ابن طملوس، یوسف بن محمد
ابن طُمْلوس، ابوالحجاج یوسف بن محمد (559 -620ق/ 1164-1223م)، پزشک و فیلسوف اندلسى.
در مورد کنیه و شهرت و نیز نام پدر وی در مآخذ موجود آشفتگیهایى به چشم مىخورد.
کاتب المدخل لصناعه المنطق اثر معروف ابن طملوس، در آغاز کتاب، او را ابوالحجاج محمد خوانده، ولى ابن ابى اصیبعه کنیهاش را ابواسحاق دانسته است.
ابن ابّار یکجا نام پدرش را احمد و در جای دیگر محمد دانسته است.
در التکمله «ابن طملوس» به غلط «ابن طحلوس» ضبط شده است. درباره واژه «طملوس» اطلاع دقیقى نداریم. نالینو آن را شکل تحریف شده بارتولومایوس؛ یا پتولمایوس (بطلمیوس) دانسته و گویا در مجموعهای هم که یکى از رسایل ابن طملوس در آن آمده، نام او یوسف بن بطلمیوس ضبط شده است.
ابن طملوس در جزیره شقر از توابع بلنسیه متولد شد و همانجا رشد یافت.
تحصیلات، اساتید، مناصب
اگرچه ازجزئیات دقیق محل تحصیل و استادان او آگاهى در دست نیست، ولى نزد ابن وداح لحمى و به احتمال قریب به یقین نزد ابن رشد، فیلسوف و پزشک معروف، و کسانى چون ابوعبدالله ابن حمید، قاضى بلنسیه، ابوالقاسم ابن وضاح طب و فلسفه و علم دین و ادب آموخت.
از اینجا مىتوان دانست که وی احتمالاً در قرطبه به شاگردی ابن رشد رفته بوده است.
ابن طملوس خود هیچ اشارهای به شاگردیش نزد ابن رشد نکرده و گویا خواسته است چنان بنمایاند که منطق را از روی برخى از آثار غزالى و فارابى فراگرفته است.
مغضوب واقع شدن ابن رشد از سوی علمای عصر و تبعید او به دست منصور موحدی، البته سبب این سکوت بوده است تا مورد لعن و تکفیر واقع نگردد. چنانکه در مقدمه کتاب المدخل که در آن اجمالاً به سیر تحولات فکری و علمى اندلس پرداخته، به علمای ظاهری سخت تاخته و آنان را مخالف علم و اندیشه خوانده و یادآور شده که این کسان، کتابهای غزالى را بسوختند و عالمانى چون بقى بن مخلد را به چوب تکفیر براندند.
با اینهمه ابن طملوس مدتى به جای ابن رشد، طبیب مخصوص ابویوسف یعقوب المنصور موحدی شد و سپس همین منصب را در دربار محمد الناصر موحدی یافت.
ابن طملوس را که مردی متدین و نرمخو بود و به علوم اوایل مىپرداخت و در ادب دستى قوی داشت، یکى از بزرگترین دانشمندان اندلس و در واقع آخرین پزشک مشهور شرق آن دیار خواندهاند.
پالنثیا احتمال داده که وی شرح و تفسیر منطقِ ارسطو را نزد ابن رشد خوانده و با مالک بن وهیب، منطقى مشهور عصر خود، در این ابواب مباحثات طولانى داشته است.
نیز، بنابر گفته او، منقولاتى از کتاب تصنیف العلوم (؟) فارابى دارد که ظاهراً منظور پالنثیا احصاء العلوم بوده است.
وی شعر نیز مىسرود.
وفات
سرانجام در زادگاه خود، جزیره شقر درگذشت.
آثار
آنچه از آثار ابن طملوس شناخته شده بدین قرار است:
1- شرح الفیه یا ارجوزه ابن سینا؛
در طب که آن را برای یکى از امرای موحدی تألیف کرد.
از این شرح نسخهای در مجموعه شماره 74 کتابخانه عبدالحى کتانى و نسخه دیگری در کتابخانه احمدیه تونس به شماره 5355 موجود است. رنو5 مقالهای درباره این رساله نوشته است؛ رساله کوچکى به نام:
2- درباره قضایای ممکن و واجب،
که اشتاین اشنایدر آن را به عبری ترجمه کرده است.
3- شرح بر تحلیلات اولى و عبارت ارسطو؛
که نسخهای از آن در اسکوریال موجود است.
اما مهمترین اثر ابن طملوس:
4- المدخل لصناعه المنطق؛
نام دارد.
این کتاب رسالهای کامل در منطق براساس آراء و اقوال غزالى و فارابى و ارسطو است که در مقدمه آن به سیر تحولات فکری و علمى اندلس پرداخته است.
جلد اول این کتاب، شامل مقولات و کتاب العباره با ترجمه اسپانیایى آن توسط آسین پالاسیوس6 در 1916م در مادرید به چاپ رسیده است[۱].
پانویس
- ↑ سجادی، جعفر، ج4، ص146-145
منابع مقاله
سجادی، جعفر، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377.