اسکافی، محمد بن عبدالله

اِسكافى، ابوجعفر محمد بن عبدالله، متكلم پرآوازه و تشيع‌گراى مكتب معتزله بغداد (د 240ق)، با اينكه نياكانش اهل سمرقند بودند، او را ظاهراً به‌واسطه اقامت در اسكاف، اسكافى خوانده‌اند. اسكاف، نام ناحيه‌اى از نهروان بود كه بين بغداد و واسط قرار داشت.

اسکافی، محمد بن عبدالله
نام اسکافی، محمد بن عبدالله
نام‌های دیگر ابوجعفر اسکافی

اسکافی، ابوجعفر محمد بن عبدالله

نام پدر
متولد
محل تولد
رحلت 240 ‌‎ق یا 854 م
اساتید
برخی آثار
کد مؤلف AUTHORCODE1412AUTHORCODE

تولد

سال تولد اسكافى همچون ديگر جزئيات زندگى‌اش روشن نيست و دانسته‌هاى ما از سرگذشت وى به اشاره‌هاى جسته گريخته‌اى محدود مى‌شود كه در لابه‌لاى روايت‌هاى منابع تاريخى و كلامى به چشم مى‌خورد.

تحصیل

ظاهراً در جوانى به علم كلام علاقه‌مند مى‌شود و در حوزه درسى متكلمان به فراگيرى اين علم مى‌پردازد. ديرى نمى‌پايد كه پدر و مادرش به سبب تنگى معيشت، او را وادار مى‌كنند كه درس و بحث را كنار گذاشته، به پيشه خياطى بپردازد، اما جعفر بن حرب (د 236ق)، متكلم نامدار مكتب بغداد كه به استعداد او پى برده بود، محروم ماندن وى را از تحصيل برنتافت و با پرداخت مقدارى پول به خانواده‌اش به‌طور ماهيانه، شرايط ادامه تحصيل را براى اسكافى فراهم كرد. از جمله‌هاى ستايش‌آميزى كه ابن نديم درباره اسكافى به كار برده، چنين برمى‌آيد كه در دانش‌اندوزى و كسب كمالات پيشرفت حيرت‌انگيزى داشته است.

جایگاه اسکافی

اسكافى از قرار معلوم در دوران خلافت معتصم عباسى (218 - 227ق) شهرت و اعتبارى يافته بود، چرا كه معتصم او را به دربار پذيرفته بود و احترام بسيارى برايش قائل بود؛ چندان‌كه وقتى اسكافى در مجلس معتصم سخن مى‌گفت، همه خود را موظف مى‌دانستند كه تا پايان سخنرانى خاموش بمانند. برخى روايت‌ها نشان مى‌دهند كه اسكافى تا واپسين سال‌هاى عمرش همچنان اين اعتبار را حفظ كرده بود.

اسكافى همچون ديگر متكلمان هم‌روزگارش به بحث و مناظره با ساير متكلمان مى‌پرداخت. حسين بن على كرابيسى، سكاك - كه يكى از ياران هشام بن حكم بود - و ابوعفان فارقى از كسانى بودند كه با وى مناظره‌ها داشته‌اند. ظاهراً مناظره‌هاى اسكافى با سكاك متكلم شيعى در چندين نوبت انجام شده بود، چرا كه متن اين گفت‌وگوها در کتابى با عنوان «مجالس» جمع‌آورى شده بود.

اسكافى را بر اساس طبقه‌بندى اعتزاليان، در طبقه هفتم جاى داده‌اند. ناگفته نماند كه اين طبقه‌بندى ساختگى است، چرا كه قاضى عبدالجبار و برخى ديگر از اعتزاليان كوشيده‌اند تا پيشينه فرقه معتزله را به بزرگان دين كه پيش از واصل بن عطا مى‌زيستند، برسانند؛ چنان‌كه خود واصل را در طبقه چهارم جاى داده‌اند. بدين قرار، اسكافى در واقع به طبقه چهارم معتزله تعلق دارد.

گفتنى است كه محمدباقر محمودى در 1402ق، در بيروت کتابى با عنوان «المعيار و الموازنة» به نام اسكافى منتشر كرده است، اما هيچ دليل موجهى در دست نيست تا انتساب اين کتاب را به اسكافى درست بدانيم، چرا كه اولاً ابن نديم اين عنوان را از آثار فرزند اسكافى دانسته و ثانياً محمودى در مقدمه کتاب نه از مشخصات نسخه سخنى گفته و نه حتى يك دليل براى صحت انتساب اين کتاب به اسكافى ذكر كرده است.

آثار

  1. المعيار و الموازنة (منسوب به وى)؛
  2. ابطال قول من قال بتعذيب الاطفال؛
  3. اثبات خلق القرآن؛
  4. المقامات، در فضايل على(ع)؛
  5. الاشربة؛
  6. البدل؛
  7. بيان المشكل على برغوث؛
  8. التمويه، نقض کتاب الحفص؛
  9. جمل قول اهل الحق؛
  10. الرد على المشبهة؛
  11. الرد على من انكر خلق القرآن؛
  12. الشرح لاقاويل المجبرة؛
  13. العطب؛
  14. النعيم؛
  15. النقض لکتاب الحسين النجار؛ و...[۱]

پانویس

  1. گذشته، ناصر، ج8، ص342-343

منابع مقاله

گذشته، ناصر، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ اول 1377

وابسته‌ها