تاريخ إفريقية و المغرب
تاریخ إفریقیة و المغرب | |
---|---|
پدیدآوران | محمد عزب، محمد زینهم (محقق) ابن رقیق، ابراهیم بن قاسم (نویسنده) |
ناشر | دار الفرجاني للنشر و التوزيع |
مکان نشر | قاهره - مصر |
سال نشر | 1414 ق |
چاپ | 1 |
موضوع | آفریقای شمالی - تاریخ - 132 - 656ق. - متون قدیمی تا قرن 14
اسلام - تاریخ - متون قدیمی تا قرن 14 مغرب - تاریخ - ۱۳۲ - ۶۵۶ق. - متون قدیمی تا قرن 14 کشورهای اسلامی - تاریخ - سال شمار - متون قدیمی تا قرن 14 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | DT 199 /الف2ق6 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
تاریخ إفریقیة و المغرب، اثر رقیق القیروانى، با تحقیق و تعلیق دکتر محمد زینهم محمد عزب، اثرى است مختصر پیرامون تاریخ کشورهاى آفریقایى و مغربزمین، در دوران حکومت دولت اغالبه، مصادف با خلافت هشام بن عبدالملک (105ق / 724م - 125ق / 743م) تا پایان دولت امویه (132ق / 750م).
ساختار
کتاب، با مقدمهاى مفصل از محقق آغاز و مطالب، در بیست و هفت بخش، بیان شده است. برخى از این بخشها، دربردارنده تاریخ یکى از والیان آفریقا بوده و برخى دیگر، در مورد وقایع تاریخى مىباشد.
نویسنده در اکثر موارد، در ابتدا به بیان گوشهاى از خصائص و ویژگىهاى ظاهرى والیان پرداخته و در ادامه، وقایع مهم تاریخى دوران ولایت آنها را ذکر کرده است.
گزارش محتوا
در مقدمه محقق، به بررسى اوضاع سیاسى و اجتماعى دول اسلامى، در دوره تاریخى پایان حکومت اموى و ابتداى به قدرت رسیدن عباسیان، پرداخته شده است.
قسمت اول، تاریخ ولایت عقبة بن نافع بر مصر را در خود جاى داده است. وى پسر خاله عمرو بن عاص بوده و در اوایل هجرت به دنیا آمد. وى دو مرتبه فرماندهى لشکرکشى به سمت آفریقا را بر عهده داشته است: یک مرتبه، از سال 50 تا 55ق / 670 تا 674م و یک مرتبه، از سال 60 تا 64ق / 680 تا 684م در زمان حکومت معاویة بن ابى سفیان و یزید بن معاویه.[۱]
در قسمت دوم، تاریخ دوران ولایت زهیر بن قیس، بیان شده است. وى در سال 67ق، با سپاهى عظیم از مردان عرب، همراه با اموال فراوان، به سمت آفریقا رفته و در نزدیکىهاى شهر قیروان، با کسیلة بن لیوم اوربى مقابله نمود.[۲]
تاریخ وقایع دوران ولایت حسان بن نعمان غسانى، در قسمت سوم، بیان شده است. نویسنده در توصیف این شخص، به این نکته اشاره دارد که مردم آفریقا خیلى از او در هراس بوده و بربرها، مطیع او بودند.[۳]
در قسمت چهارم، به مرگ عبدالملک مروان، اشاره شده است. وى در سال 86ق وفات یافته و پس از وى، فرزندش ولید بن عبدالملک، والى گردید.[۴]
نحوه به ولایت رسیدن موسى بن نصیر، در قسمت پنجم حکایت شده است. در این باره، چنین مىخوانیم که ولید بن عبدالملک، با عبدالعزیز بن مروان مکاتبه داشته و به او فرمان داده است تا موسى بن نصیر را به ولایت کشورهاى آفریقایى بگمارد و وى نیز چنین کرده است.[۵]
در قسمت ششم، جزئیاتى از چگونگى فتح شهر طلیطله، به دنبال فتح اندلس، به دست طارق بن زیاد بیان شده است. وى هنگامى که به این شهر رسید، اشراف آن را جمع کرده، پس از مصادره اموال و ذخایر آنها، قتل عام گستردهاى در آن به راه انداخت.[۶]
اوضاع شهر قرطاجنه و نحوه بناى آن در قسمت هفتم ذکر شده است. چنانکه نویسنده اشاره دارد، قرطاجنه قومى از بازماندگان قوم عاد بودند که پس از هلاکت آنان بهوسیله طوفان، به مدت هزار سال بر خرابههاى برجاىمانده از شهر قوم عاد زندگى میکردند تا اینکه زبیر بن لاود بن ثمود، بر همان خرابههاى برجاىمانده، شهرى بنا نهاد. وى براى تأمین آب این شهر، از پدرش که امیر شام و عمهاش که بر سند و هند حکم مىراند، کمک خواست. پدرش نیز مهندسانى از شام نزد وى فرستاد و ایشان با کمک علم هندسه، به این شهر آبرسانى نمودند.[۷]
مرگ ولید بن عبدالملک در جمادىالآخر سال 96ق، پس از نه سال و هشت ماه خلافت و به ولایت رسیدن سلیمان بن عبدالملک، در قسمت هفتم آمده است.[۸]
در قسمت هشتم، چگونگى به ولایت رسیدن محمد بن یزید مولى قریش، بیان شده است. نویسنده در تشریح این واقعه، به نقل از وافدى چنین حکایت مىکند که سلیمان بن عبدالملک از رجاء بن حیوه درخواست نمود تا براى ولایت کشورهاى آفریقایى، فردى صاحب فضل و لایق را معرفى نماید. رجاء، مدتى سکوت کرده و پس از چند روز، به خدمت سلیمان بن عبدالملک رسید و محمد بن یزید مولى قریش را معرفى نمود. سلیمان نیز او را پسندیده و در سال 99ق، به ولایت گمارد. او مدت دو سال و یک ماه، والى آفریقا بود.[۹]
وفات سلیمان بن عبدالملک، وفات عمر بن عبدالعزیز، یزید بن ابى مسلم، بشر بن صفوان، عبیدة بن عبدالرحمن سلمى، کلثوم بن عیاض قشیرى، عبیدالله بن حباب، امارت حنظلة بن صفوان، عبدالرحمن بن حبیب، یزید بن حاتم، داود بن یزید، روح بن حاتم، نصر بن حبیب، فضل بن روح، محمد بن مقاتل، هرثمة بن اعین، ابراهیم بن اغلب، ابى العباس عبدالله، عنوان سایر بخشهاى کتاب مىباشد.
وضعیت کتاب
فهرست مطالب به همراه فهرست منابع و مصادر عربى و عجمى مورد استفاده محقق، در انتهاى کتاب آمده است.
در پاورقىها، علاوه بر ذکر منابع، پیرامون برخى از اعلامى که در متن به آنها اشاره شده، توضیحاتى ارائه شده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.