الأعمال الفلسفية

الأعمال الفلسفية
نام کتاب الأعمال الفلسفية
نام های دیگر کتاب
پدیدآورندگان فارابی، محمد بن محمد (نويسنده)

آل یاسین، جعفر (محقق)

زبان عربی
کد کنگره ‏BBR‎‏ ‎‏327‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏6
موضوع 1.فارابي، محمد بن محمد، 260؟ - 339ق. - نقد و تفسير

2.فلسفه اسلامي

ناشر دار المناهل
مکان نشر لبنان - بيروت
سال نشر 1992م , 1413ق
کد اتوماسیون AUTOMATIONCODE1701AUTOMATIONCODE

معرفى‌‌ اجمالى‌‌

الأعمال‌‌ الفلسفية، مشتمل‌‌ بر تعدادى‌‌ از آثار ابونصر محمد بن‌‌ محمد فارابى‌‌ (متوفى‌‌ 950م) است‌‌ كه‌‌ به‌‌ همت‌‌ جعفر آل‌‌ ياسين‌‌ گردآورى‌‌ و منتشر شده‌‌ است. اين‌‌ اثر مشتمل‌‌ بر پنج‌‌ كتاب‌‌ يا مقاله‌‌ از آثار فارابى‌‌ به‌‌ زبان‌‌ عربى‌‌ است. جلدهاى‌‌ ديگر اين‌‌ كتاب‌‌ به‌‌ دلايل‌‌ نامعلومى‌‌ منتشر نشده‌‌ است.

ساختار

كتاب، مشتمل‌‌ بر مقدمه‌‌اى‌‌ مختصر، مقدمه‌‌ تحقيقى‌‌ يك‌‌صد صفحه‌‌اى‌‌ از محقق‌‌ و متن‌‌ اصلى‌‌ در دو بخش‌‌ است. در بخش‌‌ اول‌‌ هر اثر، نخست‌‌ به‌‌طور عام‌‌ معرفى‌‌ شده‌‌ و از هويت‌‌ آن‌‌ سخن‌‌ رفته، سپس‌‌ شيوه‌‌ تحقيق‌‌ آثار و هفت‌‌ نسخه‌‌ خطى‌‌ معرفى‌‌ شده‌‌ است. در بخش‌‌ دوم‌‌ نيز متن‌‌ كتب‌‌ و مقالات‌‌ ارائه‌‌ شده‌‌ است.

گزارش‌‌ محتوا

  1. كتاب‌‌ «تحصيل‌‌ السعادة»: ابن‌‌ النديم‌‌ (متوفى‌‌ 385ق) در كتاب‌‌ «الفهرست» و ابوالقاسم‌‌ صاعد اندلسى‌‌ (متوفى‌‌ 462ق) در كتاب‌‌ «طبقات‌‌ الأمم» و ابن‌‌ ابى‌‌اصيبعه‌‌ (متوفى‌‌ 668ق) در كتاب‌‌ «عيون‌‌ الأنباء في‌‌ طبقات‌‌ الأطباء»، هيچ‌‌كدام‌‌ از اين‌‌ كتاب‌‌ يادى‌‌ نكرده‌‌اند. تنها در سده‌‌ ششم‌‌ هجرى‌‌ مورخى‌‌ غزنوى‌‌ نام، در كتاب‌‌ خود به‌‌ نام‌‌ «إتمام‌‌ التتمة (تتمة صوان‌‌ الحكمة)»، نام‌‌ كتاب‌‌ «تحصيل‌‌ السعادة» را مى‌‌برد. جمال‌‌ الدين‌‌ قفطى‌‌ از آن‌‌ به‌‌ «رسالة نيل‌‌ السعادات» ياد كرده‌‌ است. برخى‌‌ از محققين‌‌ اين‌‌ رساله‌‌ را جزئى‌‌ از كتاب‌‌ ديگرى‌‌ دانسته‌‌اند اما آل‌‌ ياسين‌‌ نظر آن‌‌ پژوهشگران‌‌ را درست‌‌ نمى‌‌داند و معتقد است‌‌ كه‌‌ كتاب‌‌ «تحصيل‌‌ السعادة» رساله‌‌اى‌‌ جداگانه‌‌ و مستقل‌‌ است.
    اين‌‌ كتاب‌‌ سابقاً جزو آثار فارابى‌‌ به‌‌ نام‌‌ «رسائل‌‌ الفارابي» (حيدرآباد دكن، 1345ق) چاپ‌‌ شده‌‌ بود، وليكن‌‌ آن‌‌ متن‌‌ غلطهاى‌‌ فراوان‌‌ دارد؛ چراكه‌‌ تنها به‌‌ يك‌‌ نسخه‌‌ اعتماد كرده‌‌اند. اما در چاپ‌‌ حاضر چهار نسخه‌‌ خطى‌‌ معتبر مورد استفاده‌‌ قرار گرفته‌‌ است‌‌ ....[۱]
    فارابى‌‌ كتاب‌‌ خود را چنين‌‌ آغاز مى‌‌كند: «اشياى‌‌ انسانى‌‌اى‌‌ كه‌‌ هرگاه‌‌ در ميان‌‌ امت‌‌ها و شهروندان‌‌ حاصل‌‌ شود مايه‌‌ سعادت‌‌ دنيوى‌‌ آنان‌‌ در اين‌‌ جهان‌‌ و سعادت‌‌ اخروى‌‌شان‌‌ مى‌‌گردد، چهار چيز است: فضايل‌‌ نظرى، فضايل‌‌ فكرى، فضايل‌‌ اخلاقى‌‌ و صناعات‌‌ عملى». اما پيش‌‌ از بيان‌‌ اين‌‌ چهار چيز فارابى‌‌ سؤالاتى‌‌ را مطرح‌‌ مى‌‌كند، از آن‌‌ جمله‌‌ اينكه: براى‌‌ رسيدن‌‌ به‌‌ اين‌‌ سعادت‌‌ نظرى‌‌ و عملى، از كجا بايد آغاز كرد و سلوك‌‌ نجات‌‌بخش‌‌ در اين‌‌ راه‌‌ بر چه‌‌ منوال‌‌ است؟... فارابى‌‌ در گفتگوى‌‌ خويش‌‌ از قوانين‌‌ اجتماعى، به‌‌ دو نوع‌‌ قانون‌‌ اشاره‌‌ مى‌‌كند: نوعى‌‌ كه‌‌ ثابت‌‌ و نامتبدل‌‌ است‌‌ و نوعى‌‌ كه‌‌ با گذشت‌‌ زمان‌‌ - كوتاه‌‌ يا دراز - دگرگونى‌‌ و تبدل‌‌ مى‌‌يابد... هردوى‌‌ اين‌‌ قوانين‌‌ خاضع‌‌ قوه‌‌ تفكر است‌‌ كه‌‌ به‌‌ استنباط امورى‌‌ كه‌‌ نافع‌‌تر است‌‌ توانايى‌‌ دارد؛ خواه‌‌ اين‌‌ نفع‌‌ براى‌‌ فرد باشد يا براى‌‌ امت‌‌ و مدينه. پس‌‌ مى‌‌توان‌‌ گفت‌‌ اساس‌‌ اجتماع‌‌ بر عقل‌‌ و تفكر است‌‌ و حاصل‌‌ عقل‌‌ و تفكر علم‌‌ و معرفت‌‌ كه‌‌ فارابى‌‌ از آنها به‌‌ فضيلت‌‌ هم‌‌ تعبير كرده‌‌ است‌‌ ....[۲]
  2. كتاب‌‌ التنبيه‌‌ على‌‌ سبيل‌‌ السعادة: در اين‌‌ كتاب‌‌ درمى‌‌يابيم‌‌ كه‌‌ فارابى، كمال‌‌ را اين‌‌گونه‌‌ تقرير مى‌‌كند: هدف‌‌ اصلى‌‌اى‌‌ كه‌‌ انسان‌‌ در چشم‌‌ دوختن‌‌ به‌‌ زندگى‌‌ سعادت‌‌مندتر و سالم‌‌تر بدان‌‌ اشتياق‌‌ دارد؛ زيرا سعادت‌‌ و نيك‌‌بختى‌‌ حقيقى‌‌ از همه‌‌ خوبى‌‌ها مطلوب‌‌تر است؛ ازآن‌‌روى‌‌ كه‌‌ آن‌‌ سعادت، في‌‌ نفسه‌‌ طلب‌‌ شود، نه‌‌ براى‌‌ چيز ديگرى‌‌ كه‌‌ با توسّل‌‌ بدان، آن‌‌ سعادت‌‌ خواسته‌‌ شود. افعال‌‌ اين‌‌ نيك‌‌بختى‌‌ - در پرتو رفتارهاى‌‌ عملى‌‌ - به‌‌ دو حال‌‌ متّصف‌‌ مى‌‌شوند: افعال‌‌ نكوهيده‌‌ و افعال‌‌ پسنديده‌‌ ....[۳]
  3. كتاب‌‌ رسالتان‌‌ فلسفيتان: اين‌‌ كتاب‌‌ مشتمل‌‌ بر دو اثر زير است:
    الف)- مقالة في‌‌ ما يصح‌‌ و ما لا يصح‌‌ من‌‌ أحكام‌‌ النجوم: ابواسحاق‌‌ ابراهيم‌‌ بن‌‌ عبدالله‌‌ بغدادى‌‌ گويد: بر شناخت‌‌ قوانين‌‌ نجومى‌‌ بسيار مشتاق‌‌ بودم... تااينكه‌‌ با فارابى‌‌ ملاقات‌‌ كردم. وقتى‌‌ حالم‌‌ را برايش‌‌ گفتم‌‌ و اشتياق‌‌ فراوانم‌‌ را بر يادگيرى‌‌ مقدارى‌‌ از اين‌‌ علم‌‌ و شناخت‌‌ صحيح‌‌ و ناصحيح‌‌ از آن‌‌ به‌‌ وى‌‌ فهماندم‌‌ و از او درخواست‌‌ كردم‌‌ كه‌‌ علم‌‌ صحيح‌‌ و شيوه‌‌ حكماى‌‌ اولين‌‌ را براى‌‌ من‌‌ بيان‌‌ كند، روزى‌‌ وى‌‌ مقاله‌‌اى‌‌ را به‌‌ خط خويش‌‌ مشتمل‌‌ بر فصول‌‌ و تذاكير، كه‌‌ گويا آن‌‌ را جمع‌‌آورى‌‌ كرده‌‌ بود تا در فرصتى‌‌ مناسب‌‌ به‌‌ كتاب‌‌ يا رساله‌‌اى‌‌ مبدل‌‌ نمايد، به‌‌ من‌‌ داد و من‌‌ پس‌‌ از تامل‌‌ در آن، مطلوب‌‌ خويش‌‌ را يافتم... ....[۴]
    ب)- جوابات‌‌ لمسائل‌‌ سئل‌‌ عنها: اين‌‌ اثر مشتمل‌‌ است‌‌ بر توضيحات‌‌ و پاسخ‌‌هاى‌‌ فارابى‌‌ به‌‌ پرسش‌‌هايى‌‌ كه‌‌ برخى‌‌ از شاگردان‌‌ وى‌‌ در باب‌‌ مشكلات‌‌ فلسفى‌‌ خود طرح‌‌ كرده‌‌اند.
  4. كتاب‌‌ التعليقات: تعليقات‌‌ فارابى‌‌ ويژگى‌‌ منحصربه‌‌فردى‌‌ دارد كه‌‌ آن‌‌ را از آثار مشابه‌‌ ممتاز مى‌‌سازد و آن‌‌ اينكه‌‌ اين‌‌ تعليقات‌‌ در واقع‌‌ مجموعه‌‌اى‌‌ از ديدگاه‌‌ها درباره‌‌ مفاهيم‌‌ فلسفى‌‌ گوناگون‌‌ است‌‌ بدون‌‌ ذكر منبع‌‌ آنها كه‌‌ برخى‌‌ شبيه‌‌ تعريف‌‌ حدى‌‌اند و برخى‌‌ شبيه‌‌ تعريف‌‌ شرح‌‌ الاسمى‌‌ و برخى‌‌ ديگر مشابه‌‌ شرح‌‌هاى‌‌ كوتاه، با گزينشى‌‌ هوشمندانه‌‌ از اصطلاحاتى‌‌ كه‌‌ او در ديگر آثارش‌‌ به‌‌ كار برده. افزون‌‌ بر آن، تعليقات‌‌ دايرةالمعارف‌‌ كوچكى‌‌ است‌‌ كه‌‌ حاوى‌‌ اشاره‌‌ به‌‌ مشكلات‌‌ فلسفى‌‌ متعددى‌‌ مى‌‌باشد كه‌‌ ارتباط با موجود نخستين، سرشت‌‌ و نفس‌‌ انسانى‌‌ و نيز شيوه‌‌ آموزش‌‌ و اسلوب‌‌ فلسفى‌‌ دارد. از سوى‌‌ ديگر از حيث‌‌ شيوه‌‌ به‌‌ يكى‌‌ از آثار پيشين‌‌ فارابى‌‌ موسوم‌‌ به‌‌ «جوابات‌‌ لمسائل‌‌ سئل‌‌ عنها» نيز شباهت‌‌ دارد ....[۵]
    فارابى‌‌ در تعليقات‌‌ عموماً وجود را از لوازم‌‌ ماهيت‌‌ مى‌‌داند، نه‌‌ از مقوماتش. اين‌‌ آموزه‌‌اى‌‌ است‌‌ كه‌‌ تا اواخر سده‌‌ نهم‌‌ هجرى‌‌ از اركان‌‌ فلسفه‌‌ اسلامى‌‌ بشمار مى‌‌آيد تااينكه‌‌ نظام‌‌ فلسفى‌‌ جديدى‌‌ به‌‌ ظهور مى‌‌رسد و اصالت‌‌ وجود را به‌‌عنوان‌‌ اصلى‌‌ كليدى‌‌ در فهم‌‌ مسائل‌‌ فلسفى‌‌ ]اعم‌‌ از طبيعيات‌‌ و ماوراء طبيعت[ طرح‌‌ مى‌‌كند ....[۶]
    در انتساب‌‌ اين‌‌ رساله‌‌ به‌‌ فارابى‌‌ جاى‌‌ هيچ‌‌ ترديدى‌‌ باقى‌‌ نمى‌‌ماند. البته‌‌ چنين‌‌ به‌‌ نظر مى‌‌رسد كه‌‌ فارابى‌‌ خود اين‌‌ نام‌‌گذارى‌‌ را نكرده‌‌ است، بلكه‌‌ نسخه‌‌برداران‌‌ گاه‌‌ از آن‌‌ با عنوان‌‌ «تعاليق‌‌ في‌‌ الحكمة» ياد كرده‌‌اند و گاه‌‌ با عنوان‌‌ «التعليقات». از آنجا كه‌‌ كهن‌‌ترين‌‌ نسخه‌‌ همانى‌‌ است‌‌ كه‌‌ بيهقى‌‌ بدان‌‌ اشاره‌‌ كرده، ازاين‌‌رو نويسنده‌‌ عنوان‌‌ «التعليقات» را برگزيده‌‌ است‌‌ ....[۷]

وضعيت‌‌ كتاب‌‌

پس‌‌ از مقدمه‌‌ تحقيقى‌‌ كتاب، پاورقى‌‌هاى‌‌ مقدمه‌‌ و تصاوير صفحاتى‌‌ از نسخه‌‌هاى‌‌ خطى‌‌ و رموز نسخه‌‌هاى‌‌ خطى‌‌ ذكر شده‌‌ است. فهرست‌‌ مصادر و مراجع‌‌ و فهرست‌‌ مطالب‌‌ در انتهاى‌‌ كتاب‌‌ ذكر شده‌‌ است. اكثر پاورقى‌‌هاى‌‌ كتاب‌‌ به‌‌ اختلاف‌‌ نسخ‌‌ اختصاص‌‌ يافته‌‌ است.

پانويس

  1. ر.ك: حلبى، على‌‌اصغر، ص48-47
  2. ر.ك: همان، ص50-49
  3. ر.ك: آل‌‌ ياسين، جعفر، 1388، ص58
  4. ر.ك: متن‌‌ كتاب، ص263-281
  5. ر.ك: آل‌‌ ياسين، جعفر، 1387، ص65
  6. ر.ك: همان، ص66
  7. ر.ك: همان، ص68

منابع‌‌ مقاله‌‌

  1. مقدمه‌‌ و متن‌‌ كتاب.
  2. آل‌‌ ياسين، جعفر، «تعليقات‌‌ فارابى»، ترجمه‌‌ امير اهرى، پايگاه‌‌ مجلات‌‌ تخصصى‌‌ نور: مجله‌‌ كتاب‌‌ ماه‌‌ فلسفه، بهمن‌‌ 1387، شماره‌‌ 17، صفحه‌‌ 65 تا 69.
  3. آل‌‌ ياسين، جعفر، «فارابى‌‌ و نظريه‌‌ نيك‌‌بختى‌‌ (تحليل‌‌ محتوايى‌‌ التنبيه‌‌ على‌‌ سبيل‌‌ السعادة)، ترجمه‌‌ محمد باهر، پايگاه‌‌ مجلات‌‌ تخصصى‌‌ نور، مجله‌‌ كتاب‌‌ ماه‌‌ فلسفه، دى‌‌ 1388، شماره‌‌ 28، صفحه‌‌ 58 تا 61.
  4. حلبى، على‌‌اصغر، «بحثى‌‌ در رساله‌‌ تحصيل‌‌ السعادة فارابى»، پايگاه‌‌ مجلات‌‌ تخصصى‌‌ نور، نشر دانش، خرداد و تير 1362، شماره‌‌ 16، صفحه‌‌ 47 تا 51.

وابسته‌ها