نزاهت قرآن از تحریف

نزاهت قرآن از تحریف
نام کتاب نزاهت قرآن از تحریف
نام های دیگر کتاب
پدیدآورندگان جوادی آملی، عبدالله (نويسنده)
زبان فارسی
کد کنگره ‏BP‎‏ ‎‏89‎‏/‎‏2‎‏ ‎‏/‎‏ج‎‏9‎‏ن‎‏4
موضوع قرآن - تحریف

قرآن - دفاعیه‎ها و ردیه‎ها

ناشر اسراء
مکان نشر قم - ایران
سال نشر 1382 هـ.ش
کد اتوماسیون AUTOMATIONCODE11108AUTOMATIONCODE


موضوع

قرآن كتاب خداست، كتاب خدا فعل خداست، همانگونه كه هرفعلى با فاعل آن تناسب دارد،در نتيجه قرآن جاويد و چيره است چنانچه خدا اينگونه است.

از ويژگى جاودانگى قرآن نزاهت آن از تحريف است؛زيرا قرآن يگانه كتاب راستين و مقدس آسمانى است كه از گزند دستكارى بدور مانده و خواهد ماند.

مهمترين و حياتى‌ترين عنصر صيانت قرآن از هرگونه دگرگونى اين است كه اين كتاب سرنوشت‌ساز و هدايتگر در پرتو عنايت حق تعالى نزول و انزال يافته است.از آغاز تنزّل تا انجام نزول همراهى كامل با حق دارد و هيچ باطلى در آن راه ندارد.

در نخستين رتبه خدا از آن نگهبانى مى‌نمايد زيرا او آن را فرو فرستاده و نيز همو از آن نگهدارى مى‌نمايد.در واپسين مرحله فرشتگان ويژه وحى و قرآن محافظت آن را برعهده گرفته‌اند.[1]

گرچه تحريف‌ناپذيرى قرآن امر قطعى و مسلمى است و نقيض آن را «شبهۀ تحريف» نامگذارى نموده‌اند ولى از ديرباز تاكنون دانشمندان راستين همواره با بيان و بنان تلاش نموده‌اند آن امر قطعى را مبرهن و مستدل نمايند و ترهات و توهمات معتقد به تحريف را برملا سازند.

يكى از چهره‌هاى درخشان در عرصه تفسير و قرآن‌پژوهى حكيم فرزانه و عارف وارسته آیت‌الله عبدالله جوادى آملى است كه هماره در پژوهشهاى تفسيرى به شيوه‌هاى گوناگون تحريف‌ناپذيرى قرآن را تبيين نموده و چندى پيش اثرى جداگانه به زبان شيرين و شيواى فارسى(كه املح السنه و زبان نمكين است)به اسم نزاهت قرآن از تحريف تألیف نموده و آن را به زيور چاپ آراسته گردانيده است.

زندگينامه

«وى در سال 1312 ش در شهر آمل در خانواده‌اى از علم و تقوا تولد يافت.تحصيلات مقدماتى را از سال 1325 ش نزد پدر،فرسيو، اشراقى، اعتمادى و جمعى ديگر در زادگاه آغاز كرد.سپس در سال 1330 به تهران آمده و در مدرسۀ مروى مستقر شد.

مكاسب را پيش مرحوم جابلقى، رسائل و كفايه را خدمت سيد عباس فشاركى تلمذ كرد.اساتيد ديگر ايشان در معقول مرحوم ابوالحسن شعرانى،فاضل تونى و الهى قمشه‌اى بود.شرح فصوص را نزد فاضل تونى خواند.

همچنين بخشهايى از علم هيئت چون شرح چغمينى و شرح زيج بهادرى را نزد الهى فرا گرفت.

در سال 1335 بود كه به قم آمد و از اساتيد فقه و اصول آن دوران يعنى حضرت امام خمينى، محقق داماد و ميرزا هاشم آملى استفاده برد.»[2]

وى علوم قرآن و تفسير پژوهى را نزد اساتيد بزرگوار اين فن،شعرانى، الهى و علامه طباطبايى تكميل نمود.بيشترين استفادۀ قرآن‌پژوهى را از محضر پربار درس رسمى تفسير الميزان علامه طباطبايى نموده است.

آثار

مفسر محترم آثار قرآنى ارزشمندى به جامعۀ قرآن‌پژوهان تقديم نموده است كه به نام برخى از آنها اكتفاء ميشود.

1-تفسير موضوعى قرآن كريم در پانزده جلد.

2-تفسير ترتيبى قرآن موسوم به تسنيم شش جلد تاكنون.

3-هدايت در قرآن.

4-عبادت در قرآن.

5-على بن موسى الرضا (ع)و القرآن الحكيم عربى.

6-قرآن از منظر امام رضا (ع)فارسى.

7-نزاهت قرآن از تحريف.

معرفى كتاب

كتاب نزاهت قرآن از تحريف به قلم رساى آیت‌الله جوادى آملى به رشته تحرير در آمده و آقايان حجة الاسلام نصيرى و بندعلى آن را پژوهش و ويرايش نموده‌اند.مركز نشر اسراء براى اولين بار در مهر ماه 1383 ش به تيراژ 3000 نسخه با جلد شوميز در قطع وزيرى به قيمت 13000 ريال در قم آن را منتشر كرده است.

كتاب داراى 214 صفحه ميباشد.آغاز آن با فهرست اجمالى مطالب شروع و انجام آن با فهرست آيات، روايات، اشعار، كتب، اعلام و منابع به پايان ميرسد.

مطالب آن در چهار فصل و سخن ناشر به عنوان پيشگفتار تنظيم گرديده است.

سخن ناشر پيرامون بررسى اصل شبهه تحريف و اشاره به آياتى چند از قرآن است كه بر تحريف‌ناپذيرى قرآن گواهى ميدهند.وى ريشه اين شبهه را ناشى از جهل و غرض برخى از مغرضان مى‌داند.مهمترين خسارت ناشى از اين حادثه ناگوار را تفرقۀ خانمان‌سوز ميان امت اسلامى برشمرده است.استاد جوادى براى دفع اين مشكل و ايجاد وحدت دست به قلم شده و اين اثر وزين را تدوين و در آن دلايل و شبهات واهى تحريف را از بيخ و بن ويران و بنيان استوار نزاهت قرآن از تحريف را همچون گذشته آباد نمودند.

ساختار

مطالب چهار فصل به اختصار عبارتند از فصل اول:كليات،فصل دوم:دلايل نزاهت قرآن از تحريف،فصل سوم:شواهد نزاهت قرآن از تحريف و فصل چهارم:نقد و بررسى شبهات مدعيان تحريف.

در فصل اول عناوين گوناگونى كه جنبه كلى دارند به چشم ميخورد كه عبارتند از

ريشه‌يابى و معناشناختى مفهوم واژه تحريف و مشتقات آن از منابع دست اول لغت عربى و فارسى، بررسى تقسيمات مختلف تحريف به لحاظ معنوى و لفظى. تحريف معنوى را تفسير به رأى قلمداد نموده، تحريف لفظى را به تحريف به فزونى و تحريف به كاستى نيز تقسيم نموده است.تحريف معنوى بدون ترديد در قرآن راه يافته و تحريف لفظى به فزونى را همگان انكار نموده‌اند زيرا با ادعاى تحدى و اعجاز قرآن از طرف خدا و قرآن تناقض دارد.محل بحث را از ميان اقسام سه گانۀ تحريف، تحريف لفظى به كاستى برشمرده كه تنها گروه اندكى از عالمان شيعى و سنى ميل به آن پيدا نموده‌اند.

با وجود روايات فراوان تحريف در جوامع روايى اهل سنت و اعتقاد آنان به نسخ تلاوت در قرآن نسبت تحريف به شيعه اتهامى ظالمانه است.زيرا گناه و اشتباه يك نفر بنام محدث نورى را به حساب مذهب نهادن نزد عقل سليم ستم بزرگ است.به ويژه كه آن مرحوم در پايان عمر پشيمان شده و از اين رأى ضعيف عدول نموده است.

ثمرات اتهام تلخ تهمت موجب شد بيگانگان شيعيان را از دايرۀ اسلام خارج نمايند.

و ميان عالمان ناآگاه شيعى و سنى نزاع علمى برقرار شود و شيعيان نيز به سنيان نسبت تحريف از نوع اعتقاد به نسخ تلاوت قرآن بدهند كه البته اين نيز تعصب نابجايى است.

اثبات نزاهت قرآن از تحريف از سه جهت ضرورى است:1-دفاع از حريم و كيان قرآن كه سند معتبر و معجزۀ جاويد پيامبر است.2-پاسخ به شبهات دشمنان قرآن و اسلام و مسلمين 3-اثبات اعتبار ظاهر الفاظ آيات قرآن و ابطال نظريه اخبارى‌ها كه معتقدند تنها آياتى معتبرند كه روايات آن را تفسير نموده باشد.

جايگاه علمى نزاهت قرآن از تحريف در علم تفسير، علم كلام و علوم قرآن هرسه است.

رهيافت‌هاى تحريف به كاستى يا فزونى چهار مرحله دارد:1-هنگام دريافت وحى توسط پيامبر بر اثر سهو،نسيان و ضعف نيروى ادراك 2-هنگام نگهدارى وحى در حافظۀ پيامبر 3-هنگام ابلاغ قرآن به مردم 4-پس از ابلاغ قرآن به مردم.

همگان تحريف در سه مرحلۀ اول را انكار كرده و محل بحث را مرحله اخير قرار داده‌اند.

و دلايل يكايك اين مراحل را از قرآن بازگو مى‌نمايد.

دشمنان قرآن با چهار شيوه با قرآن مقابله نموده‌اند:1-نقض يا تخلّف مدعا از دليل 2-منع يا اشكال كردن در يكى از مقدمات قضيه 3-معارضه يا عرضه دليل توسط حضم در عرض دليل مستدل 4-تحريف كتاب آسمانى.در آغاز از پيامبر خواستند قرآن را تحريف كند پس از نااميدى خودشان به فكر تحريف افتادند.و در اين انديشه ره به جايى نبردند.

در فصل دوم مطالب زير را ميخوانيم

بررسى دلايل عقلى و نقلى مصونيت قرآن از تحريف، برشمردن انواع دلايل عقلى، 1-ضرورت اتمام حجت قرآن عقلى است كه با تحريف قرآن ناسازگار است.

2-لازم و ملزوم بودن اعجاز قرآن و تحريف‌ناپذيرى قرآن

برشمردن اقسام دلايل نقلى،قرآن، سنت يقينى، تواتر قرآن و شهرت

1-قرآن:در استدلال به قرآن از چهار آيه، آيه رصد، آيه حفظ، آيه نفى باطل و آيه اطفاء نور الهى استفاده شده است.شبهات آيات چهارگانه در جاى خود مطرح و پاسخ داده شده است.

در اين بخش ديدگاه علامه طباطبايى مورد نقد و بررسى قرار گرفته است.

همچنين شبهه دور مطرح و ابطال گرديده و آن اينكه استدلال به آيات چهارگانه براى تحريف‌ناپذيرى قرآن مستلزم دور است زيرا امكان دارد خود اين آيات تحريف شده باشند.

حل اين شبهه از چند راه مطرح شده

اول:راه حلى است كه مرحوم خويى ارائه كرده كه در روايات به كل قرآن استناد شده است مولف محترم اين راه را نمى‌پذيرند زيرا صيانت قرآن را منوط به روايات مى‌كند.

دوم:راه حلى است كه مستند به معجزات غير قرآنى است.يعنى حجيت سخن پيامبر نه از راه قرآن بلكه از راه معجزات غير قرآنى ايشان اثبات مى‌شود پس دور منتفى است نويسنده كتاب سه اشكال به اين راه حل مطرح مى‌كند.

يكم:پيامبر مجموع قرآن و عترت را حجت قرار داد نه عترت و معجزات غير قرآنى را.

دوم:اثبات حجيت رسالت پيامبر از راه معجزات غير قرآنى باز به كلام الهى منتهى مى‌شود

سوم:اثبات حجيت رسالت پيامبر از راه معجزات غير قرآنى اگرچه براى مسلمانان حاضر در عهد رسالت معتبر است اما براى آيندگان بى‌ارزش است.

سوم:راه حلى است كه از بهره‌جستن از اطراف علم اجمالى است يعنى براى ادعاى تحريف چهار حالت تصور مى‌شود كه سه حالت آن باطل است و يك حالت آن صحيح است استاد جوادى اين راه را نيز نمى‌پسندد زيرا مدار علم اجمالى در احكام فقهى است نه مسايل كلامى و بحث تحريف‌ناپذيرى قرآن مسئله كلامى و اصول دينى است.

و در پايان شبهه دور را كماكان به حال خود بدون پاسخ مى‌گذارد و اميد دارد در ادامه مباحث كتاب پاسخى در خور آن ارائه كند.

2-سنت:پنج دسته از روايات بر پيراستگى قرآن از تحريف دلالت دارند حديث ثقلين، روايات عرضه مطالب بر قرآن، روايات مراجعه به قرآن در فتنه، روايات تلاوت سورۀ كامل در نماز و روايات فضايل سوره.

مجموع اين دسته روايات دلالت مى‌كند كه قرآن مصون از تحريف است.

3-تواتر قرآن يعنى صدور قرآن و انتقال آن دست به دست از صدر اسلام تاكنون به حد تواتر رسيده است.

4-شهرت يعنى گواهى دانشمندان اسلامى بر نزاهت قرآن از تحريف از بهترين دلايل نقلى است.

گفتار برخى از عالمان شيعى

1-شيخ صدوق:قرآن كنونى همان قرآن پيامبر است و جز اين اتهام دروغ به شيعه است.

2-شيخ مفيد:قرآن كنونى بى‌فزونى و كاستى كلام خداست و روايات ناسازگار با آن اخبار آحاد بى‌اعتبار است.

3-سيد مرتضى:علم به قرآن متواتر است و ادعاى مخالفان آن بى‌اعتبار است زيرا به اخبار ضعيف استناد مى‌كنند.

4-شيخ طوسى:تحريف قرآن به فزونى به اجماع مسلمانان باطل است و به كاستى بنا به مذهب صحيح اماميه نيز باطل است و اخبار ناسازگار با آن آحاد است كه نه موجب علم است و نه عمل.

5-طبرسى:وى با شيخ طوسى و سيد مرتضى در اين مسئله هم‌عقيده است.

6-ساير بزرگان شيعه از گذشته تاكنون نيز به صراحت ادعاى تحريف به زيادى و نقصان را ابطال كرده‌اند.

ابيات مولوى در مثنوى دربارۀ نزاهت قرآن از تحريف از مصاديق شعر حكيمانه است.

نقد و بررسى كاربرد اجماع براى ابطال تحريف.

اجماع منقول مانند خبر واحد است كه مفيد علم و يقين نيست.

اجماع محصل محقق نشده است زيرا بسيار مشكل است به‌ويژه در چنين مسئله‌اى كه دسترسى به نوشته‌هاى تمام دانشمندان عملا محال است.بر فرض تحصيل اجماع دانشمندان موجود باز مشكل پابرجاست زيرا تراكم ظنون است كه مفيد قطع و يقين نيست.

البته تواتر نقل قرآن مسلم است كه البته اين خارج از اجماع است.

فصل سوم:شواهد نزاهت قرآن از تحريف

1-اهتمام فراوان پيامبر و صحابه در حفظ و ثبت و ضبط قرآن

2-اهتمام مسلمانان بعد از رحلت پيامبر به ثبت و ضبط قرآن

شواهد تاريخى

1-جلوگيرى از افزودن حكم رجم به عنوان آيه در قرآن

1-2-جلوگيرى از حذف واو از قرآن در آيه 100 سوره توبه.

2-3-جلوگيرى از حذف واو از قرآن در آيه 34 سوره توبه.

3-استدلال نكردن ائمه به آياتيكه ادعا شده نام ائمه در آنها آمده است.

نقد و بررسى روايات تنصيص بر امامت ائمه.

فصل چهارم:بررسى و نقد شبهات مدعيان تحريف

1-روايات دلالت كننده بر تحريف كه نورى در فصل الخطاب جمع‌آورى كرده يا از جهت سند مخدوش‌اند،يا در دلالت بر تحريف ناتمامند، و يا از هردو جهت مخدوشند.و بر فرض صحت سندى و دلالى برخى از آنها از حد خبر واحد تجاوز نمى‌كنند.

نقد سندى روايات تحريف

عموم روايات يا سند آنها مقطوع است،يا از راويان كاذب و جاعل است، و يا از منابع بى‌اعتبار نقل شده‌اند مانند كتاب سليم بن قيس هلالى و تفسير فرات كوفى.

نقد متنى روايات تحريف

1-مراد از تحريف در برخى از اين روايات تحريف اصطلاحى نيست بلكه تفسير به رأى است.

2-رواياتى كه براى برخى از آيات اضافاتى نقل كرده جنبۀ تفسيرى يا بيان مصداق است نه تحريف اصطلاحى.

3-رواياتى كه اختلاف قرائت را تبيين مى‌كنند با تحريف فرق دارند.

2-چون جمع قرآن به معصوم مستند نيست پس قرآن ظنى الصدور است.

اين شبهه چند پاسخ دارد

اول:اين ادعاى شما نيز چون مستند به معصوم نيست پس ظنى الصدور است و قابل اعتماد نيست.

دوم:جمع قرآن گرچه مستند به معصوم نيست ولى به افراد زيادى مستند است كه متواتر و اطمينان‌آور است.

سوم:قرآن مردم را به آوردن مثل ده سوره و يك سوره دعوت به مبارزه كرده است و اين نشان مى‌دهد كه در عصر نزول مجموعۀ قرآن و سوره‌ها معلوم بوده است.

چهارم:مفاد روايت ثقلين با جمع‌آورى قرآن در زمان ابوبكر منافات دارد زيرا قرآن در زمان پيامبر پراكنده بوده در حاليكه در روايت فرموده من در ميان شما قرآن و كتاب خدا و عترت را به يادگار مى‌گذارم به مجموعۀ پراكنده كتاب اطلاق نمى‌شود.

اين شبهه چنين حل مى‌شود كه قرآن در زمان پيامبر به عنوان كتاب جمع‌آورى شده است و هيچ ناسازگارى وجود ندارد زيرا در آيات قرآن به نوشتن عهدنامه‌ها، پيمانهاى تجارى و قراردادهاى اقتصادى تصريح شده كه به عنوان مكاتيب الرسول جمع‌آورى شده چگونه قرآن جمع‌آورى نشد پس مراد از جمع قرآن در عهد ابوبكر معناى ديگرى(به معنى صحافى قرآن در ميان دو جلد است)دارد.

پنجم-اگر جمع قرآن مستند به معصوم نيست احتمال تحريف به زيادى نيز وجود دارد در حاليكه مدعى قائل به آن نيست.

ششم-اهتمام پيامبر و صحابه و مسلمانان به قرآن با اين ادعا ناسازگار است.

هفتم-قرآن در زمان پيامبر(ص)جمع‌آورى شد تنها در زمان ابوبكر صحافى شد.

3-مصحف امام على(ع) به نظر نورى دليل بر تحريف قرآن است وگرنه آن را رد نمى‌كردند.

اين حرف گرچه درست است ولى دليل تحريف نمى‌شود زيرا تفاوت مصحف على با قرآن از جهت ترتيب آيات و سور براساس نزول، مشتمل بر تفسير و تاويل و تبيين شأن و سبب نزول و ناسخ از منسوخ و عام از خاص و مطلق از مقيد متفاوت بود نه از جهت كميت متن

4-تشابه حوادث امت‌هاى توحيدى دليل آن است كه همانگونه كه تورات و انجيل تحريف شده قرآن نيز تحريف شده

اين اخبار آحادند كه در مسايل اعتقادى موجب علم و عمل نمى‌گردد.و يا متواتر اجمالى‌اند كه تحريف قرآن از عموم و قدر مشترك آنها استثناء شده است.

ديگر اينكه اين روايات ناظر به حوادث آينده امت اسلام است نه زمان رسالت.

و اگر قرار باشد به عموم و اطلاق اين روايات عمل شود تخصيص اكثر لازم مى‌نمايد زيرا اكثر حوادث امت گذشته در امت اسلامى رخ نداده است.

و نيز اين روايات بايد بر قرآن عرضه شوند كه با عرضه معلوم مى‌شود مخالف قرآن‌اند كه قابل عمل نيستند.

5-عدم انسجام ميان آيات

دفع اين شبهه به آن است كه چون آيات در مناسبت‌هاى مختلف نازل مى‌شدند انسجام ميان آنها ضرورى نيست ولى انسجام ميان كلمات و جملات يك آيه ضرورى است.

6-وجود آيات منسوخ التلاوة در قرآن دليل بر تحريف قرآن است.

دفع آن به اين است كه آيات منسوخ التلاوة در قرآن امكان ندارد و اين سخن واهى است.

پانوشت

تحقيقات-بخش قرآن

مرتضايى-فروردين 84

[1]-قرآن در قرآن،جوادى آملى، اسراء،قم، سوم،1381،ص 315.

[2]-دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهشى،خرمشاهى و همكاران،ناهيد، تهران، اول،1377،ج 1،ص 855.


پیوندها