الوسيط في تفسير القرآن المجيد
الوسيط في تفسير القرآن المجيد، اثر ابوالحسن على بن احمد واحدى، مفسر، اديب و عالم بزرگ قرن پنجم هجرى است كه بر آستانه قرآن، آثار ارجمندى برجاى نهاده است. اين اثر، يكى از تفاسير سانه اوست كه بيشتر جنبه ادبى دارد. كتاب به زبان عربى و در قرن پنجم هجرى نوشته شده است.
الوسیط في تفسیر القرآن المجید | |
---|---|
پدیدآوران | زفیتی، محمدحسن ابوالعزم (محقق) واحدی، علی بن احمد (نویسنده) |
ناشر | جمهوریة مصر العربية، وزارة الاوقاف، المجلس الاعلی للشئون الاسلامية، لجنة احياء التراث الاسلامي |
مکان نشر | قاهره - مصر |
سال نشر | 1416 ق |
چاپ | 1 |
موضوع | تفاسیر اهل سنت - قرن 5ق. |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 2 |
کد کنگره | BP 94 /و2و5 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
كتاب با چهار مقدمه از محمود حمدى زقزوق، عبدالمنعم محمد عمر، محقق و نویسنده آغاز و مطالب در دو جلد، تنظيم شده است.
نویسنده در تبيين مواد لغوى و نحوى تفسير خويش، از مصادر متنوع بسيارى استفاده كرده است، اما متأسفانه در بيشتر موارد به نقل از نويسندگان اكتفا نموده و نامى از كتاب و نویسنده آن نبرده است. از جمله كتبى كه وى مورد استفاده قرار داده است، عبارتند از: «معاني القرآن» فراء، «مجاز القرآن» ابوعبيده معمر بن مثنى (متوفى 209ق)، «معاني القرآن» ابواسحاق ابراهيم بن سرى زجاج (متوفى 311ق)، «الأغفال في ما أغفله الزجاج من المعاني» ابوعلى فارسی (متوفى 377ق)، «العين» خليل بن احمد (متوفى 175ق)، «إصلاح المنطق و الألفاظ» يعقوب بن سكيت (متوفى 244ق)، «الفصيح» ابوالعباس احمد بن يحيى بن ثعلب (متوفى 291ق)، «الكتاب» سيبويه، «المقتضب» ابوالعباس محمد بن يزيد مبرد (متوفى 285ق) و همچنين تأليفات بصريون و كوفيون در نحو.[۱]
كتاب بر اساس چهار نسخه و به همت چهار تن از فاضلان، تصحيح و تحقيق شده و با پانوشتهاى سودمند و ارجاعها و تخريجهاى كارآمد، منتشر شده است.[۲]
گزارش محتوا
در مقدمه زقزوق، ضمن بيان ارزش تفسير قرآن كريم، به اين نكته اشاره شده است كه تراث اسلامى، از لحاظ غنا و ثروت، پربارتر و ارزشمندتر از تراث فرهنگها و تمدنهاى سابق مىباشد.[۳]
در مقدمه عبدالمنعم، به اين نكته اشاره گرديده است كه نویسنده، از علماى بزرگ علم تفسير بوده و در اين زمينه، سه كتاب ارزشمند، تدوين نموده است كه يكى از آنها اثر حاضر بوده و دو كتاب ديگر، «البسيط في تفسير القرآن المجيد» و «الوجيز في تفسير القرآن المجيد» مىباشد كه اثر حاضر، حد وسط بين آن دو كتاب مىباشد؛ يعنى از از اختصار مخل و اطناب ممل، خالى مىباشد.[۴]
در مقدمه محقق، ضمن ذكر زندگىنامه مفصلى از نویسنده و اشاره به تأليفات وى، به توضيح روش وى در تنظيم مطالب و نسخ موجود از كتاب، پرداخته شده است.[۵]
نویسنده در مقدمه خويش، به اين نكته اشاره دارد كه كلام خداوند، اشرف معلومات و علم به تفسير، اسباب نزول، معانى و تأويل آن، اشرف علوم مىباشد و لذا به دليل شرف و عزت في نفسه اين علم، تفسير و تأويل آن بر اساس عقل و تدبر و نيز رأى و تفكر شخصى، بدون بهره گرفتن از سماع و استفاده از سخن كسانى كه شاهد تنزيل بودند... جايز نيست.[۶]
از جمله امتيازات و ويژگىهاى اثر حاضر نسبت به ساير كتبى كه در اين موضوع نگارش يافته است، بساطت و سادگى در الفاظ در كنار جزالت و فراوانى معنى مىباشد. البته گاهى در مسئلهاى نيز كلام به درازا و تطويل كشيده شده كه قصد نویسنده، توضيح مطلب مورد بحث، بهوسيله استفاده از طرق گوناگون بوده است، از قبيل: استفاده از ضرب المثل، استشهاد به آيات، احاديث، اقوال، امثال و اشعار عرب، البته بدون تحليل لغوى عميق و دقيق آنها.[۷]
ويژگى ديگر كتاب آن است كه نویسنده، از تعقيد و غموض و پرداختن به قرائات مختلف، پرهيز كرده و در تفسير آيات، از روايات فراوانى استفاده نموده است. وى هنگام بهكارگيرى و استفاده از روايات، به معرفى سند آن نيز پرداخته و گاهى به اين نكته اشاره نموده است كه اين حديث را بخارى يا مسلم و يا هر دو، در صحيح خود ذكر كردهاند. سپس به احاديثى كه پيرامون سبب نزول آيات مىباشد پرداخته و در مواردى نيز اقوال صحابه يا تابعين در مورد تفسير آن آيه را ذكر نموده است. بيشترين كسانى كه نویسنده به ذكر اقوال و آراء آنها پيرامون آيات پرداخته، عبدالله بن عباس، ابن مسعود و زيد بن ثابت مىباشند.[۸]
از جمله تابعينى كه نویسنده، اهتمام ويژهاى به تلخيص اقوال و توجيه آراء آنها در تفسير خود داشته است، عبارتند از: حسن بن ابىالحسن بصرى، مجاهد بن جبر، سعيد بن جبير، زيد بن اسلم، ضحاك بن مزاحم، عكرمه مولى ابن عباس، قتاده، ابوالعاليه، رفيع بن مهران و.[۹]
وضعيت كتاب
فهرست مطالب هر جلد، در انتهاى همان جلد قرار گرفته است.
در پاورقىها علاوه بر ذكر منابع، توضيحات سودمند و ارزشمندى پيرامون برخى از كلمات و عبارات متن داده شده است.
پانويس
منابع مقاله
- مقدمه و متن كتاب.
- «معرفىهاى گزارشى»، پايگاه مجلات تخصصى نور، نشريه: آينه پژوهش، خرداد و تير 1374، شماره 32 (13 صفحه، از 80 تا 92).