مداد الروح
مداد الروح اثر شيخ محمدعبدالله حمود، پيرامون مبحث روح و نفس انسان و شيوههاى مراقبت از آن، در سال 1427ق به زبان عربى نگارش شده است. شيخ حسين كورانى بر كتاب مقدمه نوشته است.
مداد الروح | |
---|---|
پدیدآوران | کورانی، حسین (مقدمه نويس) حمود، محمد عبدالله (نويسنده) |
عنوانهای دیگر | کلمات تسبر اغوار کل روح تائقه الی الیقظه |
ناشر | دار الولاء |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 1430 ق یا 2009 م |
چاپ | 3 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
كتاب، مشتمل بر مقدمه و پيشگفتار و 19 عنوان است. مؤلف سعى نموده در هر يك از قسمتهاى آن با آوردن آيات قرآن و كلام اهلبيت(ع) و موعظهها و نصايح علماى بزرگ و عارفان كاملى مانند حضرت امام خمينى(ره) و قصهها و عبرتهاى تاريخى، بر جذابيت كتاب بيفزايد.
گزارش محتوا
گفتارهاى مؤلف كتاب را مىتوان در دو بخش گزارش نمود. در بخش اول كتاب، عوامل و اسبابى كه سبب غفلت روح و قلب و در بخش دوم، روشهاى مراقبت نفس از عوامل غفلتزا مورد بررسى قرار گرفته است.
بخش اول كتاب حاوى چند نكته مىباشد:
- نويسنده مواردى كه اسباب غفلت انسان مىگردد را برشمرده كه عبارتند از: مغرور شدن در دنيا، ضايع كردن عمر، نعمتهاى الهى، شاكر نبودن، اطاعت نكردن خدا و رسول(ص) و اهلبيتش(ع)[۱]
- مؤلف كتاب نتيجه بيدارى را رسيدن به مقام عبوديت[۲]و نتيجه غفلت را فراموش كردن خدا مىداند كه خود سبب فراموش شدن خود ايشان مىگردد[۳]و سرانجامى جز خسارت نفس براى انسان به دنبال ندارد[۴]
- نويسنده تنها راه رسيدن به بيدارى معنوى را تفكر مىداند. همچنانكه در روايات اسلامى تفكر به عنوان بهترين عبادات معرفى شده است[۵]
- وى تنها عامل ضعف روحى آدمى را قساوت قلب دانسته و به بيان مواردى از تعبيرات قرآنى دراينباره پرداخته است[۶]ايشان همچنين به بيان نشانههايى از اين بيمارى روحى در روايات اهلبيت(ع) پرداخته است[۷]مؤلف امورى كه سبب قساوت قلب مىگردد را نيز متذكر شده كه از آن موارد تعلقات دنيوى و مادى و تبعيت از هواى نفس و ترك ذكر، كثرت مال، كثرت خوردن و نوشيدن و كثرت كلام مىباشد[۸]
- مؤلف مهمترين عواملى كه سبب جرأت آدمى در ارتكاب معاصى مىگردد را بيان نموده كه از آن جمله است: 1- حبّ دنيا، 2- مغرور شدن به كرم و فضل خداوند و عدم شكرگزارى او، 3- ضعف ايمان، 4- ضعف محبت، 5- كوچك شمردن معاصى[۹]
در بخش دوم كتاب، مؤلف به بيان روشهاى مراقبت از نفس براى گرفتار نشدن به دام گناه و اشتباه پرداخته است:
- اينكه انسان خداوند را در هر زمان و مكانى حاضر بداند، سبب احساس نزديكى انسان به خدا مىگردد[۱۰]
- توجه به اينكه اعمال انسان در پيشگاه مقدس پيامبر اسلام(ص) و ائمه معصومين(ع) عرضه مىگردد.
- محاسبه نفس: اين كه انسان بهطور مداوم اعمال و رفتار خود را مورد بررسى قرار دهد و ببيند چه توشهاى براى فرداى خود جمعآورى كرده است[۱۱]
- حياى آدمى از خداوند پس از شناخت عظمت و قدرت او[۱۲]
- تقوا از ديگر امورى است كه سبب تزكيه و تهذيب نفس مىشود كه اين خود سبب عدم وقوع نفس در محرمات مىگردد[۱۳]
- خوف از خداوند، كه آدمى را از گناه باز مىدارد و از معاصى دور مىكند[۱۴]
- تفكر در آثار گناه، كه از مهمترين آثار آن سياهى قلب، عدم استجابت دعا، نزول بلاء، عدم رغبت به عبادت و از بين رفتن نعمت، فراموشى علم، از بين رفتن قدرت تشخيص بين حق و باطل مىباشد[۱۵]
- عدم اصرار بر گناه: اصرار ورزيدن بر گناه سبب نفوذ آن بر احساس و عقول و قلوب ما مىگردد و زشتىها را در نظرمان خوب جلوه مىدهد و سبب كورى و كرى و ضلالت باطنى مىگردد[۱۶]
- كوتاهى آرزوها: اصولاً درازى آرزوها بسيارى از گناهان را به دنبال دارد و سبب قساوت قلب و نيز فراموشى انسان و كفران نعمتها مىشود[۱۷]
- خلاصه كلام اينكه انسان بايد دائماً در فكر اين سفر باشد و در اين مدّت زمان محدود، وسايل مورد نياز رفتن را فراهم كند تا به سلامت به مقصد مقصود برسد. زيرا طول آرزوها از اسباب شقاوت آدمى در اين دنيا مىباشد[۱۸]
- قرار دادن شيطان به عنوان دشمن خود: قلب انسان همانند دژى محكم است كه شيطان قصد نفوذ آن را دارد. به همين جهت لازم است بر آن دربهايى محكم قرار دهند تا جلوى هر نفوذى گرفته شود[۱۹]
- مؤلف برخى از روشهاى خلاص شدن از مكر شيطان را بر اساس قرآن و روايات اهلبيت(ع) در روزه گرفتن، صدقه دادن، دوست داشتن خدا، استغفار بر گناهان، ترك غضب ورزيدن، فراوانى دوستان، نيكى به اولياى خدا و ذكر او، توكل ورزيدن و اخلاص و استعاذه به خداوند و خواندن ادعيه براى خلاص شدن از شيطان مىداند[۲۰]
- خارج كردن دوستى دنيا از قلب: اين كه انسان زندگانى مادى و همه متعلقات آن را وسيله قرار دهد و هدف قرار ندهد؛ زيرا بدون هدف الهى براى زندگانى و عمر انسان قيمتى نمىباشد[۲۱]نتيجه كلام اينكه بدانيم دوستى خدا و دوستى دنيا قابل جمع در يك قلب نمىباشد.
وضعيت كتاب
فهرست محتويات و فهرست مصادر و مراجع كتاب، در پايان آن ذكر شده است. پاورقىها به ذكر پارهاى از توضيحات و آدرس منابع روايات و نيز معرفى برخى شخصيتهاى موجود در كتاب اختصاص يافته است.
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب