دستور الوزراء
دستور الوزراء | |
---|---|
پدیدآوران | نفیسی، سعید (مصحح) خواند میر، غیاثالدین بن همامالدین (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | شامل احوال وزرای اسلام تا انقراض تیموریان 914 |
ناشر | اقبال |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1355 ش |
چاپ | 2 |
موضوع | نثر فارسی - قرن 10ق.
وزیران - ایران وزیران - کشورهای اسلامی |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | DS 38/4 /آ2خ9 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
دستور الوزراء تأليف نویسنده مشهور فارسىنويس قرن دهم هجرى غياثالدين بن همامالدين معروف به «خواند مير/ خوند مير» (متوفى 942ق)، كتابى در شرح حال وزراى معروف تاريخ ايران از حكومت بنىاميه تا آغاز دوره صفوى است كه با تصحيح و مقدمه سعيد نفيسى منتشر شده است.
ساختار
كتاب مشتمل بر مقدمه محقق، مقدمه مؤلف و متن اثر است. متن اثر در دوازده بخش به ترتيب حكومتهاى اسلامى تدوين و با ذكر نام وزراء از يكديگر تفكيك شده است. شرح حال برخى از وزراء تنها در يك نيم سطر و در اين حد كه وزير كدام حاكم بوده و برخى نيز مفصلتر و همراه با اشعار و ابياتى نوشته شده است.
گزارش محتوا
كتاب حاضر دومين تأليف خوندمير است كه نخست در سال 906ق در زندگى امير عليشير نوائى امير سلطان حسين بايقرا در هرات آنرا تأليف كرده و احوال وزراى اسلام را تا همان زمان در آن آورده است. سپس بار ديگر پس از برچيده شدن سلطنت سلطان حسين و فرزندان او و تسلط محمد شيبانى خان بر هرات و خراسان، مطالب ديگر و حوادث پس از 906ق را بر آن افزوده و روايت يا نسخه دومى از آن انتشار داده است. بهمين جهت از اين كتاب دو روايت وجود دارد، يكى روايت اول كه همان تأليف 906ق باشد و ديگر روايت دوم كه شرح حال دوازده وزير ديگر را بر آن افزوده است و آخرين تاريخى كه در آن آورده[۱]سال 914ق است و پيداست كه پس از 914ق اين روايت دوم را ترتيب داده است و پيش از 916 كه شيبانى كشته شده آنرا بپايان رسانده است.[۲]
در ميان مورخان اسلامى همواره نوشتن کتابهائى كه منحصراً در احوال وزيران باشد از آغاز تمدن اسلام معمول بوده است و كتاب حاضر از آن جمله است. دستور الوزراء به نسبت كتاب جامعى است از احوال وزراى اسلام از آغاز خلافت تا زمان مؤلف يعنى تا انقراض تيموريان و جلوس صفويه كه در ضمن احوال آصف بن برخیا و بزرگمهر را نيز از روى داستانها بر ابتداى آن افزوده است.[۳]
قسمتهاى آغاز كتاب در احوال وزراى پيشين يعنى پيش از دوره تيمورى چندان معتبر و دقيق نيست و فقط در آن ميان شرح حال ابن سينا و نظامالملک و صاحبديوان جوينى و رشيدالدين فضلللّه تا اندازهاى مفصل و دقيق است؛ ولى خوندمير در تأليف آن رنج برده و به کتابهايى چند مانند جامع التواريخ رشيدى و جامع الحكايات (كه مراد جوامع الحكايات و لوامع الروايات محمد عوفى است) و جامع الحكايات و التواريخ جلالى و روضۀ الصفا و فرج بعد الشدّه و ملكنامه و وصاياى نظامالملک چنانكه خود نام مىبرد، رجوع كرده است. از آن جهت كه برخى از كتابهايى كه خواند مير از آنها نام مىبرد اكنون موجود نيست، اطلاعات اين كتاب اهميت مىيابد. مهمترين جنبه اين كتاب اينست كه درباره وزراى عصر خود يعنى وزراى تيموريان و مخصوصاًً وزراى سلطان حسين مطالب تازه و دقيقى كه در کتابهاى ديگر نيست، بسيار فراوان است.[۴]
خواند مير مقدمهاش را با ذكر شمهاى از مناقب و مفاخر آصف بن برخیا و بزرگمهر حكيم آغاز نموده است. پس از آن به ترتيب اسامى وزراى بنى اميه، بنى عباس، سامانيه، ديالمه، غزنويان، سلجوقيان، اسماعيليه، خوارزمشاه، سلغرى، آل مظفر، چنگيزخانى ذكر شده است.
نویسنده پيش از آنكه شرح حال وزراى هر دوره را مكتوب كند، مطلب مختصرى درباره حكومت مورد بحث مىنويسد و اسامى حاكمان آن دوره را نيز مىآورد؛ به عنوان مثال درباره حكومت اسماعيليان چنين توضيح مىدهد: «بر رأى حقايق انتماى ارباب فضل و افضال پوشيده و پنهان نخواهد بود كه اسمعيليان دو طبقهاند. طبقهاى ازيشان در ممالك مغرب حكومت نمودهاند و طبقهاى در بلاد رودبار و قهستان رايت ايالت برافراشتهاند. اما طبقه اول كه نسب ايشان بروايت اكثر مورخان باسمعيل بن جعفر الصادق ملحق مىشود چهارده نفر بودند بدينترتيب...» و به نامهاى آن حاكمان اشاره مىكند. سپس با اشاره به اينكه شرح حال اكثر وزراى اسماعيليه در تاريخ ذكر نشده است، مطالبى كه توانسته است از منابع درباره شش وزير گردآورد را ارائه مىدهد. پس از ذكر شرح حال وزارى طبقه اول با عبارت «اما طبقه ثانى از اسمعيليان كه حسن صباح و اتباع او بودند و ايشان در بلاد رودبار و قهستان حكومت نمودند هشت نفر، بدينترتيب» به ذكر شرح حال وزراى طبقه دوم مىپردازد[۵]
وضعيت كتاب
تصحيح كتاب با استفاده از دو نسخه خطى انجام شده است. فهرست مطالب در ابتداى كتاب و فهرست نامهاى كسان، نسبها و القاب؛ مكانها و نامهاى كتاب در انتهاى اثر آمده است. پاورقىهاى كتاب بيشتر به اختلافات نسخهها و شرح الفاظ دارد. گاه نيز اشاره به بخشهاى از بين رفته يك نسخه شده است.
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب