الگو:صفحهٔ اصلی/مقالهٔ برگزیده اول
زندگانى محمد(ص) پيامبر اسلام'، اثر سيد هاشم رسولى محلاتى است كه نويسنده در آن، كتاب «السيرة النبوية» نوشته ابن هشام را از عربى به فارسى ترجمه كرده است.
مترجم در مقدمهاش با يادآورى اهميت و قدمت كتاب «السيرة النبوية» نوشته ابن هشام، افزوده است: «... تا آنجايى كه اين بنده اطلاع دارم اين كتاب تاكنون به زبان فارسى ترجمه نشده بود... تا اينكه دوست محترم ما آقاى سيد اسماعيل كتابچى، پيشنهاد ترجمه آن را به بنده ارائه كرد و من پاسخ را موكول به فرصت و مطالعه بيشترى كردم و بالاخره روى علاقهاى كه به اين سنخ خدمات داشتم پيشنهاد ايشان را پذيرفتم و تدريجا دست به كار ترجمه آن شدم و بحمدالله توانستم در مدتى كمتر از هشت ماه هر دو جلد آن را ترجمه و آماده چاپ كنم...
- بااينكه ما به مقدار زيادى سعى كرديم تا جنبه اختصار در ترجمه الفاظ رعايت شود، ولى در بسيارى از موارد ناچار شديم براى توضيح مطلب، جملاتى را اضافه و يا پسوپيش كنيم تا در روانى ترجمه اخلالى پيدا نشود يا رشته بحث بهخاطر برخى تذكرات استطرادى بريده نشود كه البته براى اينكه متن كتاب هم از تصرف محفوظ مانده باشد توضيحات در مابين پرانتز قرار گرفته و يا در پاورقى ذكر شده است. كتاب سيره ابن هشام، صرف نظر از جنبه تاريخى از نظر تفسير و ادبيات هم حائز اهميت است و آيات بسيارى از قرآن كريم در آن تفسير شده و اشعار زيادى نيز كه مربوط به جنگها و يا ساير وقايع زمان رسول خدا(ص) و يا پيش از آن حضرت است، مورد استشهاد قرار گرفته و يا نقل شده است، ولى از آنجا كه ترجمه قسمتهاى تفسيرى و يا شرح برخى از لغات عربى و يا ترجمه اشعار زيادى كه در اين كتاب ذكر شده براى خوانندگان پارسىزبان خستهكننده و ملالآور بود و مىتوان گفت اكثر قريب به اتفاق خوانندگان از ترجمه آن استفادهاى عايدشان نمىشد، ازاينرو از ترجمه آن قسمتها خوددارى شد و بهجز برخى از موارد كه دخالتى در مطلب داشت و يا به تشخيص مترجم، ترجمه آن لازم و يا مستحسن بود در موارد ديگر با نشان دادن جاى آن از كتاب سيره در پاورقى اكتفا نموده و از ترجمه آن بهطور كلى خوددارى شد.
- در برخى از جاها چنانچه معمول مورخين قديم بوده يك داستان را از دو طريق يا بيشتر نقل كرده و يا ضميمههايى كه فقط از جنبه حديثى نقل آنها لازم به نظر مىرسيده بدان ضميمه كرده و يا طريق خود را در نقل حديث بهطور مشروح ذكر كرده و اسامى روات را با نام پدرانشان در سند آورده است و گاهى نسب اعلام را تا هفت الى هشت واسطه ذكر كرده است كه در تمام اينگونه موارد قسمتهاى اضافى را كه دخالتى در اصل تاريخ و حديث نداشت، حذف كرديم و براى اينكه خواننده هم دچار اشتباه نشود و اينگونه موارد مشخص باشد، در هر جا تلخيصى شده و يا قسمتهايى حذف و يا جملاتى را پيشوپس نقل كرديم، در پاورقى تذكر دادهايم.