نقاش، غیاثالدین
غیاثالدین نقاش، ایلچی بایسنقرمیرزا فرزند شاهرخ تیموری است که در سال 822ق، بههمراهی چـند تـن دیگر به چین سفر کرده است. متن این سفرنامه بـه قـلم عبدالرزاق سمرقندی ذیل وقایع سال 825ق، تحت عنوان «غرایب و عجایب خطای» در پیوست سوم «خطاینامه» آمده است.
هویت نقاش
استاد محمد سیاهقلم نقاش نامآور سده نهم هجری، همان غیاثالدین نقاش و یا غیاثالدین محمد نقاش دوره بایسنقرمیرزا است که از طرف دربار شاهرخ مأمور میشود در کنار هیئت سیاسی شاهرخ، به چین سفر کند و دیدهها و شنیدههای خود را از این سفر گزارش نماید[۱].
نزدیک به یک قرن است که هنرپژوهان درباره هویت و آثار نقاشی اسـتاد محمد سـیاهقلم، بحث و فحص میکنند و هـنوز بـه جـواب قطعی دست نیافتهاند. محققان ترک بیش از سایر هنرپژوهان در این حیطه قلم زدهاند و تمامی هم و غم خود را مصروف این داشتهاند که اثبات کـنند محمد سـیاهقلم وابسته به فرهنگ ترک سده نهم هـجری و تـرکنژاد است[۲].
نـام غـیاثالدین نقاش در چند منبع تاریخی و هنری ذکر شده است. گفتنی است که نام او در منابع تیموری تنها با لقب او، یعنی «غیاثالدین» آمده و این عنوان دربردارنده نام دیگری نیست. بـعضی از هـنرپژوهان معتقدند که غیاثالدین نقاش همان غیاثالدین پیراحمد زرکوب تبریزی است که دوستمحمد هروی در دیباچه مرقع بهراممیرزا از او یاد میکند[۳].
عـلاءالدولهمیرزا فرزند بایسنقرمیرزا پس از فـوت پدرش در سال 837ق، بهمنظور اتمام جنگی که پدرش شروع کرده بود، تمامی نقاشان را در کتابخانه خود گرد آورد و «از عقب خواجه غیاثالدین پیراحـمد زرکوب، کسی به مملکت تـبریز فرستاد...». خواجه غیاثالدین پس از ورود به هرات چند نگاره در جنگ یادشده قلمگیری کرد؛ طوری که امیر خلیل، نقاش نامآور این دوره، در آن تصاویر حیران بماند و با وجود چنین استادی تصمیم به ترک تـصویر گـرفت. آیا این غیاثالدین همان غیاثالدین نقاش، سفیر بایسنقرمیرزا، به دربار خاقان چین بود که پس از بازگشت به هرات در تبریز اقامت گزیده بود و پس از مرگ بایسنقرمیرزا، فرزند او، از وی میخواهد تـا بـا بازگشت بـه هرات،جنگ ناتمام پدرش را به اتمام برساند؟[۴].
غیاثالدین محمد نقاش و یا محمد سـیاهقـلم یک نقاش ایرانی بود که از تبریز به هرات مهاجرت کرد. در هرات همراه هنرمندان دیگر و بـهویژه در کـنار هـمشهری خود جعفر بایسنقری که ریاست کتابخانه سلطنتی بایسنقرمیرزا را بهعهده داشت، بـه فـعالیت پرداخت. او علاوه بر نقاشی در فن ترسل و انشا نیز دست داشت؛ طوری که این هنر وی در انتخابش بـه سـفارت چین و یادداشتبرداری از لحظات سفر مؤثر بود. نقاشیهای محمد سیاهقلم و یا غـیاثالدین محمد نقاش را میتوان بیان هنری یک نـقاش ایرانی از دیدهها و شنیدههایش در سرزمین چین دانست[۵].
آثار
سـفرنامه چـین: روزنامچه خواجه غیاثالدین نقاش (این اثر به ضمیمه «خـطاینـامه» به چاپ رسیده است سفر غیاثالدین به مدت سه سـال تـا 825ق، به طول کشیده است و سفرنامه وی حاوی عجایب و غرایب و دیدنیهای چین و شگفتیهای دربـار خـاقان چـین میباشد. متن این سفرنامه بـه قـلم عبدالرزاق سمرقندی که ذیل وقایع سال 825ق، تحت عنوان «غرایب و عجایب خطای» در مطلع السـعدين آورده شـده است، پیوست سوم «خطاینامه» میباشد)[۶].
پانویس
منابع مقاله
- الهی، امیرسعید، «کتابشناسی توصیفی سفارتنامههای فارسی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، اسفند 1382 و فروردین 1383، شماره 77 و 78، صفحه 12 تا 23، به آدرس اینترنتی:
- افشار، ایرج، «خطاینامه: شرح مشاهدات سید علیاکبر خائی معاصر شاه اسماعیل صفوی در سرزمین چین»، مرکز اسناد فرهنگی آسیا، تهران، چاپ دوم، 1372.
- آژند، یعقوب، «محمد سیاهقلم و غیاثالدین محمد نقاش»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: هنرهای تجسمی، فروردین 1385، شماره 24، صفحه 38 تا 45، به آدرس اینترنتی: