نمازی شاهرودی، علی

نمازی شاهرودی، علی
نام نمازی شاهرودی، علی
نام های دیگر
نام پدر
متولد 1293 هـ.ش
محل تولد
رحلت 1364 هـ.ش یا 1405 هـ.ق
اساتید
برخی آثار
کد مولف AUTHORCODE5610AUTHORCODE

ولادت

آيت‌الله حاج شيخ على نمازى شاهرودى، از عالمان متقى، محدثان فاضل، حافظان قرآن، مربيان اجتماع و مؤلفان پركار نيمه دوم سده چهاردهم هجرى در مشهد مقدس مى‌باشد. وى در سال 1294ش، در شاهرود زاده شد.

پدر وى، آيت‌الله حاج شيخ محمد نمازى شاهرودى (م 1384ق)، از عالمان عامل و فقيهان متقى و بصير در دين و حافظ اخبار و آثار بود و از عالمان بزرگى چند اجازه اجتهاد داشت و در تقوى و زهد سرآمد بود و اوقات خويش را صرف نشر دين و تعليم مردم مى‌نمود. وى را علاقه‌اى ويژه به ساحت قدس رضوى(ع) بود؛ چنان‌كه بيش از 40 بار از شاهرود پياده به زيارت آستان رضوى رفت. از آثار ايشان حاشيه‌اى است بر «بحار الأنوار» و حاشيه‌اى توضيحى بر «نهج البلاغة».

تحصیلات

وى مقدمات و سطوح عالى را در همان شهر، نزد پدر خود و ديگر عالمان آن سامان، فراگرفت، سپس رهسپار حوزه خراسان گشت تا از حضور عالمان بزرگ آن حوزه قوى بهره‌مند گردد. اين عالم فاضل از استعدادى پرتوان برخوردار بود و كوششى پيگير و پشتكارى خستگى‌ناپذير داشت؛ ازاين‌رو به مدارج علمى دست يافت و در سن 22 سالگى به نوشتن فقه استدلالى پرداخت.

او مدتى نيز به نجف اشرف رفت و از محضر عالمان آن حوزه استفاده برد. وى در رياضيات و طب گياهى صاحب اطلاع و از حافظان قرآن كريم بود. خطى زيبا داشت و تأليفات خود را با خط زيباى خود مى‌نوشت و با زبان فرانسه آشنايى داشت.

شرح حال و معرفی

شرح حال اين عالم گران‌قدر و معرفى آثار او در چند جا آمده است، از جمله:

  1. «مستدرك سفينة البحار»، جلد اول، ص 5 تا 23، چاپ بنياد بعثت، تهران، 1409ق.
  2. «مستدركات علم رجال الحديث»، جلد اول، ص 3 تا 18، چاپ حسينيه عمادزاده (اصفهان)، 1412ق.
  3. «زندگانى علامه بزرگوار، آيت‌الله نمازى شاهرودى»، نوشته حجت‌الاسلام حاج شيخ حسن نمازى، چاپ تهران، 1365ش (رساله‌اى به قطع جيبى، در 32 صفحه).

در مدارك يادشده، مطالبى در باره سير علمى، اخلاق عملى، زهد و تقوى، آثار قلمى، كوشش و پشتكار و آثار ايشان در تعليم و تربيت جامعه و همچنين استادان و پدر ايشان كه از عالمان زاهد بوده، آمده است.

اين عالم جليل، در حوزه علميه مشهد مقدس، همواره مورد تكريم اهل فضل و كمال بود. ايشان عمر شريف خود را در راه تدريس و تربيت و علم و عمل و نشر حقايق اسلام به پايان رسانيد.

ايشان در پرتو عنايات و توفيقات، در بحث و مناظره قدرتى شگرف داشت و با فرق مختلف با استناد به كتب معتبر آنان سخن مى‌گفت. بحث‌هاى مستمر ايشان (از جمله در عربستان سعودى، در برخى سال‌ها) با برادران اهل سنت، آثارى ارزنده در پى داشت و ثمره اين مباحثات كه با حكمت و موعظه حسنه انجام مى‌گرفت، روشن گشتن گروه كثيرى از مسلمانان پاكستان و هندوستان گشت.

فعاليت عمده و مستمر علمى ايشان در باره احاديث و رجال دايرةالمعارف كبير «بحار الأنوار» بود؛ چنان‌كه خود مى‌فرمود: «سه بار دوره كامل بحار، براى احاديث آن و دو مرتبه براى رجال آن مورد مطالعه دقيق قرار گرفت». حاصل اين مطالعات وسيع و دقيق و طاقت‌فرسا، همراه با تتبع كامل دوره كتاب عظيم «الغدير» و كتاب گران‌سنگ «إحقاق الحق» و... تأليف و تدوين دوره كتاب 10 جلدى «مستدرك سفينة البحار» و كتاب 8 جلدى «مستدركات علم رجال الحديث» شد. اين عالم متتبع در شناخت حديث و رجال آن، در شمار نمونگان و برجستگان بود.

استادان ايشان نيز عالمانى چند از بزرگان - در شاهرود، نجف و مشهد - بوده‌اند، ليكن سرآمد استادان ايشان، عالم بزرگ قرآنى، حضرت ميرزا مهدى اصفهانى خراسانى است. ايشان شرح حال اين استاد بزرگوار خويش را در كتاب «مستدرك سفينة البحار»، ذيل واژه «هدى» آورده و شرحى در باره سير علمى و مقامات روحى ميرزاى اصفهانى و چگونگى انصراف خاطر وى از طلب حقايق از راه فلسفه و عرفان و توجه كلى او به قرآن و باب علوم قرآن، ذكر كرده است. اين بخش در مقدمه «مستدرك سفينه» (ص 9 تا 12) نيز آمده است.

از جمله: «عالم عامل كامل، داناى علوم الهى و برخوردار از تأييدات صمدى، پرهيزگار متقى، پاكيزه وارسته، داراى اخلاق كريمه و صفات جليله، مولاى ما و استاد ما، آقا ميرزا مهدى اصفهانى خراسانى... من خداوند را سپاس مى‌گزارم كه مرا به تشرف به حضور او و بهره‌مندى از مقام كريم او توفيق داد...».

اين عالم فاضل و كوشا، به تكاليف دينى و وظايف شرعى با دقت عمل مى‌كرد و بر نوافل يوميه و غسل جمعه مواظبت داشت و از عمل به مستحبات غافل نبود. زاهد و متقى و متواضع بود. براى بزرگ‌ترها احترام قائل مى‌شد و با خردسالان و نوجوانان با محبت بود. وعظ مى‌كرد و خود بدان عمل مى‌نمود و احاديث اهل بيت(ع) را براى اهل مجلس خود مى‌خواند.

وى در اثر تربيت و انفاس مربى كبير، ميرزا مهدى اصفهانى، توجهى خاص به قرآن كريم و ارادتى مخصوص به اهل بيت رسالت(ع) داشت و تا مراحلى به حقايق فضايل و مقامات علمى آن بزرگواران توجه يافته بود. تتبع سرشار چهل ساله ايشان در احاديث نيز اين امر را استوارتر ساخته بود.

آثار

از جمله مهم‌ترين آثار ايشان، مى‌توان به دو كتاب زير اشاره كرد:

  1. «مستدرك سفينة البحار»: كتاب ارزشمند «سفينة البحار»، توسط شيخ عباس قمى به‌عنوان فهرستى جامع و بسيار ظريف و پرمطلب، براى راهنمايى استفاده از كتاب «بحار الأنوار» به رشته تحرير درآمده است، لكن با تمام وسعت مطالب سفينه، بسيارى از موضوعات آن، بلكه بسيارى از عناوين ابواب و موضوعات اخبار آن، از قلم اين غوّاص بحار فوت گرديده و از نظر شريفش دور مانده است؛ ازاين‌رو مرحوم شاهرودى، به جمع‌آورى آنچه از قلم ايشان فوت شده بود پرداخته و در طول متجاوز از سى سال، كتابى كامل، به نام «مستدرك سفينة البحار»، در 10 جلد، تأليف كرده و آن را «السفينة الكاملة» ناميده است. در اين مستدرك، مطالب و مباحث كتاب عظيم «الغدير» علامه مجاهد امينى نيز فهرست شده است.
  1. «مستدركات علم رجال الحديث»: مؤلف متتبع، در اين كتاب رجالى، اسامى ده‌ها و ده‌ها تن از راويان احاديث شيعه و رجال مشايخ عظام در «كتب اربعه» و جز آن‌ها را آورده است كه از قلم علماى رجال، حتى امثال علامه بزرگوار مامقانى در كتاب «تنقيح المقال» و علامه اردبيلى در كتاب «جامع الرواة» افتاده است. در اين كتاب، از «ثقات مشهور» كسى ذكر نشده است، مگر افرادى كه مطلب تازه‌اى در باره آنان به دست مؤلف رسيده است، از قبيل «رفع جهالت»، «رفع ضعف» يا اينكه رجاليون او را در شمار «من لم يرو عنهم» ذكر كرده‌اند و ايشان نشان داده كه وى از شمار «من روى عنهم» است يا كسى بيش از يك امام را درك كرده است و علماى رجال او را جزو كسانى آورده‌اند كه فقط يك امام را درك كرده است و امثال اين نكته‌هاى فنى... و اين مطالب همه با تعيين مدرك و استناد آورده شده است.

ديگر آثار ايشان عبارتند از

الف) چاپ شده

  1. الهادي إلى الحق (بر اساس صحاح سته)؛
  2. الأعلام الهادية في اعتبار الكتب الأربعة؛
  3. ابواب رحمت؛
  4. تاريخ فلسفه و تصوف؛
  5. مناسك حج؛
  6. رساله تفويض (در باره تفويض امور دين و تشريع از سوى خداى متعال به پيامبر اكرم(ص) و ائمه طاهرين(ع)؛
  7. علم غيب امام(عج) (چاپ‌شده با كتاب اثبات ولايت)؛
  8. اصول دين؛
  9. رساله نور الأنوار (مختصر و مفصل)، (چاپ‌شده با كتاب اثبات ولايت)؛
  10. اركان دين؛
  11. اثبات ولايت؛
  12. قرآن و عترت در اسلام؛
  13. زندگانى حبيب بن مظاهر اسدى؛
  14. تاريخچه مجالس روضه‌خوانى و عزادارى؛

و...

ب) آثار چاپ‌نشده

  1. مستطرفات المعالي (مؤلف متتبع، در اين كتاب، كتاب «رجال» ابوعمرو كشى سمرقندى را مرتب كرده و راويان بسيارى را كه در آن كتاب نيامده‌اند، بر آن افزوده است)؛
  2. روضات النظرات (در فقه استدلالى)؛
  3. مجموعه‌اى در طب؛
  4. معرفة الأشياء (طب گياهى)؛
  5. معارف الهيه (دوره كامل)؛
  6. حاشيه بر «تفسير برهان» (مشتمل بر احاديثى كه از صاحب تفسير برهان فوت شده است)؛
  7. حاشيه بر «رجال» شيخ طوسى و تصحيح آن؛
  8. حاشيه بر «رجال» مامقانى؛
  9. حاشيه بر «رجال» آيت‌الله‌ خوئى؛
  10. حاشيه بر «بحار الأنوار»؛
  11. حاشيه بر «حدائق»؛
  12. حاشيه بر «جواهر»؛
  13. حاشيه بر «وقائع الشهور»؛
  14. حاشيه بر «رساله رجبيه» محدث بيرجندى (صاحب كتاب سودمند «كبريت احمر»، در باره آداب اهل منبر)؛


وفات

ايشان در دوم ماه ذى‌حجه سال 1405ق / مرداد 1364ش، در مشهد مقدس ديده از جهان فروبست و پيكرش در يكى از حجره‌هاى ضلع شمال شرقى صحن آزادى (صحن نو) به خاك سپرده شد.


منابع مقاله

برگرفته از پايگاه اطلاع‌رسانى تبيان نت، «نگاهى به زندگى و آثار آيت‌الله على نمازى شاهرودى»، شنبه، 26 فروردين‌ماه 1391ش.


وابسته‌ها