اشکوری، محمد بن علی
محمد بن شيخ على بن عبدالوهاب بن پيله فقيه اشكورى ديلمى ملقّب به قطبالدّين، شيخالاسلام و بهاءالدين، از مشاهير حكما و عارفان اسلامى سده يازدهم قمرى بهشمار مىآيد.
نام | اشکوری، محمد بن علی |
---|---|
نامهای دیگر | اسیلمی، محمد بن علی
اشکوری، قطبالدین محمد دیلمی، قطبالدین محمد بن علی دیلمی لاهیجی، محمد بن علی قطبالدین شریف دیلمی شریف لاهیجی، بهاءالدین محمد شریف لاهیجی، قطبالدین محمد شریف لاهیجی، محمد بن علی قطبالدین اشکوری، محمد بن علی قطبالدین لاهیجی لاهیجی، قطبالدین |
نام پدر | علی |
متولد | حدود 1010ق |
محل تولد | لاهیجان |
رحلت | 1090 ق |
اساتید | ميرداماد |
برخی آثار | تفسیر شریف لاهیجی |
کد مؤلف | AUTHORCODE05120AUTHORCODE |
وى از شاگردان برجسته ميرمحمدباقر داماد و همعصر با حكيمان و عالمان بزرگى چون: فياض لاهيجى، فيض كاشانى، ملا محمّدتقى مجلسى و شيخ حرّ عاملى بوده و عالمى جليل، فاضل، عامل، متأله و متبحر در علوم است.
برخى معتقداند از آنجا كه او در ابتدا، مذاق فلسفى و عرفانى و به آثار تعقّلى، توجه داشته است، در برخى از تأليفات خود، لقب «قطبالدّين» را برای خودش انتخاب نموده ولى در اواخر عمر، چون مذاق اخبارى و تعبدى به خود گرفته بود، «لقب بهاءالدين» را در تفسير برای خود برگزيده است.
ولادت
او در حدود 1010ق در لاهيجان، در محلهاى مشهور به «ميدان»، ديده به جهان گشوده و در خاندان علم، فضيلت و سيادت، رشد و نمو كرده است.
پدرش، از عالمان معروف «اشكورات» رودسر است كه به خاطر داشتن موقعيت ممتاز علمى، توسط والى لاهيجان، بنا به علل ناگفته، از اشكور به لاهيجان آمده و این شهر را به عنوان وطن اختيار كرده و منصب شيخالاسلامى لاهيجان را عهدهدار گرديده است. جدّش شيخ عبدالوهاب و جدّ اعلاى او، «پيله فقيه» اشكورى، همگى از عالمان بزرگ عصر خويش در آن سامان بودهاند.
مادرش زنى علوى به نام فاطمه است كه همراه پدر «سيدعلى» و پدر بزرگش «سيدمحمد يمنى» از ترس پادشاه روم، برای حفظ مذهب خود، به ایران آمدند.
قطبالدّين در دوران كودكى از نعمت وجود پدر محروم شد و زير نظر مادر فاضلهاش تربيت يافت.
تحصیلات
سال ورود وى به مركز علمى لاهيجان معلوم نيست؛ ولى قسمت عمده تحصيلاتش را در لاهيجان سپرى نموده است. وى در حدود سال 1035ق به حوزه علميه اصفهان وارد گرديد.
او در محضر عالمان مشهورى چون ميرداماد و ملاصدرا تلمّذ كرد و سالها از دانش بىكران آنان خوشهها چيد و به تكميل معلومات خود پرداخت. وى بعد از رحلت استادانش، به لاهيجان رفت و در این شهر رحل اقامت افكند. او در این ايام، با مرگ برادرش جلالالدّين محمد كه مقام «شيخالاسلامى» لاهيجان را به عهده داشت مواجه شد و پس از برادرش، عهدهدار منصب «شيخالاسلامى» لاهيجان گرديد و همين امر باعث اقامت دائمى وى در لاهيجان شد. وى به تأليف، تصنيف و مشاغل و مناصب دينى مىپرداخته است.
وى در سال 1058ق، مشغول تأليف کتاب «محبوب القلوب» در لاهيجان بوده است. او ضمن گلايه از روزگار و عالمان غيرعامل، خود عالمى عامل و فقيه بارعى بود.
او در سال 1086ق به هندوستان سفر كرد و کتاب تفسير شرف را در شهر «پتنه» به اتمام رسانيد. علت سفر وى به هندوستان معلوم نيست؛ ولى مسلم است كه زن و فرزندان وى در لاهيجان ساكن بودهاند.
معلوم نيست كه وى چند سال در هند اقامت داشته است. او از طريق دريا به ایران بازگشت و در سال 1088ق به اصفهان رسيد و در این شهر اقامت گزيد. وى در اصفهان به امور علمى مىپرداخته كه خبر حادثه عظيم زلزله در لاهيجان و گيلان به وى مىرسد و وى را به سختى ناراحت و نگران مىنمايد.
او داراى قريحه شعرى نيز بوده است. با ملاحظه آثار وى، این مطلب صريحاً آشكار مىشود؛ زيرا مؤلف مقدار زيادى از اشعار را به صراحت به خود اسناد مىهد. از ملاحظه این اشعار پرمغز و پخته، قدرت طبع و قريحه سرشار و توانايى وى در شعر به دست مىآيد.
وفات
از سال رحلت وى اطلاع دقيقى در دست نيست، اما از آنجا كه خود در محبوب القلوب تصريح كرده، از زلزله هولناك لاهيجان كه در سال 1088ق رخ داده است، جان سالم به در برده و از طرفى ديگر فرزندش، شيخ محمد جعفر، در سال 1095ق از آمادهسازى فهرست محبوب القلوب فراغت يافته و در آنجا، هنگامى كه از پدر خويش ياد مىكند، عبارت «رحمةاللهعليه» را به كار برده كه حاكى از درگذشت اشكورى است. از ضميمه این دو مطلب مىشود نتيجه گرفت كه او در فاصله زمانى 1088- 1095ق چشم از جهان فرو بسته است. پیکر وى را به قم منتقل و در آنجا به خاک سپردند.
آثار
تاكنون نه اثر از او در علوم گوناگون همانند: تفسير، علوم روايى، فقه، فلسفه، كلام، عرفان، اخلاق و رياضيات شناخته شده است كه عبارتند از:
- تفسير شريف لاهيجى.
- محبوب القلوب.
- فانوس الخيال في إرادة عالم المثال (الرسالة المثالية).
- الخطرات القلبية (اعمال القلب).
- ثمرة الفؤاد.
- خير الرجال.
- شرح الصحيفة السجّادية.
- شرح بيتى از مثنوى.
- لطائف الحساب در رياضيات.
منابع مقاله
ادهمنژاد لنگرودى، محمدتقى، «ستارگان حرم» ج18، ص203- 217، (با اندكى تصرف).