جبلی، عبدالواسع بن عبدالجامع

    از ویکی‌نور
    جبلی، عبد الواسع بن عبد الجامع
    NUR18691.jpg

    عبدالواسع بن عبدالجامع جَبَلی، مشهور به عبدالواسع جبلی (متوفی 555ق) از شاعران بزرگ پارسی‌گوی و تازی‌گوی ایران در نیمه اول قرن ششم و از بنیانگذاران سبک نو شعر فارسی در آن قرن است.

    نام و نسب

    لقب، نام و نسب او را ابن فوطی «بدیع الزمان فریدالدین ابوالفضائل عبدالواسع بن عبدالجامع جبلی هروی ادیب» نوشته‌ است که این درست‌ترین ضبط اسم، کنیه، لقب و نسب اوست[۱].

    وی از سادات هاشمی و از خاندان قدیم بود که در دیوان خود، به شرف نسب خویش، اشاراتی کرده و آن را وسیله مباعات و ذریعه استعانت از یاران قرار داده است:

    ز خاندان قدیمم من و شما دانید که واجب است مراعات خاندان قدیم [۲]

    تحصیلات

    وی با حرارت، سرگرم فراگرفتن علوم ادبیه و تحصیل ادب تازی و پارسی بوده و استادی و مهارتش در نثر و نظم این هردو زبان و کثرت اطلاعش از زبان فارسی و عربی و فرهنگ اسلامی، تحصیلات ممتد او را در بدایت حال، مسلم می‌دارد[۳].

    احوالات شخصی

    از چگونگی زندگانی و احوال وی، اطلاع بیشتری در دست نداریم و از دیوانش نیز جز روابطی که با ممدوحان خود داشته، نمی‌توان در این باب استفاده کرد. در بعضی از اشعار او مانند قصیده‌های شماره 2، 34 و 95 اشاراتی به پاره‌ای از حوادث و کیفیت زندگانی او دیده می‌شود[۴].

    ممدوحان

    برخی از ممدوحان وی، عبارتند از:

    1. یمین الدوله امین الملک، شهاب‌الدین طغرل تکین قماروی؛
    2. ابوالمظفر حسام‌الدین علاءالملک شمس‌المعالی امیراسماعیل بن محمد گلیکی؛
    3. ابوالمعالی عبدالصمد وزیر؛
    4. امیراجل اختیارالدین جوهر خادم؛
    5. شهاب‌الدین ابوالفتح محمد[۵].

    آثار

    دیوان اشعار او، به همت ذبیح‌الله صفا، منتشر شده است. قدرت بیان عبدالواسع در اشعار خود، به مرتبه بلندی، مرهون کثرت اطلاع او از دو زبان پارسی و تازی است. وی مخصوصا برای استفاده از مفردات و ترکیبات تازی، حد و قیدی نمی‌شناسد و هرچه بتواند و به میزانی که بخواهد، واژه‌های عربی، به‌کار می‌برد. گاه مبالغه وی در این راه، به جایی می‌رسد که خود نیز متوجه این افراط می‌شود. همین افراط و مبالغه‌گویی را که وی در ایراد مفردات تازی دارد، در مورد مرکبات آن زبان نیز، به‌کار می‌برد. ترکیبات تازی که عبدالواسع در اشعار خود دارد، فراوان و همگی مایه زیان زبان فارسی است و از غالب آنها، احتراز میسر بود[۶].

    پانویس

    1. جبلی، عبدالواسع، صفحه دوازده
    2. ر.ک: همان، صفحه سیزده
    3. ر.ک: همان، صفحه پانزده
    4. ر.ک:همان، هفده
    5. همان،صفحات بیست‌وپنج- بیست‌وهفت
    6. .همان،صفحات نوزده-بیست

    منابع مقاله

    جبلی، عبدالواسع، «دیوان عبدالواسع جبلی»، به اهتمام و تصحیح ذبیح‌الله صفا، تهران، امیرکبیر، چاپ چهارم، 1378.

    وابسته‌ها