جواهر التفسیر
جواهر التفسير به زبان فارسى شامل تفسير سورههاى حمد، بقره، آلعمران و بخشى از سوره نساء (آيه 84) مىباشد. در حال حاضر فقط يك جلد آن كه شامل مقدمات تفسيرى و سوره حمد مىباشد ارائه شده است و اگر بنا باشد كه همه آن منتشر گردد به سه جلد خواهد رسيد. به گفته محقق، مواد تأليف دو جلد ديگر جمعآورى شده امّا فرصتى براى تأليف و پاكنويس آن مواد پيدا نشده است.
نام کتاب | جواهر التفسیر |
---|---|
نام های دیگر کتاب | تفسیری ادبی، عرفانی، حروفی، شامل مقدمهای در علوم قرآنی و تفسیر سوره حمد |
پدیدآورندگان | عباسی، جواد (محقق)
کاشفی، حسین بن علی (نويسنده) |
زبان | فارسی |
کد کنگره | BP 102/12 /ک2ج9 |
موضوع | تفاسیر (سوره فاتحه)
تفاسیر شیعه - قرن 9ق. قرآن - علوم قرآنی کاشفی، حسین بن علی، - 910ق. - سرگذشت نامه |
ناشر | مرکز پژوهشی ميراث مکتوب |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1379 هـ.ش |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE1396AUTOMATIONCODE |
يك سوم حجم تفسير به سوره حمد و دو سوم آن به سوره بقره، آلعمران و بخشى از سوره نساء اختصاص دارد. كاشفى تمام قدرت تفسيرنويسى خود را در مقدمه و تفسير سوره حمد به كار مىبرد. از ابتداى سوره بقره، طريق ايجاز رعايت گشته و از آرايههاى ادبى نيز كاسته شده است. در همين مقدار دو سبك مختلف تفسيرنويسى و ادبى ديده مىشود. پايان سوره حمد در نسخه مدرسه عالى شهيد مطهرى ماه رجب سال 888ق مىباشد، ولى كاشفى در شعرى آن را 890ق مىداند، تاريخ شروع آن نيز 886 يا 887ق بوده است.
جواهر التفسير، محصول دوران پختگى كاشفى است، سن وى هنگام نگاشتن آن حدود 50 سال بوده است. عنوان مختصر الجواهر جزو تعداد كتابهاى تفسيرى در بعضى منابع آمده است، امّا اصلاً وجود نداشته است.
مفسر در خطبه آغاز كتاب، بيانى در شرافت علم تفسير، انواع آن و برترى اين علم بر علوم ديگر دارد. قبل از آغاز تفسير مقدمهاى در 4 اصل و 22 عنوان در علوم قرآنى، ارائه كرده است. اين اصول عبارتند از:اصل اول: در فضائل قرآن و اسامى آن و مباحث ديگر ضمن چهار عنوان. اصل دوم: در بيان جامعيت قرآن و چگونگى انشعاب علوم از آن، ضمن پنج عنوان. اصل سوم: در ذكر الفاظى كه ميان مفسران متداول است، ضمن هشت عنوان. اصل چهارم: در فوائد متفرقه كه از معرفت آن چارهاى نيست، ضمن شش عنوان.
ابتداى تفسير، با فاتحة الكلام است، كه در بحث استعاذه، فوائد آن، امر به آن و نكات ديگر مىباشد.
سوره حمد را با تفسير بسمله آغاز مىكند، كه تكبيتى، مطلع بيان اوست، اقوال محققان را با تعبير «محققان مىگويند» نقل نموده، گزارشى از تفاسير مختلف با ذكر نام آنها مىدهد. تفاسيرى چون كشاف، كشف البيان، معالم التنزيل، مدارك، فرايد، بحر الحقايق و كشف الحقايق، كشف الاسرار، تفسير نسفى، زادالمسير و كتابهايى نظير تأويلات علم الهدى، احقاق، عين المعانى، بصائر و ينابيع.
پس از آن به نقل اقوال فقهاى مذاهب در بسمله پرداخته به بحث فقهى مىپردازد، نظر حنفى، مالكى و... را نقل نموده با احاديثى از صحاح آن را ادامه مىدهد.
خواص فاتحه و تسميه آن از عناوينى است كه به آنها توجه مىنمايد. نقل قول وى بسيار زياد است، از حقايق القرآن، كتاب الزينة، روضة الانس، رياض المتذكرين، بحر الحقايق و فتوحات شيخ اعظم بياناتى را مطرح مىكند.
در فراز آيات پس از مباحث لفظى، مطالب خود را در قالب اشارات مطرح مىنمايد و سپس تحت عنوان كلى «معانى فاتحة و حقايق آن» عمده مباحث مختلف را مطرح مىكند.
جايگاه جواهر التفسير در ميان ديگر تفسيرها
تفسيرنويسى به زبان فارسى از قرن چهارم هجرى شروع شد و تا اواخر قرن نهم كه «جواهر التفسير» نوشته شد، به نام بيش از بيست تفسير فارسى برمىخوريم.
از ميان آنها، روض الجنان معروف به تفسير ابوالفتوح رازى، از همه مفصلتر و جامعتر است، و كشف الاسرار ميبدى بيشتر از همه صبغه ادبى-عرفانى دارد.
جواهر التفسير در بخش سوره حمد، از جهت تفصيل و جامعيت مطالب، به تفسير ابوالفتوح شبيه است، و از جهت آرايهها و سبك ادبى به كشف الاسرار نزديك مىشود.
ويژگىهاى سبك تفسيرى
- ذكر مآخذ مطالب مورد استفاده: در قديم ميان بسيارى از اهل علم اين رسم وجود داشته كه مآخذ مطالب را ذكر نمىكردهاند.
- كاربرد اشعار فارسى و عربى براى پرورش مطلب و در اين ميان اشعار مولوى رايجتر است.
- كاربرد اصطلاحات صوفيه و عرفا، مانن: صحو، سكر، وجد و...
- كاربرد ضربالمثلهاى عربى و فارسى.
- ريشهيابى لغات: در مورد تكتك كلمات سوره حمد ريشهيابى معنايى آمده است.امّا اين ريشهيابى و فقهاللغة شامل بحثهاى صرفاً لغوى نمىشود بلكه همراه با نكات ادبى و با نثر ادبى مىباشد.
- تأثيرپذيرى از سبك خواجه عبدالله انصارى و ميبدى.
- تقسيمبندى دقيق و تنظيم مطالب.
- وجود دو سبك مختلف تفسيرى (جامع و مختصر).
ويژگىهاى نثر
1-نثر مسجّع؛ 2-كاربرد جناس؛ 3-تتابع اضافات؛ 4-تشبيه و استعاره؛ 5-ايجاز در جملهبندى، اطناب در توضيح؛ 6-همآوايى حروف؛ 7-حسآميزى؛ 8-كاربرد تنوين فتح براى ساخت قيد؛ 9-استفاده از فصل ربطى مستعمل؛ 10-تطابق صفت و موصوف.
چون كاشفى از برجستهترين نثرنويسان نيمه دوم قرن نهم هجرى است و نثر او ساده، شيوا و شامل برخى وجوه تفسيرى است، مورد استقبال بسيار قرار گرفته و در ميان مردم دستبهدست مىگشته است. البته بعدها توسط زوارهاى (م حدود 950ق)و ملا فتح الله كاشانى (م 988ق) ممزوج به روايات اهل بيت(ع) و تبيين ديدگاههاى شيعى مىگردد. چون كاشفى در هرات ملازم عليشير نوايى و جامى بوده و اين كتاب را براى تقديم به امير تأليف نموده، اعتقادات شيعى خود را ابراز نكرده است؛ زيرا عليشير نوايى فردى بىنهايت متعصب بود و ارائه تفسيرى بر مذاق شيعه ممكن نبوده است.
نسخه شناسى
مقدمه، تحقيق و تصحيح «جواهر التفسير» توسط دكتر جواد عباسى انجام يافته است. مقدمه وى در معرفى كاشفى، آثار، مذهب و احوال اوست. نسخهها و شيوه تصحيح آنها در بخش «نسخه شناسى» مىآيد.
نسخه حاضر: نسخههاى خطى فراوانى از جواهر التفسير در خارج و داخل ايران وجود دارد. در كار اين تصحيح به چهار نسخه موجود در ايران بسنده شده است، كه اينك به معرفى آنها مىپردازيم:
- نسخه الف، كتابت آن در سال 979ق بوده و هم اكنون در كتابخانه آستان قدس رضوى با شماره 1277 در بخش نسخ خطى نگهدارى مىشود.
- نسخه ب با شماره 4346 محفوظ در كتابخانه آیتالله مرعشى در قم، اين نسخه در سال 1051ق نوشته شده و نسبت به ساير نسخهها از همه جديدتر است.
- نسخه ج نسخه خطى با شماره 1948 از مدرسه عالى شهيد مطهرى، بسيار كم غلط و جا افتادگى است.
- نسخه د از كتابخانه مجلس شوراى ملى با شماره 12722، با تاريخ كتابت سال 983ق.
اساس قرار دادن نسخه الف، تطبيق نسخهها با هم و جبران جا افتادگىها و اصلاح متن، بررسى دقيق متن و نشانهگذارىها توسط علامتها، پاراگرافبندى و اشاره به هر چه بر متن افزوده يا كاسته شده در زيرنويس از جمله فعاليتهاى محقق اثر است.
در اين نسخه تصاويرى از صفحات اول و آخر و نمونهاى از دستخط مفسر، آورده شده است. چاپ موجود، كه جلد اول مىباشد، توسط مركز نشر ميراث مكتوب با تحقيق دكتر جواد (فرزاد) عباسى، به سال 1379ش، در قطع وزيرى، نوبت اول خود را عرضه كرده است. در پايان اين نسخه، محقق فهارس گوناگونى را ارائه داده كه عبارتند از: فهرست اعلام، كتابها، اشعار فارسى و عربى، امثال و عبارات عربى.
منابع مقاله
1-مقدمه و متن كتاب.
2-دانشنامه قرآن و قرآنپژوهى، به كوشش بهاء الدين خرمشاهى، جلد 1، ص 692.
3-دايرة المعارف تشيع، ج 4، ص 527.
4-طبقات مفسران شيعه، عقيقى بخشايشى، ج 2، ص 354.