تیجانی سماوی، سید محمد

سید محمد تیجانی سماوی (متولد 1936م/1315ش-شهر قفصه، جنوب تونس)، نویسنده، از مستبصرین و اسلام‌شناسان مشهور تونسی و استاد دانشگاه سوربن فرانسه و صاحب کتاب «آنگاه هدایت شدم».

NUR02295.jpg
نام
نام‎های دیگر
نام پدر
متولد 1936م
محل تولد شهر قوضه – یکی از شهرهای جنوبی کشور تونس
رحلت
اساتید
برخی آثار الشيعة هم أهل السنّة

لأكون مع الصادقين

ثم اهتديت

إعرف الحق

چکیده اندیشه‌ها (خلاصه‌ای از شش کتاب دکتر تیجانی)

از آگاهان بپرسید

آنگاه هدایت شدم

فسئلوا أهل الذكر

همراه با راستگویان

کد مؤلف AUTHORCODE02295AUTHORCODE

تولد

دکتر سید محمد تیجانی سماوی تونسی، در شهر قفصه، - یکی از شهرهای جنوبی کشور تونس - ‌‌در سال 1936م (1315ش) دیده به جهان گشود[۱].

تحصیلات

تیجانی تحصیلات مقدماتی خود را طی دو یا سه سال در یکی از شعبه‌های دانشگاه زیتونیه گذرانده و پس از استقلال تونس و بسته شدن دانشگاه زیتونیه، به مدارس فرانکو - عربی (فرانسوی - عربی) رفته و تحصیلات خود را تا مرحله پیش از دانشگاه ادامه می‌دهد. پس از پایان این دوره، استادیار مؤسسه پیش‌دانشگاهی یوسبای شده تا اینکه پس از حدود ۱۷سال تدریس، برای تحصیل در فرانسه، از آموزش‌ و پرورش تونس جدا می‌شود.

وی بیش از هشت سال در دانشگاه سوربن و مؤسسه تحصیلات عالی پاریس، به بررسی تطبیقی میان ادیان مخصوصاً ادیان توحیدی سه‌گانه پرداخته و با اخذ مدرک کارشناسی تحقیقات تخصصی در این زمینه از دانشگاه سوربن فارغ‌التحصیل می‌شود.

پس ‌از آن، وی موفق می‌شود در رشته فلسفه و علوم انسانی و سپس در رشته تخصصی تاریخ و مذاهب اسلامی از این دانشگاه، دکترای درجه سه و سپس دکترای بین‌المللی، با تز دکتری «‌اندیشه اسلامی در نهج ‌البلاغه» - سخنان امام علی(ع) - ‌‌بگیرد. وی با آگاهی از ارزش ادبی نهج‌ البلاغه، این کتاب را در تز دکتری خود به فرانسوی ترجمه می‌کند. وی پس از اخذ درجه دکترا، یک سال در دانشگاه سوربن و سه سال هم در مؤسسه بالزام در پاریس به تدریس پرداخته است[۲].

آموزش‌های مذهبی

تیجانی در همان کودکی، زمانی که ده سال بیشتر نداشت، با زحمت پدر و امام جماعت مسجد، نصف قرآن را حفظ کرد و به برکت حفظ قرآن، در ماه‌های رمضان به‌عنوان امام در نماز تراویح شرکت می‌کرد. چنان‌که وی می‌گوید، نام تیجانی هم برگرفته از «‌طریقت تیجانی» است که در تونس، مراکش، الجزایر، لیبی، سودان، مصر و... رایج است. اینان معتقدند که همه مشایخ و اولیاء الله، علم خود را از یکدیگر گرفته‌اند، مگر شیخ احمد تیجانی که علمش را مستقیماً از رسول‌الله(ص) گرفته است[۳].

گرایش به وهابیت

تیجانی در سال ۱۹۶۴م، در کنفرانسی در مکه، در ارتباط با عرب‌های مسلمان شرکت می‌کند و این سرآغازی برای گرایش وی به وهابیت است. این تمایل به‌قدری بوده است که با خود آرزو کرده «‌[ای‌کاش] مسلمانان دیگر نیز این عقاید را داشتند‌» و می‌پنداشته که حتماً خداوند آنان [سعودی‌ها] را در میان دیگر بندگانش برای نگهبانی خانه‌اش برگزیده و آنها پاک‌ترین و داناترین بندگان خدا بر روی زمینند و خداوند آنها را با نفت بی‌نیاز ساخته، تا بیشتر در خدمت حاجیان و مهمانان الهی باشند! وی خود را موظف می‌دانسته که به مساجد برود و مردم را از شرک، که همان دست زدن بر چوب و سنگ است، نهی کند!

زیارت خانه خدا و آشنایی بیشتر با عقاید وهابیت، تیجانی را بر آن داشت که به حج برود و در این مسیر از کشورهای لیبی، مصر، لبنان، سوریه و اردن، به عربستان سعودی برود. در مصر با تعدادی از علمای الأزهر دیدار می‌کند، ولی درخواست اقامت در دانشگاه الأزهر را رد می‌کند. تیجانی در این سفر با عبدالباسط عبدالصمد هم دیداری داشته است[۴].

آغاز یک تحول

تیجانی در کشتی و حین سفر به بیروت، اولین برخورد خود را با منعم، یکی از اساتید دانشگاه بغداد، که اتفاقاً شیعه بوده، داشته است. مذهب منعم، موجب می‌شود که تیجانی در برابر وی موضع گرفته و شیعیان را متهم به کفر و شرک نماید، اما منعم، تیجانی را برای آشنایی با تشیع به عراق دعوت می‌کند.

تیجانی که در آن زمان نهایت آرزو و آمالش زیارت قبر عبدالقادر گیلانی بوده است، شوق وافرش را این‌گونه بیان داشته است: «‌شوق دیدار، عقل از سرم ربوده بود و خود می‌پنداشتم که الآن در آغوش شیخ قرار می‌گیرم‌»، ولی حضور در حرم امام هفتم شیعیان، سؤالات و تردیدهایی را در وی ایجاد می‌کند.

تیجانی این سفر را که منتهی به دیدن منزل امام علی(ع)، مسجد کوفه، حرم امیرالمؤمنین (ع) و نهایتاً دیدار با علما شده است را نقطه عطف زندگی خود ذکر کرده است.

او در این سفر با دو تن از مراجع بزرگوار، یعنی آیت‌الله خویی و آیت‌الله سید محمدباقر صدر دیدار می‌کند و این دو، ضمن تکذیب شایعاتی که نسبت به شیعه گفته می‌شود، او را به تفکر و تحقیق بیشتر دعوت می‌کنند[۵].

تحقیق و بررسی دقیق

او پس‌ از آن، به جده رفته و با دوستش «بشیر» ملاقات می‌کند و داستان سفر به عراق و اتفاقات سفرش را شرح می‌دهد و بشیر همان اتهامات همیشگی و تکراری را در مورد شیعیان به زبان می‌آورد. در همین سفر، رفتار خشنی از یک وهابی می‌بیند و وقتی به خانه بشیر می‌رود ، از بیزاری خود نسبت به وهابیون سخن می‌گوید و بشیر به وی می‌گوید: دیگر این حرف‌ها را تکرار نکن. او سپس از خانه بشیر خارج می‌شود و در حرم شریف نبوی با قاضی مدینه بحث می‌کند و قاضی محکوم شده و سرانجام به وی می‌گوید: از این افکار زهرآلود بترس.

دکتر تیجانی از مدینه به اردن، از آنجا به سوریه و سپس به لبنان می‌رود و در طول سفر بر میزان تنفرش نسبت به وهابیان افزوده شده و عشقش به اهل‌بیت مضاعف می‌گردد[۶].

ایشان پس از بازگشت از سفر، به مطالعه در مورد عقاید شیعه می‌پردازد. مهم‌ترین کتابی که وی را در این مسئله تحت تأثیر قرار می‌دهد، کتاب «المراجعات» نوشته سید عبدالحسین شرف‌الدین بوده است[۷].

او در راستای تحقیق خود و پذیرش مذهب تشیع، کتاب‌هایی چون «أسد الغابة»، «الإصابة في معرفة الصحابة»، «ميزان الاعتدال» و دیگر کتاب‌هایی که از نظر اهل سنت و جماعت، بیوگرافی اصحاب را مورد نقد و بررسی قرار می‌دهند، کاملاً مطالعه می‌کند[۸]. همچنین از آثاری چون «المراجعات» امام شرف‌الدین، «الغدير» علامه امینی، «فدك في التاريخ» سید محمدباقر صدر، «سقیفه» محمدرضا مظفر، «أبوهريرة» شرف‌الدین، «الفتنة الكبری» طه حسین و... بهره می‌برد[۹].

آثار

  1. آنگاه هدایت شدم؛
  2. اهل‌بیت کلید مشکل‌ها؛
  3. اهل سنت واقعی؛
  4. همراه با راستگویان؛
  5. از آگاهان بپرسید؛
  6. راه نجات؛
  7. سفرها و خاطرات؛
  8. تبلیغات سوء[۱۰].

پانویس

  1. ر.ک: فروزنده، صدیقه، ص125 و 127
  2. ر.ک: پایگاه اینترنتی ویکی شیعه
  3. ر.ک: همان؛ فروزنده، صدیقه، ص128
  4. ر.ک: همان؛ همان
  5. ر.ک: همان؛ همان، ص128-134
  6. ر.ک: فروزنده، صدیقه، ص135-136
  7. ر.ک: پایگاه اینترنتی ویکی شیعه
  8. ر.ک: فروزنده، صدیقه، ص137
  9. ر.ک: همان، ص138-139
  10. ر.ک: پایگاه اینترنتی ویکی شیعه

منابع مقاله

  1. پایگاه ویکی شیعه به نقل از کتاب «آنگاه که هدایت شدم»،
  2. فروزنده، صدیقه، «نگاهی به سرگذشت دکتر سید محمد تیجانی سماوی»، مجله: حدیث و اندیشه، پاییز و زمستان 1382، شماره 7 و 8، درج در پایگاه مجلات تخصصی نور (نورمگز).

وابسته‌ها