میر جلیلی، علیمحمد
علىمحمد ميرجليلى فرزند حاج ميرزا يدالله، در سال 1344ش، در شهر شاهديه يزد متولد شد.
نام | میرجلیلی، علی محمد |
---|---|
نام های دیگر | |
نام پدر | |
متولد | 1344 ش |
محل تولد | یزد |
رحلت | |
اساتید | |
برخی آثار | وافي، مباني و روشهاي فقه الحديثي در آن |
کد مؤلف | AUTHORCODE5798AUTHORCODE |
پدرش از مؤمنين و عاشقان خاندان رسالت بود و همواره در مجالسى كه به نام اهلبيت(ع) تشكيل مىشد، شركت مىكرد. او در سنين نوجوانى به بيمارى سختى مبتلا شده و با توسل به اهلبيت(ع) شفا يافته بود. از اينرو با شنيدن نام آن بزرگواران اشكش جارى مىشد و چون دو فرزند پسرش را از دست داده بود، نذر كرد چنانچه خداوند به او پسر ديگرى عنايت كند، او را به حوزه علميّه، براى فراگيرى علوم اسلامى بفرستد. او به نذر خود عمل كرده و علىمحمد را رهسپار حوزه كرد.
مادرش از سادات و خاندان حاج امامى ابرند آباد بود كه به تقوى معروف بودند. جد سوم ايشان مرحوم امير اكبر از سادات داراى كرامت بود. همچنين پدر بزرگ ايشان مرحوم حاج سيّد محمدباقر حاج امام از روحانیون داراى فضل و تقوى در يزد بود كه به سال 1336ش از دنيا رحلت كرده است و آرامگاه اين بزرگواران در ابرند آباد يزد زيارتگاه مىباشد كه بسيارى از مردم منطقه با توسل به ارواح پاكشان از خداوند طلب حاجت مىكنند.
پدر محمد على، وى را در كودكى با خود به مجالس وعظ و خطابه مىبرد و دوست داشت وى را ذاكر حضرت سيّدالشهدا(ع) تربيت نمايد.
تحصیلات
وى در شش سالگى به دبستان عنصرى در شاهديه رفت. در سال چهارم دبستان، بر اثر تشويق استادش، آقاى سيد على بمان ميرجليلى، تمام سعى خود را در راه تحصيل بهكار گرفت و از آن به بعد، همواره از دانش آموزان ممتاز استان يزد شمرده شد. در مقطع اول راهنمايى، به عنوان ممتازترين دانش آموز استان يزد انتخاب شد و مورد تشويق قرار گرفت.
پس از گذراندن اول دبيرستان، با توجه به علاقه شخصى خود و تشويقهاى پدر، آيتالله حاج سيّد جواد مدرسى و استاد دكتر عباس برهانى، در مهرماه 1359ش وارد حوزه علميّه يزد شد. وى از محضر اساتيد بزرگوارى چون حجج اسلام آقايان: كمالى زارچى، محمّد رضا فلاح تفتى و على مفيدىفر، به فراگيرى ادبيّات عرب پرداخت و با شركت در كلاس منطق آيتالله علاقهبند يزدى، خوشهچين كمالات علمى وى گشت.
از خاطرات جالب وى در آن دوره، حفظ اشعار الفيه بن مالك در حوزه يزد بود كه از طرف آيتالله حاج محمود علومى، مسئول حوزه خان يزد، مورد تشويق قرار گرفت و مفتخر به اخذ دوره تفسير منهجالصادقين از محضر ايشان شد.
در سال 1361ش جهت استفاده از محضر اساتيد حوزه علميه قم، به اين شهر رفت. شرط ورود به حوزه علميّه قم، اتمام لمعتين بود ولى وى آن را نخوانده بود. طى نامهاى به محضر آيتالله مكارم شيرازى، از ايشان درخواست كرد او را در مدرسه امام حسن مجتبى(ع) كه تازه شروع بهكار مىكرد، بپذيرد. در آن نامه خود را حافظ الفيه بن مالك معرفى كرد. ايشان وى را به حضور طلبيد و پس از امتحان و سئوال از سوابق خانوادگى و تحصيلى، با ورود او به حوزه قم موافقت كرد.
براى تكميل ادبيات عرب، به درس استاد مدرس افغانى كه در نحو و ساير علوم ادبى تسلط داشت، رفت و نزد ايشان مغنى اللبيب ابن هشام و مطوّل تفتازانى را فرا گرفت.
همچنين كشفالمراد علامه حلى را نزد آيتالله مكارم شيرازى و بخشى از تفسير مجمعالبيان را نزد آقاى امامى از نويسندگان تفسیر نمونه، فرا گرفت. آنگاه براى فراگيرى فقه نزد استاد آيتالله وجدانى فخر شتافت. همزمان، اصول مظفر را نزد استاد صالحى افغانى فراگرفت. در اين دوره بود كه به جهت تلاش فراوان، رتبه اول حوزه قم را در پايه ششم بدست آورد و به دريافت يك دوره كامل بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهمالسلام از امام خمينى(ره) مفتخر گشت.
آنگاه براى فراگيرى بهتر اصول، نزد آيتالله مصطفى اعتمادى شتافت و رسائل شيخ انصارى را از ايشان فرا گرفت. مكاسب را نزد شيخ احمد پايانى آموخت و باز براى آموزش بيشتر اصول، در درس كفايه استاد اعتمادى، حاضر شد.
همزمان با فراگيرى مكاسب و كفايه، به حفظ قرآن همت گمارد و نزديك به نصف قرآن را حفظ كرد.
در اين دوران، در كلاس تفسير آيتالله جوادى آملى، در حدود ده سال شركت كرد.
از سال 1371ش، همزمان با شركت در كلاس تفسير استاد جوادى، به فراگيرى خارج فقه و اصول پرداخت و از محضر بزرگانى چون آيات عظام: فاضل لنكرانى، مكارم شيرازى، ميرزا جواد تبريزى بهره برد. در سال 1374ش از دانشگاه قم، مركز تربيت مدرس، در رشته الهيات و معارف اسلامى (كارشناسى ارشد) فارغالتحصيل شد و در سال بعد، در آزمون دكتراى علوم قرآن و حديث، شركت كرد كه سرانجام در سال 1381ش، از دانشگاه فارغالتحصيل شد. حضرت آيتالله هادى معرفت و مسلم داورى، استاد محمدعلى مهدوىراد، دكتر غلامعلى حداد عادل و دكتر سيّد محمّد رضا حجتى، از اساتيد برجسته دوره دانشگاهى وى مىباشد.
آثار
- امام على(ع) و زمامداران.
- وافى، مبانى و روشهاى فقه الحديثى در آن.
- تأثير قرآن در پيدايش و پيشرفت علوم ادبى
منابع مقاله
پايگاه اطلاعرسلانى انديشوران حوزه، سه شنبه 31 خرداد 1390ش.