دیوان رضی‌الدین ارتیمانی

    از ویکی‌نور
    دیوان رضی‌الدین ارتیمانی
    دیوان رضی‌الدین ارتیمانی
    پدیدآورانآرتیمانی، رضی‌الدین (نویسنده) امامي، محمدعلي (گرد آورنده)
    عنوان‌های دیگرديوان رضي‌الدين آرتيماني مشتمل بر ساقي نامه و سوگندنامه غزليات - قصائد - رباعيات - مقطعات - مفردات
    ناشرخيام
    مکان نشرايران - تهران
    موضوعشعر فارسی - قرن 11ق.
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‏PIR‎‏ ‎‏6266‎‏ ‎‏/‎‏د‎‏9



    ‎دیوان رضی‌الدین ارتیمانی، مجموعه اشعار شاعر توانمند، رضی‌الدین ارتیمانی، مشتمل بر ساقی‌نامه، سوگند‎نامه، غزلیات، قصاید، رباعیات، مقطعات و مفردات است. این مجموعه به اهتمام محمدعلی امامی، گردآوری و تصحیح شده است.

    ساختار

    کتاب، دارای یک مقدمه از محمدعلی امامی است و محتوای آن در سه بخش (ساقی‌نامه و سوگندنامه – غزلیات و قصاید – رباعیات و مقطعات و مفردات) ارائه گردیده است.

    گزارش محتوا

    اشعار دیوان حاضر، دربردارنده مفاهیم عرفانی و ادبی برازنده‌ای است. رضی در سرودن غزل و قصیده و رباعی مهارت نشان داده و در به‌کار بردن مفاهیم عالی و رسانیدن معانی عرفانی، توانایی داشته. سادگی انتخاب و روانی بیان از ویژگی‌های شعر اوست. ساقی‌نامه‌اش استادانه طرح، شاعرانه دنبال می‌شود و ماهرانه به پایان می‌رسد. سوگندنامه وی قدرت شاعرانه و سیمای ادبی او را به‌خوبی نشان می‌دهد و همین زاده‌های طبع شیوای اوست که مورد توجه صاحب‌نظران و ادب‎دوستانش قرار داده و شاید اگر رضی جز ساقی‌نامه و سوگندنامه شعر دیگری نسروده بود، همان مقام ادبی و عرفانی را داشت که اکنون دارد.

    رضی از آن جمله شاعرانی است که به قول «هرمان اته» راه خود را پیموده و در بند وزن و قافیه متصنع نبوده و در حقیقت شعر را به‌خاطر نشان دادن واقعیات و جلوه‌گر ساختن احساسات می‌سروده، نه به ضرورت احتیاج و تشریفات. «اته» می‌نویسد:

    طالع شعر فارسی در هند شبیه طالع شعر در خود ایران بود؛ در ایران هم به‌تدریج ابتکار از بین رفت و فقط صاحب‌نظرانی بر سبیل ندرت به ظهور رسیدند که در بند وزن و قافیه متصنع نبودند و راه خود را پیمودند و در سروده‌های خود احساسات بی‌شائبه خود را جلوه‌گر ساختند. نظیر حلقه دربار اکبر شاه، در همان زمان مجلسی از شاعران، به دربار پادشاه صوفی، یعنی شاه عباس بزرگ گرد آمدند که اکثر آنان غزل‎سرا بودند. متقدم‎ترین این جمع مولانا والی از دشت بیاض خراسان یا به قولی قهستان بود که شهرتش حتی در عهد شاه طهماسب، آغاز شد و به سال 1012 کشته گردید. بعد از او می‌توان رضی ارتیمانی را ذکر کرد که پدرش ابراهیم ادهم، ناظم «خسرو و شیرن» بود[۱].

    درباره تعداد اشعاری که از رضی برجای مانده، سخن متفاوت است؛ رضاقلی خان هدایت، اشعار او را یک‎هزار بیت نوشته. تذکره سرو آزاد می‌نویسد: دیوان مختصری از او به نظر آمده. آذر بیگدلی، مؤلف آتشکده آذر، اشعار وی را به یک‎هزار بیت تخمین زده و ادیب دانشمند، آقای احمد گلچین معانی در پاورقی صفحه 938 تذکره میخانه، مجموع اشعارش را تا یک‎هزاروپانصد بیت نوشته. به هر صورت در مجموعه حاضر سعی شده است کلیه آثار این شاعر در دسترس علاقه‌مندان قرار گیرد و اگر هم غیر از این شعری داشته باشد، باید منتظر فرصتی بود تا در آینده به کمک ادب‎دوستان به این مجموعه افزوده گردد؛ زیرا به حکم «ما لا يدرك كله لا يترك كله»، انصاف نبود بیش از این گرد فراموشی چهره شاعر را بپوشاند.

    بهر انجام، سخن بر سر کم و بیشی نیست، بلکه آنچه مهم است شخصیت بارز و ادبی رضی است که آن نیز از لابه‌لای همین مقدار اندک آشکار و هویدا می‌گردد[۲].

    ساقی‌نامه رضی‌الدین ارتیمانی، مشتمل بر اشعار عرفانی با مضامین عالی و گران‌بهاست؛ از آن جمله، ابیاتی است چون:

    بیایید تا جمله مستان شویمز مجموع هستی پریشان شویم
    چو مستان به هم مهربانی کنیمدمی بی‌ریا زندگانی کنیم
    بگرییم یک‎دم چو باران به ‎هم که اینک فتادیم، یاران ز هم
    جهان منزل راحت‌اندیش نیستازل تا ابد یک نفس بیش نیست

    در برخی اشعاری که از رضی باقی مانده، نشانه‌های بارزی از عرض ارادات به امیرالمؤمنین(ع) و خاندان عترت یافت می‌شود، همچون:

    الهی به مستان میخانه‌ات به عقل‎آفرینان دیوانه‌ات
    به دردی‌کش لجه کبریابه ساقی کوثر، به شاه نجف
    به دری که عرش است او را صدف که اینک فتادیم، یاران ز هم
    به نور دل صبح‌خیزان عشقز شادی به انده‌گریزان عشق

    [۳].

    از جمله غزلیات پرشور و زیبای این شاعر توانمند است:

    آن‎چنان داده عشق جوش مرا که ز سر رفته عقل و هوش مرا
    عقل کلی شده فراموشم بس‌که مالیده عشق، گوش مرا

    [۴].

    از این سراینده توانا قصیده‌ای بسیار زیبا و پرمحتوا در مدح مولای متقیان علی(ع) به‌جا مانده است که با این ابیات آغاز می‌شود:

    دگر چه شد که دلم برکشید ناله زاردگر چه رفت که سر نیست در غم دستار
    صبا چه گفت به بلبل ز بی‌وفایی گل که همچو اخگر آتش‎فشان شد از منقار
    مگر که یار شکسته است ساغر پیمانمگر که دوست گذشته است از سر اقرار

    [۵].

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب در کتاب ذکر نگردیده است. در پاورقی‌ها آدرس و توضیح برخی مطالب ذکر گردیده است.

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه کتاب، ص‎5-6
    2. ر.ک: همان، ص‎6-7
    3. ر.ک: متن کتاب، ص18-24
    4. ر.ک: همان، ص38
    5. ر.ک: همان، ص‎110

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.


    وابسته‌ها