لباب المحصل في أصولالدين
نام کتاب | لباب المحصل فی اصول الدین |
---|---|
نام های دیگر کتاب | علم الکلام
الاشاره الی مذهب اهل الحق لباب المحصل فی اصول الدین |
پدیدآورندگان | [[ابن خلدون ، عبدالرحمن بن محمد]] (نويسنده)
مزیدی، احمد فرید (محقق) |
زبان | عربی |
کد کنگره | BP 205/2 /ش9ن9 |
موضوع | اهل حق - متون قدیمی تا قرن 14
خدا - صفات - متون قدیمی تا قرن 14 کلام اشعری - قرن 6ق. |
ناشر | دار الکتب العلمية، منشورات محمد علي بيضون |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 1425 هـ.ق |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE1289AUTOMATIONCODE |
معرفى كتاب
لباب المحصل فى اصولالدين نوشته ابوزيد خضرمى اشبيلى مالكى معروف به ابن خلدون به زبان عربى در قرن نهم تألیف شده است. اين كتاب نيز پيرامون مسائل كلامى چون الهيات و معاد و نبوت و امامت است. اين كتاب با حجم كمش در نوع خود از كتب نفيسى است كه ابن خلدون در عصر خودش آنرا نگاشته است. كتاب حاضر همانند كتاب قبلى توسط آقاى احمد فريد مزيدى حسنى شافعى مورد تحقيق واقع شده است.
انگيزه تألیف
همان طور كه خود مؤلف نقل مى كند اين كتاب ملخص و مهذب كتاب "المحصل" نوشته فخرالدين بن خطيب مى باشد. از آنجايى كه المحصل حاوى هر فرقه و مسلك و طريقى و داراى اطناب بوده، و براى اينكه اهل زمانش متمايل به اين كتاب با ارزش بشوند و از آن بهره بگيرند، ابن خلدون تصميم به حذف بعضى از الفاظ كه نيازى به آنها نبوده، كرده است و آنرا به اختصار در آورده و در جايى كه امكان داشته از كلام نصيرالدين طوسى صاحب كتاب تلخيص المحصل در كتاب خود استفاده كرده و آنرا "لباب المحصل" ناميده است.
ساختار كتاب
كتاب با ترجمه مختصر و موجزى از آقاى احمد فريد مزيدى آغاز گرديده و آنگاه مقدمهاى از مصنف كتاب ذكر شده. و سپس كتاب كه از چهار ركن تشكيل يافته، شروع مى شود.
- ركن اول درباره سه مقدمه است در باب امور بديهى، نظرى و دليل و اقسامش.
- ركن دوم درباره معلومات است كه در اين ركن از خواص واجب و ممكن، مسأله وحدت و كثرت و همچنين در علت ومعلول سخن به ميان آمده است.
- ركن سوم در إلهيات كه شامل صفات و أفعال بارى تعالى و مسأله حسن و قبح مى باشد.
- ركن چهارم كه از سمعيات است، خود از چهار قسم تشكيل يافته:
أ- نبوات
ب- معاد
ت- أسماء و أحكام كه از ايمان وشرايط مومن بحث مى شود
ث- درباره إمامت است كه از وجوب عقلى و لطف بودن يا نبودن آن از طرف خدا بحث ميكند وعقيده شيعه را در باب امامت و فرق مختلفى كه در آن پيدا شده را متذكر مى شود و از اختلاف عظيمى كه درآن است بر عدم منصوص بودن اقوال آنان احتجاج مى نمايد.