشارات و تنبیهات- مشاهده می‌شود. کتاب اشارات و تنبیهات ابن‌سینا به‌ویژه چهار نمط اخیر آن از سبک نگارش زیبا و ویژه‌ای برخوردار است که نظیر آن در کتب دیگر وی مشاهده نمی‌شود.[۱]

اثر حاضر، شامل متن، ترجمه و شرح مقاله اول از برهان ابن‌سینا است. کتاب برهان شفا در سال‎های 1363 تا 1365ش توسط آیت‌الله محمدتقی مصباح یزدی در مؤسسه در راه حق قم تدریس می‌شده است. نوارهای ضبط‎شده آن دروس پیاده‌سازی شده و در سال 1367ش برای تحقیق و تنظیم به جهت چاپ در قالب کتاب به محسن غرویان سپرده شده است. در ابتدا قرار بر این بوده که صرفاً آنچه از نوار پیاده شده، ویرایش و سپس به دست چاپ سپرده شود؛ اما پس از ویراستاری درس اول، بهتر آن دیده شده که پس از آوردن متن، ترجمه‌ای معادل متن، به‌صورت روان نوشته شود و پس‌ازآن مطالبی که محتاج شرح و توضیح‌اند با عناوین خاص و با شماره‌های مسلسل در بندهای جداگانه تنظیم شوند تا دستیابی به مطالب و مراجعه به آن‌ها برای خوانندگان آسان گردد. محسن غرویان، علاوه بر این امر در هر بحثی از مطالب کتاب سعی کرده به کتب منطقی دیگر و احیاناً کتاب‌های فلسفی نیز مراجعه کند و در موارد لازم بحث‎ها را به‌صورتی تطبیقی، بررسی و نقد کند.[۲]

مقاله اول از برهان ابن‌سینا که ترجمه و شرح نام عنوان مقاله حاضر است مشتمل بر دوازده فصل به شرح زیر است:

فصل اول

فصل اول درباره غرض از فن برهان منعقد شده است، اگرچه در برهان ارسطو نظیر چنین فصلی دیده نمی‌شود، ولی بسیاری از مباحث این فصل ریشه در مطالب ارسطو دارد. موضوعات جزئی این فصل عبارتند از:

  1. انقسام علم به تصور و تصدیق و روش اکتساب این دو، تصدیق یقینی و غیریقینی و انواع قیاس. نظیر این مطالب در فصل اول از مقاله اول کتاب جدل ارسطو آمده است.
  2. انواع تصور: تصور به‌وسیله ذاتیات و تصور به‌وسیله عرضیات؛ حد و رسم. نظیر این مطلب در باب ایساغوجی (مدخل) از منطق شیخ‌الرئیس، فصل هفتم آمده است.
  3. بیان اینکه این کتاب فقط کتاب برهان نیست، بلکه هم کتاب برهان است و هم کتاب حد.
  4. مبدأیت تصور برای تصدیق و تمامیت تصدیق نسبت به تصور.

فصل دوم

این فصل درباره جایگاه و مرتبت فن برهان است و همانند فصل اول؛ نظیری در برهان ارسطو نداد. موضوعات جزئی این فصل عبارتند از:

  1. غرض از منطق به‌طورکلی، این است که انسان با تحصیل آن به حق و یقین برسد و چون برهان مفید حق و یقین است، پس بر دیگر فنون مقدم است.
  2. به نظر کسانی که جدل را مقدم بر برهان می‌دانند و نظر ابن‌سینا در این مسئله.
  3. نسبت قیاس مطلق با برهان.
  4. تقدم زمانی جدل و مغالطه و خطابه بر برهان.

فصل سوم

این فصل درباره این مطلب است که هر تعلیم و تعلم ذهنی، مسبوق به علمی پیشین است. تقریباً تمام مطالبی که ابن‌سینا در این فصل آورده پیرامون نخستین جمله فصل اول از مقاله اول برهان ارسطو است. مطلب دیگری که ارسطو در فصل مذکور آورده، کیفیت رسیدن به مجهول از معلوم است که شیخ‌الرئیس در فصل ششم از مقاله حاضر بدان پرداخته است. علاوه بر مطلب فوق، مطالب دیگری نیز در فصل سوم آمده که عبارتند از:

  1. انواع تعلیم و تعلم: تعلم صناعی، تلقینی، تأدیبی، تقلیدی و تنبیهی. معنای تعلیم و تعلم ذهنی و فکری و فرق این دو. طرح نظر کسانی که کسب حسی را فکر نمی‌دانند.
  2. مقدمات تصور و تصدیق.
  3. نقد و بررسی این قول که بین ذهنی و حسی فرق است.
  4. معنای «علم سابق» در تعلیم و تعلم ذهنی.
  5. معنای تعلم حدسی، فهمی و ذاتی.
  6. انواع قیاس حملی و استثنایی: انفصالی و اتصالی. استقراء و تمثیل.
  7. معنای علم بالقوه و علم بالفعل و اختلاف درجات علم بالقوه.

فصل چهارم

این فصل پیرامون مبادی اقیسه است و مطالب آن برگرفته از فصل ششم از مقاله اول برهان ارسطو و فصل اول از مقاله اول کتاب جدل و کتاب خطابه وی می‌باشد. موضوعات این فصل عبارتند از:

  1. تقسیم مبادی قیاس به مصدق و غیر مصدق و تقسیم مصدق به ضروری، ظنی و تسلیمی (مسلم).
  2. تقسیم مبادی ضروری به ضروریه ظاهر و ضروریه غیر ظاهر. تقسیم ضروریه غیر ظاهر به عقلیه و وهمیه. تقسیم ضروریه عقلیه به اولیات و غیر اولیات.
  3. انقسام قضایا به اولیات، ضروریات، محسوسات، مجربات، مظنونات، متواترات، وهیمات، مشهورات، مسلمات، مقبولات و...

فصل پنجم

این فصل درباره مطالب و مبادی علوم و اصناف حد وسط بحث می‌کند و اکثر مباحث آن پیرامون مطالبی است که در فصل اول از مقاله دوم و فصل سیزدهم از مقاله اول برهان ارسطو آمده است. موضوعات جزئی این فصل عبارتند از:

  1. مطلب «ما»، مطلب «هل» و مطلب «لم» و...
  2. تعریف اسمی و تعریف به‌حسب ذات. وضع تعاریف در تعلیمات (علوم ریاضی).
  3. تقسیم مبادی به مرکب و مفرد. مرکب بودن قضایای متعارفه و اصول موضوعه. موضوع صناعت (علم).
  4. تأخر مطلب «لم» از مطلب «ما» و انقاسم مطلب «لم» به لم اثباتی و لم ثبوتی.
  5. علیت حد وسط در قیاس. نظیر این بحث در فصل سیزدهم از مقاله اول و فصل هجدهم از مقاله دوم برهان ارسطو می‌بینید.

ابن‌سینا علاوه بر آنچه در این فصل پیرامون مبادی برهان آورده است، در فصل دوازدهم از همین مقاله و فصل اول از مقاله دوم به‌طور وافی دراین‌باره بحث کرده است. همچنین در فصل هفتم از مقاله اول و فصل سوم از مقاله سوم به‌تفصیل پیرامون برهان «لم» سخن گفته است.

فصل ششم

این فصل درباره کیفیت به دست آوردن مجهول از طریق معلوم است و عین همین موضوع در فصل اول از مقاله اول برهان ارسطو آمده است.

شیخ در ابتدای این فصل مسئله «علم به امور عدمیه» را به بحث و بررسی داده که در فصل مزبور از برهان ارسطو نظیر آن وجود ندارد. سپس به طرح اشکالی پرداخته است که افلاطون آن را در محاوره به منون مطرح کرده و آن اشکال این است که آیا اصولاً تعلم برای انسان ممکن است؟ این شبهه در مقاله اول فصل اول برهان ارسطو نیز آمده است.

فصل هفتم

مسئله مهم در این فصل «علم به وجود و علم به علت وجود» است که نظیر آن در مقاله اول فصل سیزدهم از برهان ارسطو دیده می‌شود. شیخ در این فصل از این مسئله فراتر رفته، به مسائل دیگری نیز پرداخته است که عبارتند از:

  1. مصادیق علم مکتسب.
  2. بررسی تعریف برهان به: قیاس مؤتلف یقینی.
  3. استقراء تام و ناقص، بازگشت استقراء تام به قیاس مقسم. بحث استقراء در انالوطیقای اولی مقاله دوم فصل بیست و سوم از منطق ارسطو آمده است.
  4. مفاد برهان «ان» و «لم»، برهان «ان» مطلق؛ دلیل. این مباحث تلخیصی از فصل سیزدهم مقاله اول برهان ارسطو می‌باشد.
  5. سبب وجود اکبر و سبب وجود اکبر در اصغر.
  6. منوط بودن لمیت برهان بر انکشاف علیت اوسط نسبت به اکبر.
  7. معلولیت اوسط نسبت به اکبر.
  8. فصل و رابطه آن با جنس و نوع.

فصل هشتم

این فصل درباره این مطلب است که علم یقینی به مسبب از راه علم به سبب آن حاصل می‌شود. ارسطو در چند موضع از برهان خود بدین مطلب پرداخته است از جمله: مقاله اول فصل دوم و فصل ششم و فصل نهم. شیخ علاوه بر مطلب فوق، مسائل دیگری را نیز در این فصل آورده است که عبارتند از:

  1. ضرورت در قضایای ضروریه و ناشی شدن آن از علت. نظیر این مطلب در مقاله اول فصل ششم برهان ارسطو آمده است.
  2. کیفیت رابطه حدود در برهان یقینی انی. به مقاله اول فصل سیزدهم از برهان ارسطو مراجعه شود.
  3. واسطه شدن مضاف در قیاسات علوم.
  4. قیاس استثنایی بیانگر علت نیست. قیاس خلف مفید برهان انی است.
  5. شرایط تحصیل یقین تام و دائم در برهان. نسبت اصغر با اوسط در براهین.
  6. قریب یا بعید و بالفعل یا بالقوه بودن علت در برهان لمی.

فصل نهم

این فصل پیرامون شناخت احکام بدون سبب و درباره استقراء و تجربه و نتایج این دو است. به نالوطیقای اولی (قیاس) ارسطو مقاله دوم فصل بیست و سوم مراجعه شود.

اهم مسائلی که ابن‌سینا در این فصل بدان‌ها پرداخته عبارتند از:

  1. قضایای بین و غیر بین و ویژگی‌های آن‌ها.
  2. فرق تجربه و استقراء و کیفیت علم حاصل از تجربه.

فصل دهم

این فصل درباره این است که چگونه اخص می‌تواند علت انتاج اعم باشد و بیشتر به بحث کلیات خمس مربوط است تا باب برهان؛ و لذا مباحث این فصل ارتباط زیادی با مباحث فصل نهم از کتاب مدخل ابن‌سینا دارد.

اهم مباحث مطروحه در این فصل عبارتند از:

  1. اعتبارات لابشرط، بشرط لا و بشرط شیء در معانی. فرق جنس با ماده و فصل با صورت.
  2. تابعیت جنس اعلی نسبت به اسفل در حمل. عدم تقدم جنسِ جنس و فصلِ جنس بر جنس نسبت به نوع.
  3. رابطه مفاهیم تحت نوع با خود نوع.

فصل یازدهم

این فصل درباره شروط مقدمات برهان است. به مقاله اول فصل دوم از برهان ارسطو مراجعه شود. ابن‌سینا در این فصل مطالبی پیرامون معنای اقدمیت و اعرفیت نسبت به ما و طبیعت، طبیعت کلیه عالم و مقاصد و غایات آن و... آورده است که در فصل مذکور از برهان ارسطو چنین بحث‎هایی دیده نمی‌شود. وی تنها در مطلع کتاب طبیعیات خود به‌طور کوتاه بدین مطلب اشاره نموده، می‌گوید: ان الطریقة الطبیعیة...

اهم مطالب این فصل عبارتند از:

  1. اقدمیت مقدمات برهان نسبت به نتیجه از حیث زمان، ذات و معرفت، صدق، اولیت و مناسبت مقدمات.
  2. معنای اقدمیت و اعرفیت نزد ما و طبیعت و تطبیق این اوصاف بر جزئیات محسوس، کلیات جنسی و طبایع نوعی.
  3. اقدمیت و اعرفیت علل بسیط مانند فواعل و غایات نسبت به معالیل خود در طبیعت و اخذ این علل در برهان.

فصل دوازدهم

این فصل درباره مبدأ برهان، طبیعت برهان به‌طورکلی و مسائل جنبی دیگر است و معادل این مطالب در فصول دوم، ششم، نهم، دهم و یازدهم از مقاله دوم برهان ارسطو آمده است.

اهم موضوعات این فصل عبارتند از:

  1. قضیه‌ای که به لحاظ علم مطلق، مبدأ برهان خوانده می‌شود و قضیه‌ای که به‌حسب علم خاصی مبدأ برهان است. به مقاله اول فصل دوم از برهان ارسطو مراجعه شود.
  2. فرق حد (تعریف) با مقدمه مسلمه و با مطلق مقدمه.
  3. اصل موضوع و اسامی مختلف آن.
  4. تفاوت علوم در به‌کارگیری انواع مبادی.
  5. فرق اصل موضوع با مصادره، نمونه‌ای از اقتباس مستقیم ابن‌سینا از کلام ارسطو و مناقشه آن. به فصل دهم مقاله اول از برهان ارسطو مراجعه شود.
  6. مقدمات برهانی برای مطالب ضروری – مغالطات برهانی – مقدمات مغالطی جدلی. به فصل ششم مقاله اول از برهان ارسطو مراجعه شود.[۳]

وضعیت کتاب

فهرست مطالب در ابتدای اثر ذکر شده است. این کتاب، درس‎گفتارهای آیت‌الله مصباح بوده که به‌صورت نوار پیاده شده و سپس برای تدقیق و تنظیم به محسن غرویان سپرده شده است. پاورقی‌های کتاب، حاوی مطالب مفیدی در شرح و توضیح محتوای مطالب است.

پانویس

  1. ر.ک: مقدمه کتاب، صفحات الف تا پ
  2. ر.ک: همان، صفحه پ
  3. ر.ک: همان، صفحه ت-خ

منابع مقاله

مقدمه کتاب.

وابسته‌ها