ابن‌ شاطر، على‌ بن‌ ابراهیم‌

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    ابن‌ شاطر، ابوالحسن‌ علاءالدین‌ على‌ بن‌ ابراهیم‌ بن‌ محمد بن‌ همام‌ انصاری‌ ‌
    NUR00000.jpg
    نام کاملعلى‌ بن‌ ابراهیم‌ بن‌ محمد؛
    نام‌های دیگرابن‌ شاطر، ابوالحسن‌ علاءالدین‌ على‌ بن‌ ابراهیم‌ بن‌ محمد بن‌ همام‌ انصاری‌؛
    لقب‌ علاء‌الدین، مطعم‌ فلکى، علامه؛
    تخلصابن شاطر؛
    نسبانصاری؛
    نام پدرابراهیم‌ بن‌ محمد بن‌ همام‌ انصاری؛
    ولادت704ق؛
    محل تولددمشق؛، شام؛
    محل زندگیشام؛
    رحلت777ق‌؛
    طول عمر73؛
    دیناسلام؛
    مذهب‌ اهل‌سنت؛
    پیشهعالم دینی، اخترشناس‌، ریاضى‌دان‌، کنده‌کاری‌ بر روی‌ عاج، ساختن‌ وسایل‌ و ابزار نجومى‌ و آلات‌ گاه‌ شماری‌ و گاه‌ شناسى‌ و محاسباتى‌؛
    منصبریاست‌ مؤذنان‌ و مسئولیت‌ تعیین‌ اوقات‌ شرعى‌ در جامع‌ اموی‌؛
    اطلاعات علمی
    درجه علمیعالم دینی، اخترشناس، ریاضى‌دان‌؛
    اساتیدعلى‌ بن‌ ابراهیم‌ بن‌ شاطر؛
    مشایخ‌ ‌
    برخی آثار1- الزیج‌ الجدید، 2- ارجوزه فى‌ الکواکب‌؛

    ابن‌ شاطِر، ابوالحسن‌ علاءالدین‌ على‌ بن‌ ابراهیم‌ بن‌ محمد بن‌ همام‌ انصاری‌ معروف‌ به‌ مطعّم‌ فلکى (704-777ق‌/1304-1375م‌)، اخترشناس‌ و ریاضى‌دان‌ مشهور دمشقى‌.

    وی‌ از سوی‌ بیشتر دانشمندان‌ معاصرش‌ لقب‌ علامه‌ یافت‌ و به‌ سبب‌ انتساب‌ به‌ نخستین‌ معلم‌ خود ابن‌ شاطر که‌ بعدها به‌ ابن‌ شاطر ارشد معروف‌ شد، با این‌ عنوان‌ خوانده‌ مى‌شد.

    از جزئیات‌ زندگى‌ ابن‌ شاطر اطلاع‌ دقیقى‌ در دست‌ نیست‌.

    ولادت، بیشه، تحصیلات

    بنابر بیشتر روایات‌ در دمشق‌ زاده‌ شد و در 6 سالگى‌ پدر خود را از دست‌ داد و جدش‌ سرپرستى‌ او را برعهده‌ گرفت‌.

    پس‌ از چندی‌ او را به‌ على‌ بن‌ ابراهیم‌ بن‌ شاطر که‌ شوی‌ خاله‌ و پسر عم‌ پدرش‌ بود، سپردند. ابن‌ شاطر نزد على‌ بن‌ ابراهیم‌، هنر کنده‌کاری‌ بر روی‌ عاج‌ را آموخت‌ و به‌ همین‌ سبب‌ به‌ «مطعّم‌» معروف‌ شد و نیز نزد همو هیأت‌ و حساب‌ و هندسه‌ را فراگرفت‌. هنر و مهارت‌ ابن‌ شاطر در کنده‌کاری‌ مورد توجه‌ واقع‌ شد و از این‌ راه‌ ثروتى‌ اندوخت‌ که‌ امکان‌ مسافرت‌ و ادامه تحصیل‌ را برای‌ او فراهم‌ ساخت‌.

    در 719ق‌/ 1319م‌ به‌ قاهره‌ و سپس‌ اسکندریه‌ رفت‌ و در این‌ دو شهر به‌ فراگرفتن‌ هیأت‌ و نجوم‌ و ریاضى‌ پرداخت‌ و در این‌ علوم‌ مهارت‌ یافت‌.

    ریاست موذنان

    سپس‌ ریاست‌ مؤذنان‌ و مسئولیت‌ تعیین‌ اوقات‌ شرعى‌ در جامع‌ اموی‌ دمشق‌ را به‌ عهده‌ گرفت‌ و قسمت‌ اعظم‌ زندگى‌ خود را در این‌ کار به‌ سر برد. ابن‌ شاطر در این‌ باره‌ جداولى‌ ترتیب‌ داد که‌ مجموعه‌ای‌ بود از جداولى‌ که‌ مقادیر بعضى‌ از توابع‌ کروی‌ نجومى‌ مربوط به‌ اوقات‌ نماز از آنها به‌ دست‌ مى‌آمد. این‌ جدول‌ها تا 1974م‌ کشف‌ نشده‌ بود.

    آثار

    ابن‌ شاطر، همانند دیگر دانشمندان‌ معاصر خود به‌ ساختن‌ اسطرلاب‌ و رُبع‌ و ساعت‌های‌ آفتابى‌ علاقه‌ای‌ وافر داشت‌ و غالباً خود را به‌ ساختن‌ وسایل‌ و ابزار نجومى‌ و آلات‌ گاه‌ شماری‌ و گاه‌ شناسى‌ و محاسباتى‌ که‌ گواه‌ مهارت‌ و دانش‌ و چیره‌دستى‌ او بود و نیز به‌ نوشتن‌ رساله‌هایى‌ درباره خصوصیات‌ و طرز کاربرد آن‌ها مشغول‌ مى‌داشت‌. اهمیت‌ ابن‌ شاطر در این‌ زمینه‌ از دو جهت‌ است‌: طراحى‌ و تکمیل‌ آلات‌ نجومى‌، به‌ ویژه‌ ساخت‌ ساعت‌ آفتابى‌ و نظریه سیاره‌ای‌ او. در این‌ نظریات‌، تلاش‌هایى‌ برای‌ تکمیل‌ فرضیه‌های‌ اخترشناسان‌ پیشین‌ و پالایش‌ نظام‌ بطلمیوسى‌ از خطاهایى‌ که‌ به‌ نظر او رسیده‌، به‌ چشم‌ مى‌خورد.

    آثار ابن‌ شاطر را مى‌توان‌ دو قسمت‌ کرد:

    الف‌ - ساخته‌ها:

    اگرچه‌ از ساخته‌های‌ ابن‌ شاطر جز اندکى‌ به‌ دست‌ مانرسیده‌، ولى‌ رساله‌های‌ موجود درباره نحوه کاربرد آن‌ آلات‌ دلالت‌ بر وجود دستگاه‌های‌ مربوط دارد که‌ عبارتند از:

    1.اسطرلاب،

    2.ربع‌ تام‌، ابن‌ شاطر این‌ دستگاه‌ را برای‌ شناخت‌ اوقات‌ شرعى‌ طرح‌ ریزی‌ کرد و نام این‌ دستگاه‌ را «ربع‌ التام‌ لمواقیت‌ الاسلام‌» ‌ گذاشته‌ بود و منظور از ابداع‌ آن‌، انجام‌ عملیات‌ نجومى‌ به‌ طریق‌ ساده‌ بوده‌ است‌.

    3. ربع‌ علایى‌، منسوب‌ است‌ به‌ علاءالدین‌ که‌ لقب‌ خود ابن‌ شاطر است‌.

    وی‌ این‌ ربع‌ها را در عملیات‌ ریاضى‌ و محاسباتى‌ زمان‌ خود و پیدا کردن‌ حاصل‌ ضرب‌ها و خارج‌ قسمت‌ها و توابع‌ متعارف‌ مثلثاتى‌ و نیز برای‌ حل‌ مسائل‌ متعارف‌ نجوم‌ کروی‌، و مسائلى‌ همچون‌ تعیین‌ میل‌ اول‌ و دوم‌ و بُعد مستقیم‌، برای‌ طول‌ معین‌ دائره البروجى‌، و همچنین‌ برای‌ تعیین‌ مدت‌ شفق‌ و فلق‌ برای‌ عرض‌ جغرافیایى‌، یا طول‌ خورشیدی‌ یا ارتفاع‌ خورشیدی‌ معین‌، به‌ کار مى‌برده‌ است‌.

    4.ساعت‌ آفتابى‌، وسیله‌ای‌ که‌ ابن‌ شاطر مى‌توانست‌ با استفاده‌ از آن‌ در هر ساعت‌ از روز، زمانى‌ را که‌ از طلوع‌ آفتاب‌ گذشته‌ یا به‌ غروب‌ آن‌ مانده‌ بود، برحسب‌ ساعات‌ اعتدالى‌ اندازه‌ بگیرد و اوقات‌ نماز ظهر و عصر و نیز نصف‌النهار محل‌ و از روی‌ آن‌ جهت‌ قبله‌ را تعیین‌ کند. ساعتى‌ که‌ در 767ق‌ ساخت‌ و آن‌ را «صندوق‌ الیواقیت‌ الجامع‌ لاعمال‌ المواقیت‌» نامید و فعلاً در کتابخانه مدرسه احمدیه حلب‌، در مجموعه افندی‌ بن‌ طاها زاده‌ موجود است‌. این‌ دستگاه‌ از لحاظ اینکه‌ مکمل‌ دستگاه‌های‌ علمى‌ زمان‌ خود بوده‌، شایان‌ توجه‌ است‌.

    ابن‌ ابى‌ الفتح‌ صوفى‌ ستاره‌شناس‌ مصری‌، درباره طرز استفاده‌ از صندوق‌ الیواقیت‌ ابن‌ شاطر رساله مختصره بالعمل‌ بصندوق‌ الیواقیت‌ را در 10 باب‌ نوشته‌ که‌ نسخه‌هایى‌ از آن‌ در کتابخانه‌ها موجود است‌. لوئى‌ ژانن‌1 و دیوید کینگ‌ این‌ اثر را با ترجمه‌ و توضیح‌ ریاضى‌ آن‌ به‌ زبانهای‌ فرانسه‌ و انگلیسى‌ در مجله تاریخ‌2 (س‌ 1، شم 2) منتشر کرده‌اند. ابن‌ شاطر در 773ق‌ نیز ساعت‌ آفتابى‌ افقى‌ با شکوهى‌ ساخت‌ که‌ بر مناره شمالى‌ مسجد اموی‌ نصب‌ شد.

    در هر حال‌ این‌ ساعت‌ آفتابى‌، مسلماً کامل‌ترین‌، دقیق‌ترین‌ و هنرمندانه‌ترین‌ آلتى‌ است‌ که‌ در ممالک‌ اسلامى‌ شناخته‌ شده‌ است‌.

    ساعت‌های‌ آفتابى‌، آلات‌ گاه‌شماری‌ و رسایل‌ مربوط به‌ آن‌ها که‌ توسط ابن‌ شاطر تهیه‌ و تصنیف‌ شده‌، قرون‌ متمادی‌ در مصر، شام‌، قلمرو دولت‌ عثمانى‌ و دیگر ممالک‌ اسلامى‌، مرجعى‌ برای‌ تعیین‌ و ضبط اوقات‌ شرعى‌ بوده‌ است‌.

    گذشته‌ از ساخت‌ و تکمیل‌ آلات‌ نجومى‌، مهم‌ترین‌ کار تئوریک‌ ابن‌ شاطر نظریه سیاره‌ای‌ اوست‌ که‌ تغییرات‌ تازه‌ای‌ در الگوهای‌ بطلمیوس‌ وارد کرد. وی‌ ضمن‌ تشریح‌ و انتقاد اغلب‌ نظریات‌ بطلمیوس‌، براساس‌ رصدها و الگوهای‌ مندرج‌ در الزیج‌ الجدید خود، سیر اجرام‌ آسمانى‌ براساس‌ نظام‌ بطلمیوسى‌ را رد کرده‌ و دلایلى‌ در اثبات‌ نظریه خود ارائه‌ کرده‌ است‌.

    ابن‌ شاطر حرکت‌ خورشید را از دید ناظر در زمین‌ به‌ صورت‌ مجموع‌ حرکت‌های‌ تدویری‌ درنظر گرفته‌ است‌. وی‌ در این‌ نظریه‌ به‌ طور آشکار فلک‌ حامل‌ خارج‌ از مرکز و فلک‌ معدل‌ المسیر را که‌ در مدل‌ بطلمیوسى‌ آمده‌، حذف‌ کرده‌ و به‌ جای‌ آن‌ها از فلک‌های‌ تدویر درجه دوم‌ استفاده‌ کرده‌ است‌. هدف‌ نهایى‌ وی‌ نه‌ اصلاح‌ مبانى‌ نجوم‌ عملى‌، بلکه‌ به‌ وجود آوردن‌ یک‌ نظریه سیاره‌ای‌ بوده‌ است‌ که‌ از حرکات‌ یک‌ نواخت‌ در مدارهای‌ دایره‌ای‌ فراهم‌ آمده‌ باشد. ابن‌ شاطر در مورد خورشید هیچ‌ مزیتى‌ از فلک‌ تدویر اضافى‌ به‌ دست‌ نیاورد. در مورد ماه‌ این‌ تمهید جدید تا حدی‌ عیب‌ عمده نظریه بطلمیوسى‌ را اصلاح‌ کرد.

    دفاع‌ بر آن‌ است‌ که‌ ارزش‌ واقعى‌ ابن‌ شاطر تا نیمه قرن‌ بیستم‌ شناخته‌ شده‌ نبود، زیرا کپرنیک‌ نظریات‌ نجومى‌ وی‌ را برخلاف‌ واقع‌ به‌ خود نسبت‌ داده‌ و علمای‌ نجوم‌ در اروپا نیز بر این‌ ادعا صحه‌ گذاشته‌ بودند. این‌ توهم‌ مدت‌ 5 قرن‌ همچنان‌ باقى‌ بود تا اینکه‌ نخستین‌بار در 1950م‌ نظریه سیاره‌ای‌ ابن‌ شاطر مورد پژوهش‌ قرار گرفت‌ و معلوم‌ شد که‌ الگوهای‌ وی‌ از نظر ریاضى‌ با الگوهای‌ کپرنیک‌ یکى‌ است‌. مستشرق‌ انگلیسى‌ دیوید کینگ‌ در مقاله‌ای‌ که‌ در قاموس‌ الشخصیات‌ العلمیه در 1370ق‌/1950م‌ منتشر شده‌، اکثر نظریات‌ نجومى‌ منسوب‌ به‌ کپرنیک‌ را مقتبس‌ و مأخوذ از نظریات‌ ابن‌ شاطر دانسته‌ است‌. به‌ طور کلى‌ اصول‌ همه آنچه‌ را که‌ در طرح‌ کپرنیک‌ تازگى‌ دارد، مى‌توان‌ در مکتب‌ طوسى‌ و شاگردانش‌ پیدا کرد.

    برخى‌ حتى‌ برآنند که‌ گالیله‌ در اختراع‌ تلسکوپ‌، از افکار و نظریات‌ ابن‌ شاطر استفاده‌ کرده‌ است‌.

    ب‌ - تألیفات‌:

    در حدود 45 اثر نجومى‌ و ریاضى‌ به‌ ابن‌ شاطر نسبت‌ داده‌ شده‌ که‌ غالب‌ آن‌ها در کتابخانه‌های‌ جهان‌ موجود است‌:

    1.الزیج‌ الجدید،

    مهم‌ترین‌ و مشهورترین‌ اثر ابن‌ شاطر است‌ که‌ وی‌ آن‌ را به‌ دستور سلطان‌ مراد اول‌ عثمانى‌ تألیف‌ کرد. منظور سلطان‌ از این‌ کار، تحریر زیجى‌ بود که‌ شامل‌ تمام‌ نظریات‌ فلکى‌ و معلومات‌ جدید باشد. به‌ طوری‌ که‌ خود مؤلف‌ در مقدمه الزیج‌ الجدید نوشته‌، وی‌ شمار زیادی‌ از آثار و نوشته‌های‌ اخترشناسان‌ گذشته‌، مانند مجریطى‌ و محیى‌الدین‌ مغربى‌ را مورد مطالعه‌ قرار داده‌ و متوجه‌ شده‌ که‌ آنان‌ و عده‌ای‌ دیگر مانند ابن‌ هیثم‌، نصیرالدین‌ طوسى‌ در درستى‌ نظریه بطلمیوس‌، درباره افلاک‌ اظهار تردید کرده‌ و درصدد ساختن‌ الگوهایى‌ برآمده‌اند که‌ حرکات‌ عرضى‌ و طولى‌ سیارات‌ را به‌ صورت‌ صحیح‌ نمایش‌ دهد، ولى‌ در این‌ کار خود توفیقى‌ حاصل‌ نکرده‌اند. از این‌ رو ابن‌ شاطر نظریه سیاره‌ای‌ جدیدی‌ ارائه‌ داده‌ و در رساله‌ای‌ به‌ نام‌ تعلیق‌ الارصاد به‌ شرح‌ روشها و رصدهایى‌ پرداخته‌ که‌ به‌ کمک‌ آنها نظریه خود را طرح‌ ریزی‌ کرده‌ و پارامترهایى‌ استخراج‌ نموده‌ است‌.

    در الزیج‌ الجدید که‌ مشتمل‌ بر 100 باب‌ و 118 جدول‌ است‌، مجموعه جدیدی‌ از جداول‌ سیاره‌ای‌ دیده‌ مى‌شود. این‌ زیج‌ مدت‌ چندین‌ قرن‌ در دمشق‌ مورد استفاده‌ بوده‌ است‌. قلقشندی‌ آن‌ را کامل‌ترین‌ زیج‌ زمان‌ خود دانسته‌، مى‌نویسد که‌ نسخه‌هایش‌ منتشر نشده‌ و کمیاب‌ است‌.

    زیج‌ ابن‌ شاطر را در قرون‌ مختلف‌ علمای‌ متعددی‌ تصحیح‌ و یا تلخیص‌ کرده‌اند.

    2.ارجوزه فى‌ الکواکب‌،

    منظومه‌ای‌ است‌ درباره ستارگان‌،

    3.ايضاح‌ المغيّب‌ فى‌ العمل‌ بربع‌ المجيّب‌، كه‌ در يك‌ مقدمه‌ و 205 باب‌ ترتيب‌ يافته‌ است‌؛

    4.تحفه السامع‌ فى‌ العلم‌ بالربع‌ الجامع‌،

    که‌ مشتمل‌ بر یک‌ مقدمه‌ و 41 باب‌ و یک‌ خاتمه‌ است‌؛

    5. تحفه الاحباب‌ فى‌ الضروری‌ والاصل‌ من‌ علم‌ الاسطرلاب‌ یا تخبیر الاحباب‌ فى‌ الضروری‌ من‌ علم‌ الاسطرلاب‌؛

    5.تسهیل‌ المواقیت‌ فى‌ العمل‌ بصندوق‌ الیواقیت‌،

    رساله‌ای‌ است‌ درباره طرز کاربرد «صندوق‌ الیواقیت‌» که‌ از ابداعات‌ خود ابن‌ شاطر بود. این‌ رساله‌ مشتمل‌ بر 155 مسأله فلکى‌ است‌ که‌ به‌ طریقه جبری‌ مطرح‌ شده‌ است‌؛

    6.تعلیق‌ الارصاد،

    این‌ رساله‌ که‌ ضمن‌ الزیج‌ الجدید توضیح‌ داده‌ شده‌، احتمالاً همان‌ رساله‌ای‌ است‌ که‌ حاجى‌ خلیفه‌ از آن‌ با عنوان‌ رصد ابن‌ الشاطر بالشام‌ یاد کرده‌ است‌؛

    7.الجبر و المقابله،

    به‌ گفته عزاوی‌ کتابى‌ با این‌ عنوان‌ از ابن‌ شاطر در قاهره‌ محفوظ است‌؛

    8.جدول‌ الظل‌ّ،

    در این‌ اثر قامت‌ انسان‌ هفت‌ قدم‌ (پا) فرض‌ و جدول‌ بر این‌ قیاس‌ استخراج‌ شده‌ و پس‌ از آن‌، طریقى‌ دیگر برای‌ استخراج‌ حد روز و شب‌ آمده‌ است‌؛

    10. مجموعه‌ای‌ از جداول‌ تعیین‌ وقت‌ نماز برای‌ عرض‌ جغرافیایى‌ 34 درجه‌ که‌ به‌ صورت‌ کتابى‌ فراهم‌ آمده‌ است‌؛

    11. جدول‌ لعرض‌ شمال‌ فى‌ معرفه الغایه و نصف‌ القوس‌ و الحدید،

    12. خطبه الزیج‌ على‌ مقتضى‌ الهیئه المبتکره،

    13. رساله الاسطرلاب‌ (رساله فى‌ اسطرلاب‌)،


    14. رساله الاشعه اللامعه فى‌ العمل‌ بالا¸له الجامعه،

    رساله‌ای‌ است‌ درباره طرز کار با آلتى‌ که‌ ابن‌ شاطر خود آن‌ را «جامعه‌» نامیده‌ بود. این‌ رساله‌ جامع‌ تمام‌ اعمال‌ فلکى‌ است‌ که‌ در علم‌ مواقیت‌ برای‌ هر محلى‌ و درباره هر عرض‌ جغرافیایى‌ ترتیب‌ یافته‌ و مشتمل‌ بر یک‌ مقدمه‌ و 60 باب‌ است‌؛

    15. رساله جیب‌،

    مشتمل‌ بر یک‌ مقدمه‌ و 10 باب‌؛

    16. رساله الربع‌ التّام‌ (رساله فى‌ الربع‌ التام‌ الموضوع‌ لمواقیت‌ الاسلام‌)،

    رساله‌ای‌ است‌ مشتمل‌ بر یک‌ مقدمه‌ و 46 باب‌، ابن‌ شاطر این‌ رساله‌ را برای‌ کسانى‌ که‌ طالب‌ ایجاز و اختصار هستند، ترتیب‌ داده‌ است؛

    17. رساله على‌ الاله المسماه بالمثلث‌،

    18. رساله عن‌ صنع‌ الاسطرلاب‌،

    19. رساله فى‌ استخراج‌ التاریخ‌، درباره محاسبات‌ گاه‌ شماری‌؛

    20. رساله فى‌ اصول‌ علم‌ الاسطرلاب‌،

    21. النفع‌ العام‌ فى‌ العمل‌ بالربع‌ التام‌ لمواقیت‌ الاسلام‌، ابن‌ شاطر با وجود فراوانى‌ آلات‌ فلکى‌، چون‌ آن‌ها را برای‌ شناخت‌ اوقات‌ شرعیه‌ کافى‌ و وافى‌ ندیده‌، به‌ تصنیف‌ این‌ رساله‌ مبادرت‌ کرده‌ که‌ درباره دستگاه‌ ربع‌ التام‌ لمواقیت‌ الاسلام‌ است‌. این‌ رساله‌ مشتمل‌ بر یک‌ مقدمه‌ و یک‌ خاتمه‌ و 200 باب‌ است‌ را خلاصه‌ کرده‌ و از آن‌ رساله دیگری‌ که‌ شامل‌ یک‌ مقدمه‌ و 200 باب‌ است‌، ترتیب‌ داده‌ است‌‌؛

    22. رساله فى‌ الربع‌ العلائى‌،

    23. رساله فى‌ العمل‌ بدقائق‌ اختلاف‌ الا¸فاق‌ المرئیه،

    24. رساله فى‌ العمل‌ بالربع‌ الجامع‌، مشتمل‌ بر یک‌ مقدمه‌ و 18 باب‌؛

    25. النجوم‌ الزاهره فى‌ العمل‌ بالربع‌ المجیب‌ بلامری‌ و لادائره،

    ابن‌ شاطر در این‌ رساله‌ اکثر عملیات‌ را بر مبنای‌ عرض‌ جغرافیایى‌ دمشق‌ قرار دارده‌ است‌ و با اینهمه‌ در ربع‌، مدارات‌ 3 گانه‌ و دو خط طول‌ و عرض‌ و مدارات‌ روزانه‌ را اضافه‌ کرده‌ است‌. این‌ رساله‌ چند بار توسط دانشمندان‌ بعدی‌ خلاصه‌ و تصحیح‌ شده‌ است‌؛

    26. رساله شفى‌ العمل‌ بالربع‌ المجیب‌ الهلالى‌،

    این‌ رساله‌ شامل‌ یک‌ مقدمه‌ و 10 باب‌ است‌. ابن‌ شاطر در مقدمه آن‌ مى‌نویسد که‌ این‌ رساله‌ از نظر سادگى‌ بر رساله دیگری‌ که‌ درباره ربع‌ نوشته‌، برتری‌ دارد‌؛

    27. رساله فى‌ العمل‌ بربع‌ الشکاریه،

    مشتمل‌ بر 19 باب‌؛

    28. رساله فى‌ العمل‌ بالمربعه،

    29. رساله فى‌ النسبه الستینیه،

    محتملاً درباره حساب‌ شصتگانى‌؛

    30. رساله فى‌ الهیئه الجدیده،

    31. الروضات‌ المزهرات‌ فى‌ العمل‌ بربع‌ المقنطرات‌،

    شامل‌ یک‌ مقدمه‌ و 35 باب‌ است‌؛


    در مورد نویسنده این‌ اثر بین‌ بورکلمان‌ و ادوارد براون‌ اختلاف‌ نظر وجود دارد. براون‌ آن‌ را به‌ ابن‌ شاطر منسوب‌ مى‌کند و متذکر مى‌شود که‌ بروکلمان‌ اشتباهاً آن‌ را به‌ شخص‌ دیگری‌ به‌ نام‌ محمد بن‌ احمد بن‌ عبدالرحمان‌ مزی‌ نسبت‌ داده‌ است‌. زوتر نیز این‌ کتاب‌ را به‌ ابن‌ شاطر منسوب‌ کرده‌ است‌؛

    32. کشف‌ المغیب‌ فى‌ الحساب‌ بالربع‌ المجیب‌، این‌ کتاب‌ در یک‌ مقدمه‌ و 54 باب‌ ترتیب‌ یافته‌ است‌؛

    33. کفایه القنوع‌ فى‌ العمل‌ بالربع‌ المقطوع،

    ضمناً به‌ همین‌ نام‌ کتابى‌ از ابوعبدالله‌ محمد بن‌ محمد سبط ماردینى‌ نیز موجود است‌؛

    34. لفظ الجواهر فى‌ معرفه الخطوط والدوائر،

    35. لمعه ابن‌ الشاطر،

    کتابى‌ هم‌ با عنوان‌ اللمعه فى‌ حل‌ السبعه در منچستر نگهداری‌ مى‌شود که‌ به‌ شهاب‌الدین‌ غلام‌ الله‌ بن‌ احمد الکوم‌ الریشى‌ منسوب‌ است‌. این‌ اثر 12 فصل‌ دارد و بسیاری‌ از لوحه‌های‌ نجومى‌ آن‌ به‌ ابن‌ شاطر نسبت‌ داده‌ شده‌ است‌؛

    36. المختصر فى‌ الجیب‌،

    37. مختصر فى‌ العمل‌ بالاسطرلاب‌ و ربع‌ المقنطرات‌ و الربع‌ المجیب‌،

    38. المزید المری‌ فى‌ العمل‌ بالجیب‌ بغیرمری‌،

    ابن‌ شاطر در پایان‌ رساله النفع‌ العام‌ فى‌ العمل‌ بالربع‌ التام‌، ازاین‌ رساله‌ به‌ عنوان‌ تألیف‌ خود نام‌ برده‌ است‌؛

    39. نزهه السامع‌ فى‌ العمل‌ بالربع‌ الجامع‌،

    این‌ رساله‌ ملخص‌ رساله تحفه السامع‌ فى‌ العمل‌ بالربع‌ الجامع‌ است‌ و منظور ابن‌ شاطر از این‌ تلخیص‌، تسریع‌ و تسهیل‌ اعمال‌ ریاضى‌ و نجومى‌ بوده‌ است‌. این‌ کتاب‌ مشتمل‌ بر یک‌ مقدمه‌ و 41 باب‌ و یک‌ خاتمه‌ است‌‌؛

    40. نهایه السول‌ فى‌ تصحیح‌ الاصول‌،

    ابن‌ شاطر در این‌ کتاب‌ طرحى‌ بر مبنای‌ طرح‌ خواجه‌ نصیر طوسى‌ برای‌ حرکت‌ ماه‌ پیشنهاد کرده‌ است‌. وی‌ با توجه‌ به‌ طرح‌ طوسى‌، از فلک‌ خارج‌ مرکز چشم‌ پوشیده‌ و فلک‌ تدویر دومى‌ در منظومه‌های‌ شمسى‌ و قمری‌ وارد کرده‌ است‌ و این‌ همان‌ نظریه‌ای‌ است‌ که‌ حدود دو قرن‌ بعد توسط کپرنیک‌ درباره قمر پیشنهاد شد. این‌ کتاب‌ یک‌ مقدمه‌ و 30 باب‌ و یک‌ خاتمه‌ دارد. حاجى‌ خلیفه‌ جزو آثار ابن‌ شاطر از کتابى‌ به‌ نام‌ نهایه السول‌ نام‌ مى‌برد که‌ ظاهراً همین‌ اثر است‌؛

    41. نهایه الغایات‌ فى‌ الاعمال‌ الفلکیات‌،

    ابن‌ شاطر در الزیج‌ الجدید از این‌ کتاب‌ نام‌ برده‌ است‌. ‌[۱]. ‌

    پانویس

    1. دیانت‌، ابوالحسن‌، ‌ج4، ص60-55

    منابع مقاله

    دیانت‌، ابوالحسن‌، دائر‌ةالمعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائر‌ةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377.


    وابسته‌ها