الگو:صفحهٔ اصلی/مقالهٔ برگزیده دوم

< الگو:صفحهٔ اصلی
آية المباهلة (تمیمی)

آية المباهلة، نوشته رافد تمیمی، کتابی است به زبان عربی با موضوع کلام شیعه. نویسنده در این اثر به بیان معنا و دلالت آیه مباهله پرداخته و روایات مربوط به آن را بیان می‌کند. او شبهات وارده از ابن تیمیه درباره دلالت این آیه بر برخی موارد مانند امامت امیرالمؤمنین و... را مطرح کرده و پاسخ می‌گوید.

نویسنده گفته اهمیت این مبحث تا جایی است که خدای متعال در قرآن کریم آیه‌ای را به بیان آن اختصاص داده و روایات صحیحه‌ای در سنت درباره ماجرای مباهله وارد شده است. او در ابتدای این اثر، توقع ترتب فواید ذیل را از مطرح کردن مباحث کتاب دارد:

  1. مباهله، واقعه‌ای است که جای هیچ شک و شبهه‌ای در وقوع آن نیست؛
  2. مباهله پیامبر اکرم(ص) به‌همراه عترتش (علی و فاطمه و حسن و حسین(ع)) از امور ثابت‌شده و اتفاقی بین مسلمانان است؛
  3. ورود پیامبر(ص) به مباهله با اهل‌بیتش، به‌خاطر وجود ویژگی کمال نفسانی در آنها بوده است، نه صرفا به دلیل قرابت در خویشاوندی؛
  4. دلالت کلماتی که درباره شرح این واقعه آمده‌اند، حکایت از عنایت خاص الهی به عترت پیامبر(ص) و مشیت الهی به هدایت مردمان به دست آنها دارد.

نویسنده، پس از تعریف لغوی مباهله به لعن و بیان کثرت استعمال آن در دعا، آن را در اصطلاح این‌گونه تعریف می‌کند: اصل ابتهال کوشش در دعا به لعن و غیره است و در قرآن کریم نیز به همین معنی استعمال شده است.

او سپس متن آیه مباهله را می‌آورد: «فَمَنْ حَاجَّکَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَکُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَکُمْ وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْکَاذِبِينَ» (آل‏ عمران‏: 61)؛‌ «پس هركه در اين [باره] پس از دانشى كه تو را [حاصل] آمده، با تو محاجه كند، بگو: بياييد پسرانمان و پسرانتان و زنانمان و زنانتان و ما خويشان نزديك و شما خويشان نزديك خود را فرا خوانيم، سپس مباهله كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم». و با استناد به روایات متعدد به بیان شأن نزول آن می‌پردازد؛ هنگامی که رسول خدا بعد از نزول آیه فوق، نصارای نجران را به مباهله دعوت کرد و آنان در ابتدا پذیرفتند، ایشان به‌همراه حسن و حسین و علی و فاطمه(ع) به قصد مباهله خارج شدند، ولی نصارای نجران پس از دیدن این افراد از مباهله پشیمان شده و پرداخت جزیه را پذیرفتند.

وی با استفاده از تفسیر الميزان در بخش دلالت آیه، حرف «فاء» در: «فَمَنْ حَاجَّکَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ» (آل‏ عمران‏: 61) را به معنی تفریع از مطلب قبلی (که سابقا بین آنان مبنی بر سؤال مسیحیان از چگونگی عقیده مسلمانان درباره عیسی بن مریم مطرح شده بود) می‌داند و ضمیر «هاء» در «فيه» را به عیسی بن مریم یا مطلب حق سابق برمی‌گرداند. او در قسمت «فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَکُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَکُمْ وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْکَاذِبِينَ» (آل‏ عمران‏: 61)، دعوت به مباهله با زنان و فرزندان را نشانه یقین دعوت‌کننده به مباهله، به حقانیتش می‌داند و نیز تقدم فرزندان بر زنان و زنان بر خود را، بااینکه محبت انسان بر فرزندان بسیار زیاد است و نفس انسان باید مدافع زنان باشد. اینکه رسول خدا امیرالمؤمنین(ع) را مانند نفس خود دانسته‌اند دلالت بر این مطلب دارد که علی(ع) در کمالات و خصوصیات روحی و صفاتش در نزدیک‌ترین حد مشابهت به پیامبر(ص) است و دعوت از علی(ع) به مباهله صرفا به‌خاطر قرابت در خویشاوندی نبوده؛ زیرا نزدیک‌تر از او در خویشاوندی هم وجود داشته، مانند عباس عموی پیامبر(ص) که به لحاظ قرابت در خویشاوندی از علی(ع) که پسرعموی آن حضرت است به ایشان نزدیک‌تر است. در بخش پایانی آیه، یعنی: «ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللّهِ عَلَى الْكاذِبِينَ» (آل عمران: 61)، ذکر کلمه «نجعل» بااینکه می‌توانست به‌جای آن از «نسأل» استفاده کند، دلالت بر حتمی‌الوقوع بودن نتیجه مباهله دارد.