تبریزی، جواد
جواد تبریزی معروف به میرزا جواد تبریزی (1305-1385)، از مراجع بزرگ تقلید معاصر در سال 1305 شمسى در شهرستان تبريز در ميان خانوادهاى مذهبى چشم به جهان گشودند.
نام | تبریزی، جواد |
---|---|
نامهای دیگر | |
نام پدر | حاج علی کُبار |
متولد | ۱۳۰۵ش |
محل تولد | تبريز |
رحلت | ۲۹ شوال ۱۴۲۷- ۲۹ شوال ۱۴۲۷
۳۰ آبان ۱۳۸۵ قم |
اساتید | بروجردی، حسین |
برخی آثار | إرشاد الطالب إلی التعلیق علی المکاسب |
کد مؤلف | AUTHORCODE00019AUTHORCODE |
تحصيلات
تحصيلات علوم جديد تا پايان سال دوم دبيرستان را در همان شهر به آخر رساندند.
ايشان به خاطر برخوردارى از هوش و استعداد سرشار، از همان زمان طفوليت، مورد توجه خاص اطرافيان قرار گرفت به طورى كه هنگام تحصيل مديران و معلمان وى، تعجب میكردند و اعتقاد داشتند كه ايشان از نظر درك مطالب، از استعداد بالايى برخوردار است به همين جهت، همواره او را براى رسيدن به حرفهاى خاص مورد تشويق و تحسين قرار مىدادند.
اما معظم له به خاطر علاقه زياد به مكتب غنى اهلبيت عليهمالسلام و روحانیت شيعه، تصميم گرفت تا در اين مسير مقدس وارد شود.
لذا پس از سپرى نمودن تحصيلات جديد، با شوق فراوان و عليرغم مخالفت اطرافيان، به مدرسه طالبيه تبريز روى آورد و در سال 1323 در سن 18 سالگى تحصيل علوم دينى را آغاز نمود و طى چهار سال، مقدمات و مقدارى از دروس سطح را در شهر تبريز به پايان رساند.
عزيمت به حوزه علميه قم
استاد معظم، آیتالله تبريزى در سال 1327 شمسى شهر تبريز را ترك نمود و وارد حوزه علميه قم شد.
ايشان در قم دوره سطح را به پايان برده و در اوج شكوفايى علم و فقاهت و غناى حوزه وارد درس خارج اساتيدى همچون مرحوم آیتالله سيد محمّد حجت و مرحوم آیتالله بروجردى (قدس الله اسرارهما) شدند و همزمان با آن مشغول تدريس كتب سطح نيز گرديدند.
اين افاده و استفاده 5 سال يعنى تا سال 1332 شمسى طول كشيد. در طول اين مدت، 4 سال نزد آیتالله رضى زنوزى تبريزى استفاده كامل نمودند و در نزد مرحوم آیتالله بروجردى در فقه و اصول بهره لازم را بردند و موفقيت ايشان تا جايى بود كه استادشان مرحوم بروجردى(قدسسره) ايشان را به عنوان ممتحن طلاب حوزه، انتخاب نمودند.
معظم له در طول ساليان اوليه اقامت در قم بيشترين تدريس را در مسجد نو مقابل شيخان داشتند كه طلاب و فضلا بسيارى از محضر درسشان فيض مىبردند.
عزيمت به نجف اشرف
استاد بزرگوار، علاقه وافرى به ادامه درس و بحث، آن هم از منبع پر فيض علوى(ع) و جوار مرقد مطهر اميرمؤمنان على(ع) داشتند.
يكى از آرزوهاى ايشان، اين بود كه به نجف اشرف عزيمت نمايند امّا به خاطر فقدان امكانات و وجود مشكلات، آرزويى دور مىنمود ولى ايشان آنچنان عاشق اين سفر بود كه از هر فرصتى براى اين كار استفاده مىنمود.
معظم له روزى در محضر علما و بعضى از مراجع وقت آن زمان در قم نشسته بودند كه بحثى علمى پيش مىآيد و تنها كسى كه به خوبى از عهده جواب برآمدند ايشان بودند كه باعث خوشحالى جمع میشود و از ذكاوت و هوش ايشان متعجب مىگردند.
در اين ميان شخص تاجرى (حاج يعقوب ايپكچى) كه فردى متدين و علاقمند به روحانیت بوده است و در آن مجلس حضور داشته، بعد از اتمام جلسه از استاد مىخواهد كه قدرى صبر كند و سپس بعد از خلوت شدن مجلس با ايشان به صحبت مىپردازد و از ايشان مىخواهد تا اگر خواستهاى دارند بفرمايند تا برایشان انجام دهند، حضرت استاد پاسخ مىدهند: كه من خيلى علاقه دارم براى ادامه درس و بحث به نجف بروم ولى به دليل فقدان امكانات نمىتوانم. آن شخص، امكانات و خرج سفر ايشان را فراهم مىكند و استاد عزيز ما، حضرت آیتالله تبريزى بعد از گذشت 5 سال از حضور در حوزه علميه مقدسه قم، در سال 1332 شمسى جهت ادامه تحصيلات به نجف اشرف عزيمت نمودند و تا سالها نيز بدون اينكه از شهريه و وجوهات استفاده كنند با امكانات همان شخص، در نجف به درس و بحث پرداختند.
حضرت استاد، در نجف اشرف در محضر درس اساتيد برجسته و عالىمقام آن زمان حاضر شده و به خوشه چينى پرداختند. اما عمدتاًً از افاضات مرحوم آیتالله حاج سيد عبدالهادى شيرازى (رحمهالله) و مرحوم آیتالله خوئى (رحمهالله) استفاده كردند و در بدو ورود به درس ايشان، توجه استاد را به خود جلب كرد به طورى كه به شوراى استفتاء معظم له دعوت شدند.
در آن روزگار، حوزههاى درس نجف اشرف در اوج شكوفائى و شور و نشاط بود. لذا معظم له با تمام توان و تلاش خود در محضر اساتيد حاضر شدند و از موقعيتى كه فراهم آمده بود كمال استفاده را نمودند تا به مدارج عالى علم و مقام بلند اجتهاد نائل آمدند.
استاد عزيز در ابتداى ورود به نجف اشرف، حجرهاى در مدرسه قوام السلطنه شيرازى تهيه كردند و مشغول تدريس مكاسب و كفايه در مسجد خضراء و عمران شدند و روز به روز بر وسعت حوزه درسيشان افزوده مىگرديد تا جايى كه عده زيادى از فضلا از محضر درس ايشان استفاده نمودند و با تقاضاى آنان، درس خارج استاد تشكيل گرديد و شاگردان خويش را از شجر پر ثمر فقه اهلبيت عليهمالسلام بهرهمند گردانيدند.
هنگامى كه استاد بزرگوار به نجف مشرف شدند، در حجره آیتالله شهيد ميرزا على غروى (رحمهالله) در مدرسه خليلى مهمان شدند سپس حجرهاى در مدرسه قوام نزدیک مسجد طوسى در اختيار معظم له قرار دادند و از ابتداى امر، استاد در درس آیتالله خوئى (رحمهالله) شركت میكردند و درس اصول بعد از نماز مغرب و عشاء در مسجد خضراء بود كه در آن زمان بحث در خصوص (هل يجب الفحص في الشبهات الموضوعية أم لا) بوده و استاد بزرگوار بعد از اشكال در قسمتى از درس، بحثى با استاد خود آقاى خوئى (رحمهالله) مىكنند و فرداى آن روز آیتالله خوئى از يكى از نزدیک ان درسشان بنام آقاى توحيدى تبريزى سؤال مىكند اين آقا كيست؟ گفته بود اهل تبريز است و از قم آمده! آقاى خوئى (رحمهالله) فرموده بودند اين شخص آينده درخشانى دارد! و حضرت استاد همزمان با وفات آیتالله حكيم به تدريس خارج فقه بر طبق مكاسب و همچنين اصول از اول دوره مىپردازند. و بعد از اطلاع آقاى خوئى از شروع درس خارج ايشان به استاد تبريك مىگويد. مرحوم آقاى مشكينى هنگامى كه در نجف بودند از آیتالله خوئى در خصوص استاد بزرگوار سؤال كردند كه ايشان در جواب مىفرمايد: ميرزا جواد فاضل و مجتهد مطلق است.
حضرت آیتالله تبريزى (رحمهالله) را مىتوان يكى از شاگردان برجسته و مبرز مرحوم آیتالله خوئى (رحمهالله) به حساب آورد كه هميشه مورد عنايت و توجه خاص استادشان بودند و در اغلب جلسات علمى خصوصى استادشان نيز شركت مىنمودند و در بحثها و درسها با طرح اشكالات و مطرح كردن فروعات، بر بار علمى محفل مىافزودند.
معظم له طرف مشورت آیتالله خوئى (رحمهالله) بودند و از اصحاب استفتاء به شمار مىرفتند و در سفرهایى مثل كوفه و كربلا، نيز ملازم استادشان بودند.
اين مرجع والا، علاوه بر تدريس و تحقيق در حوزه علميه نجف، از امر تبليغ احكام و مسائل دينى مردم نيز غافل نبودند و در ايام تبليغى و فرصتهاى مناسب به نقاط مورد احتياج تشريف مىبردند و به تبليغ احكام الله مىپرداختند و از آنجا كه گفتارشان با عمل آميخته بوده است اين تلاشها، اثر بسيار مطلوبى را به جاى گذارده است كه مىتوان گفت ناشى از اخلاق و روش برخورد ايشان با مردم است و مىتوان ادعا نمود كه ايشان موجب پايهگذارى تشيع در منطقهاى از كركوك عراق بودهاند به طورى كه اكثر مردم آن مناطق به واسطه آشنايى با ايشان به مكتب غنى اهلبيت عليهمالسلام روى آوردند.
عزيمت به ایران
حضرت آیتالله حاج شيخ جواد تبريزى پس از گذشت 23 سال حضور دائم و فعال و جدّى در حوزه مقدس نجف اشرف و استفاده و افاده و تحقيق و تدريس و تبليغ، سرانجام در سال 1355 شمسى به هنگام مراجعت از زيارت سيدالشهداء حسین بن على (عليهماالسلام) به سمت نجف، توسط رژيم بعث عراق دستگير و به ایران فرستاده شدند.
پس از ورود به ایران، مجدداً به حوزه علميه قم مشرف و فعاليتهاى خود را از سر گرفتند و از تمامى وقت خود در مسير تحقيق و تأليف و بحث و تدريس و تربيت شاگردان استفاده مىنمودند.
معظم له در طول ساليان دراز تدريس، هزاران طلبه فاضل را به جامعه اسلامى تحويل دادهاند و در طول اين مدت حوزه درس ايشان يكى از شلوغترين حوزههاى درسى بوده است.
حضرت استاد در بيان مطالب بسيار دقيق و نكته پردازند و به خاطر آنكه واقعاً درسى مجتهد پرور است فضلايى قوى را به خود جلب كرده است.
روحيات و نكات برجسته اخلاقى
به اعتراف همگان، استاد داراى روحيات و نكاتى است درس آموز و جالب است كه هر طالبى را به خود جلب مىكند و محبتش را در دل او مىافكند. گرچه نمىتوان تمام ويژگىها را بيان كرد، چرا كه بسيارى از آنها از امور باطنى و قلبى است و از ديد ما پنهان، اما چند ويژگى را به عنوان نمونه متذكر مىشويم:
الف) تواضع و فروتنى شديد
ايشان با اينكه از نظر علمى و عملى استادى برجسته و بزرگوارند ولى در عين حال با عموم افراد بخصوص شاگردان خود با كمال تواضع، برخوردى پدرانه دارند.
هيچگاه ديده نشده است كه در پاسخ به اشكال كسى، او را بكوبند يا از دادن پاسخ، شانه خالى كنند بلكه با گفتن «من در خدمت شما هستم» او را به نقد و اشكال تشويق مىكنند.
خلاصه آنكه بين استاد و شاگردانش روابطى عاطفى حكمفرماست و اگر وقت داشته باشند گاهى به منزل شاگرد خود نيز مىروند و اگر خبر پيدا كنند كه يكى از آنها مشكل دارد در صدد رفع مشكل بر مىآيند و از هر گونه مساعدتى دريغ نمىورزند و متقابلاً شاگردان هم با شناختى كه از استاد دارند، وى را الگوى اخلاقى و پدر خود مىدانند.
استاد با كمال تواضع، هر روزه حتى روزهاى تعطيل و جمعه تا نزدیک ظهر در منزل جوابگوى مسائل علمى طلاب و فضلا مىباشند.
ب) بىتوجهى به ظواهر دنيوى
ايشان با اينكه در اين موقعيت، مىتوانند از امكانات بسيارى استفاده نمايند اما در عين حال از كمترين آن بهره مىبرند و از نظر منزل و امكانات رفاهى به اقل ضرورت اكتفا مىنمايند و كمترين بهره شخصى را از وجوهات و سهم مبارک امام(ع) مىبرند.
حتى از اينكه با وجوهات به زيارت ثامن الأئمه حضرت رضا(ع) مشرف شوند امتناع دارند.
معظم له مايل به هيچگونه تشريفات و تجملات و نام و عنوانى نيستند و به جرأت مىتوان گفت، خود ايشان قدمى براى مطرح شدن و مرجعيت برنداشتهاند.
رضايت به انتشار عكس خود ندادند و حاضر به مصاحبه در مورد معرفى خودشان و بيان زندگى خود نشدند كه به عنوان مثال، براى تهيه اين زندگینامه بارها به ايشان مراجعه گرديد ولى قبول نفرمودند.
مكرراً از مناطق مختلف داخل و خارج از كشور جهت مصاحبه و معرفى ايشان و درج در مجلات و روزنامهها مراجعه مىنمايند اما ايشان حاضر نيستند وقت خود را صرف اين كارها كنند و مىگويند: «من معذور هستم».
بدون هيچ تكلفى، پياده هر روز به درس مىروند و به منزل باز مىگردند و گاه، مسافت طولانى را پياده طى مىنمايند با اينكه حدود 20 سال است معظم له صاحب رساله توضيح المسائل هستند و به معنى واقعى مجتهد و مرجعى قوّى و دقيق مىباشند، ولى هيچگاه در پى تبليغ از خود نبوده و نيستند و قلباً هم مايل به تعريف و تمجيد و تبليغ ديگران نمىباشند.
در مصرف نمودن سهم مبارک امام(ع) دقت كافى را به خرج مىدهند تا بجا صرف گردد.
ساليان دراز است كه ايشان در فصل تابستان و گرماى طاقت فرساى قم، همچنان در منزل به سر مىبردهاند و از رفتن به جاهاى خنك امتناع داشتهاند همانگونه كه در ايام جنگ تحميلى و موشك باران شهر مقدس قم نيز ايشان حاضر به ترك منزل و شهر نشدند و مىفرمودند:
«چرا بايد عدهاى زير موشك باشند و ما راحت باشيم؟» زمانى كه اين شهر مقدس مورد هجوم وحشيانه موشكها و هواپيماهاى دشمن قرار گرفته بود، چندين بار مقارن برگذارى درس معظم له، اين حملات انجام گرفت ولى ايشان كرسى درس را ترك ننموده و در همان حال، به تدريس ادامه دادند.
هنگامى كه مسئولين شهر از حضور ايشان در شهر قم (با وجود بمباران شديد و خالى شدن شهر) مطلع شدند تصميم گرفتند كه سنگرهایى از پيش ساخته شده را به بيت ايشان منتقل نمايند كه معظم له موافقت ننمودند.
بارها مشاهده شد كه در هنگام حمله رزمندگان اسلام بر كفر، مشغول دعاى توسل هستند و طبق نقل نزدیک انشان، در آن موقعيت، حال استاد به گونهاى منقلب بود كه كسى جرأت نمىكرد با ايشان سخن بگويد.
علاقه ايشان به رزمندگان، فوق العاده بود و در محافل مختلف از آنها به عنوان بهترين انسانهاى روى زمين نام مىبردند.
لذا با توصيه ايشان، تعداد زيادى از شاگردانشان در جبهههاى نور عليه ظلمت شركت جستند و عدهاى نيز به فيض شهادت نائل آمدند.
در يكى از سالهاى جنگ تحميلى قبل از فرا رسيدن ماه مبارک رمضان، در آخرين روز درس، سخنرانى مهمّى ايراد فرمودند كه سوابق كثيف صدام و حزب بعث و اهداف آنها را بيشتر روشن نمود و همان زمان از صداى جمهورى اسلامى پخش گرديد و تأثير بسزايى هم بر جاى گذاشت.
ج) خضوع و خشوع در عبادت
معظم له در نماز و ساير عبادات، خضوعى خاص دارند همانطور كه در هنگام ذكر مصائب اهلبيت عليهمالسلام مخصوصاًً حضرت سيد الشهدا(ع) نيز حال خوشى دارند و باران اشك از ديدهگانشان روان است.
بسيار رقيق القلب و سريع البكاء بودند.
در تمام ايام سوگوارى و پنجشنبه هر هفته در منزل، اقامه عزا مىنمايند كه اين مجالس از معنويت خاصى برخوردار است.
د) علاقه و اشتياق شديد به تحقيق و تدريس
يكى از ویژگیها و امتيازات ايشان كه مىتوان گفت كم نظير است، جديت و تلاش بىوقفهاى است كه همگان را به تعجب وا مىدارد.
اين خصيصه از بدو تحصيل و ساليان دراز قبل، در ايشان به چشم مىخورده است.
اهل منزل بارها در دوران تحصيل و تدريس ايشان، مشاهده كردهاند كه استاد شبانگاه به مطالعه پرداختهاند و با صداى مؤذن كه اذان صبح را مىگفته است سر از كتاب و قلم برداشتهاند.
هم دورهاىهاى معظم له مىگويند: «همواره استاد در حال مطالعه بودند و هيچگاه در جلسات و مهمانىها شركت نمیكردند بلكه وقتشان منحصراً صرف امور علمى مىگشت، چه در نجف و چه قبل از آن كه در قم و در حجره بودند.»
خود ايشان گاهى مىفرمودند:
«من چهل سال است كه معناى تعطيلى را نفهميدهام.»
اين مرجع عاليقدر در اين سن، حاضر نيستند كه لحظهاى را هدر دهند و تمام ساعات عمرشان وقف تلاش علمى است و اين سيرهى تمام مدت حياتشان مىباشد.
در نجف اشرف كه بودند از رفتن به هر گونه مجلس و برنامهاى خوددارى مىورزيدند و حتى بعد از درس چهارشنبه، گاهى تا شنبه از منزل بيرون نمىآمدند و مشغول نوشتن و تحقيق بودند.
در قم نيز با همان روحيه سرشار، مشغول امور علمى بوده و تا چندى پيش علاوه بر دو درس خارج فقه و اصول كه عمومى مىباشد درس خارج فقهى نيز در منزل داشتند كه فضلا را از محضرشان بهرهمند مىنمودند اين درس در گذشته حتى روزهاى تعطيل و جمعهها و ايام وفيات و تابستان برگزار مىشد افزون بر اين، ساعاتى را نيز به پاسخ استفتائات مىپردازند و وقت ديگرى را براى بحث و پاسخگوئى طلاب اختصاص دادهاند و بقيه اوقات را به تحقيق و تأليف مباحث علمى رجال و فقه و اصول مىگذرانند.
و در حقيقت تمام شبانه روز (به استثناى ساعاتى اندك و كوتاه) در خدمت اسلام و مسلمين مىباشند و ساعات استراحت و خواب بسيار كمى دارند و از غالب مواهب چشم پوشيدهاند تا حد اكثر بهره را از عمر شريفشان داشته باشند.
ه) نظم
يكى از خصوصيات و اوصاف سازندهاى كه در موفقيت استاد عزيز (رحمهالله) نقش اساسى داشته است، نظم و برنامهريزى دقيق ايشان است كه در طول عمر پر بركت وى همواره مورد عمل بوده است به طورى كه تمام كارهایشان داراى وقت مخصوص و معين است و هيچگاه مشاهده نشده است كه وقت خود را صرف امور خارج از برنامهى علمى و درسى نمايند و از اين طريق، كمال استفاده را از اوقات خود نمودهاند.
تأليفات
مرجع عاليقدر حضرت آیتالله حاج شيخ جواد تبريزى(قدسسره) تأليفات بسيارى دارند كه بعضى از آنها چاپ و برخى هنوز به زيور طبع آراسته نگشته است، از جمله تأليفات ايشان:
- ارشاد الطالب (تعليقه چهار جلدى بر مكاسب محرمه شيخ اعظم انصارى «ره»)
- اسس القضاء و الشهادات
- طبقات الرجال كه بحث وسيع رجالى است
- تكمله منهاج الصالحين و تعليقه بر آن
- رسالهى توضيح المسائل
- مسائل منتخبه
- مناسك حج
- حاشيه بر عروة الوثقى
- حاشيه بر وسيله مرحوم آیتالله اصفهانى
- حدود
- في علم الأصول
- في علم الفقه
- شرح كفاية الأصول
- صراط النجاة در 6 جلد
- قصاص
- التهذيب در احكام حج
- الأنوار الإلاهية في المسائل العقائدية
- رساله احكام بانوان
- رساله احكام نوجوانان و جوانان
- استفتائات جديد
- چندين جزوه در موضوعات گوناگون
وابستهها
إرشاد الطالب إلی التعلیق علی المکاسب
الأنوار الإلهیة فی المسائل العقائدیة
التهذیب فی مناسک العمرة و الحج
صراط النجاة في أجوبة الاستفتاءات
تنقیح مباني الأحکام: کتاب الدیات (قدیم)
تنقيح مباني العروة (كتاب الصوم)
تنقيح مباني العروة (كتاب الطهارة)
فقه الأعذار الشرعیة و المسائل الطبیة
تنقیح مباني الأحکام: القصاص (قدیم)
دروس في مسائل علم الأصول (طبع قدیم)
تنقيح مباني العروة: كتاب الصلاة
تنقيح مباني العروة: كتاب الزكاة و الخمس
رسالة مختصرة في النصوص الصحيحة علي إمامة الائمة الإثني عشر عليهمالسلام
تعليقات... السيد محمدحسین فضلالله علي الأسئلة التي وجهت ل... الميرزا جواد التبريزي
الشعائر الحسینیة: مجموعة من الأبحاث و الاستفتاءات و المسائل المتعلقة بالقضیة الحسینیة
موسوعة الزیارات: زیارة عاشوراء فوق الشبهات
آداب المتعلمین و المسترشدین فی نظر أستاذ الفقهاء و المجتهدین المیرزا جواد التبریزی قدسسره
ظلامات فاطمه الزهراء (علیهاالسلام)
الانوار الالهیة فی المسائل العقائدیة
رساله احکام (جوانان و نوجوانان)