خانلری، پرویز

پرويز ناتل خانلرى در اسفند ماه 1292ش در تهران متولد شد. خانواده پدر و مادر او هر دو مازندرانى بودند و در حكومت قاجار شغل ديوانى داشتند. خانواده پدرى خيلى زودتر از شهر بارفروش (بابل) كوچ كرده بودند. جد او ميرزا احمد مازندرانى ابتدا عنوان خانلرخان و بعد لقب اعتصام‌الملك گرفت. پرويز تحصيلات ابتدايى را در مدرسه سن‌لويى، مدرسه آمريكايى تهران و مدرسه ثروت تهران گذراند. درس‌هاى دوره اول دبيرستان را به طور متفرقه امتحان داد، و هنگام ورود به دارالفنون براى دوره دوم متوسطه، به تشويق بديع‌الزمان فروزانفر كه آن زمان معلم دارالفنون بود، رشته ادبى را انتخاب كرد. سپس وارد دانشسراى عالى شد و در سال 1314 دانشنامه ليسانس زبان و ادبيات فارسى را از دانشكده ادبيات دانشگاه تهران دريافت كرد. پس از گذراندن دوره آموزشى خدمت نظام وظيفه، از سال 1315 به خدمت وزارت فرهنگ درآمد و مدتى دبير دبيرستان‌هاى رشت بود. سپس ضمن تدريس در دبيرستانها، دوره دكترى زبان و ادبيات فارسى را گذراند.

خانلری، پرویز
نام خانلری، پرویز
نام‎های دیگر ناتل خانلری، پرویز

پژوهنده

سروش، علی‌اصغر

پ. ن. خ

نام پدر
متولد 1292 ش
محل تولد
رحلت 1369 ش
اساتید
برخی آثار
کد مؤلف AUTHORCODE10142AUTHORCODE

در سال 1322 خانلرى جزو اولين گروه دريافت‌كنندگان دكترى زبان و ادبيات فارسى از دانشگاه تهران بود. موضوع پايان‌نامه دكترى او «تحول غزل در شعر فارسى» بود كه به راهنمايى ملك‌الشعرا بهار به انجام رساند و بعداً با عنوان «تحقيق انتقادى در عروض و قافيه و چگونگى تحول اوزان غزل فارسى» به چاپ رسيد. پس از پايان خدمت وظيفه، دوران خدمت در دانشگاه تهران را آغاز كرد.

خانلرى كرسى تاريخ زبان فارسى را در دانشكده ادبيات دانشگاه تهران ايجاد كرد و تا سال 1357 خود متصدى تدريس آن بود. در همان اوايل دوران خدمت در دانشگاه تهران، در سال 1325 انتشارات دانشگاه تهران را بنيان گذاشت و خود به مدت پنج سال مديريت آن را به عهده داشت.

خانلرى از دوران دانشجويى، همكارى خود را با مطبوعات آغاز كرد و اشعار و نوشته‌هايش در مجله مهر انتشار مى‌يافت. در خاطرات خود به از جمعى از اديبان نامدار آن زمان همچون محمدتقى بهار، رشيد ياسمى و سعيد نفيسى ياد مى‌كند كه در دفتر مجله مهر گرد مى‌آمدند و مشهور به ادباى سبعه (هفت‌گانه) بودند. در مقابل آنها به چهار نفر جوان نوگرا و تحصيل‌كرده اروپا يعنى صادق هدايت، مجتبى مينوى، بزرگ علوى و مسعود فرزاد اشاره مى‌كند كه در كافه رزنوار در خيابان لاله‌زار نو جمع مى‌شدند و به گروه ربعه مشهور شده بودند و خانلرى در حدود سال 1315 با آنان نيز آشنايى يافت.

در خرداد 1322 نخستين شماره از مجله ادبى سخن را انتشار داد و با وجود وقفه ناخواسته‌اى كه پيش آمد تا سال 1357 انتشار آن را تداوم بخشيد.

خانلرى در سال 1327 به پاريس رفت و مدت دو سال در انستيتو دوفونتيك كه ضميمه دانشگاه سوربن بود به مطالعه و تحقيق مشغول شد. او اولين ايرانى بود كه با رشته فونتيك (آواشناسى) در اين مؤسسه آشنا شد و رساله‌اى نيز دراين‌باره به زبان فرانسوى نوشت.

وى در سال 1334 معاون وزارت كشور (در دوره وزارت اسدالله علم) شد. از همان دوران سناتور انتصابى مازندران شد و چند دوره تا سال 1357 در آن سمت بود. از شهريور 1341 تا بهمن 1342 مقام وزارت فرهنگ را در كابينه اسدالله علم داشت. در مقام وزارت فرهنگ، طرح ايجاد سپاه دانش را پيشنهاد كرد و به تصويب رساند و اجراى آن را آغاز نمود.

بى‌ترديد مهمترين خدمت خانلرى به فرهنگ ايرانى، تأسيس بنياد فرهنگ ايران با همكارى عده‌اى از پژوهشگران بود كه در سال 1344 آغاز به كار كرد. بنياد فرهنگ ايران در مدت فعاليتش بيش از سيصد عنوان كتاب را منتشر كرد كه غالب آنها متون و تحقيقات مهمى در جنبه‌هاى مختلف ادبى و تاريخى و علمى بود. رياست بنياد فرهنگ از ابتداى تأسيس تا سال 1357 به عهده خانلرى بود. وى همچنين رياست فرهنگستان ادب و هنر را به عهده داشت. مدتى نيز مدير كلى سازمان پيكار با بيسوادى را به‌عهده گرفت.

پس از انقلاب اسلامى به مدت صد روز زندانى شد و از همه فعاليت‌هاى رسمى و دانشگاهى كناره گرفت. وى در شهريور 1369 پس از يك دوره بيمارى طولانى در 77 سالگى در تهران درگذشت.

آثار

1- روان‌شناسى و تطبيق آن با اصول پرورش؛

3-تحقيق انتقادى در عروض و قافيه و چگونگى تحول اوزان غزل فارسى؛

3-ترجمه مخارج‌الحروف، ابن سينا؛

6-وزن شعر فارسى؛

7-غزل‌هاى حافظ؛

8-تصحيح سمك عيار؛

9-ترجمه شاهكارهاى هنر ايران، آرتور اپهام پوپ؛

10-زبان‌شناسى و زبان فارسى؛

11-زبان‌شناسى و زبان فارسى (مجموعه مقالات)؛

12-ماه در مرداب (مجموعه شعر)؛

13-شعر و هنر (مجموعه مقالات)؛

14-فرهنگ و اجتماع (مجموعه مقالات)؛

15-تاريخ زبان فارسى؛


وابسته‌ها