اوصاف اولیاءالله در اندیشه مولانا
اوصاف اولیاءالله در اندیشه مولانا | |
---|---|
پدیدآوران | ضرابیها، محمدابراهیم (نویسنده) |
ناشر | انتشارات کلیدر |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1389 |
چاپ | اول |
کد کنگره | |
اوصاف اولیاءالله در اندیشه مولانا تألیف محمدابراهیم ضرابیها؛ این کتاب، پس از یک مقدمه، در پنج فصل، ابعاد گوناگون مفهوم ولایت را در آثار مولانا، خصوصا مثنوی معنوی مورد تحقیق و بررسی گسترده قرار داده است.
نگارنده، در مقدمه که سیر تاریخی مفهوم ولایت را تا عصر مولانا بررسی میکند؛ مینویسد مولانا در آثار خود، به ویژه مثنوی توجه خاصی به ولایت دارد به طوری که با تأمّلی عمیق در مثنوی میتوان گفت که این اثر خود یک ولایتنامه است و این ادّعای گزافی نیست که اگر گفته شود مثنوی خلاصهای از مباحث مربوط به ولایت را تا قرن هفتم در خود دارد. او ادامه میدهد که همین انگیزه باعث شد تا مفهوم ولایت را در اندیشۀ مولانا مورد تحقیق و مداقه قرار دهد و هدفش بررسی ابعاد گوناگون ولایت در اندیشۀ این مرد بزرگ است.
در فصل نخست، با عنوان شئون ولایت به بررسی لغوی، محتوایی و تاریخی این واژه پرداخته و آن را از نظر قرآن کریم، روایات، علم کلام، عرفان نظری و عملی، مورد بحث قرار داده و همچنین ارتباط تنگاتنگ آن را با مسئله نبوت و رسالت و نیز اقسام و مراتب آن، مانند ولایت عام و خاص و ولایت کسبی و عطایی را به طور مبسوط توضیح داده است.
در فصل دوم،انسان کامل در مقام ولایت و پیر هدایت ظاهر میشود. دراین فصل ویژگیهای انسان کامل در مثنوی، جایگاه انسان کامل در نظام هستی، تفاوت و رابطۀ انسان کامل با سالک مبتدی، وجوب ادب و تواضع نسبت به پیروان روشن ضمیر، مصاحبت و همنشینی با اولیاءالله و پیران واصل، و ضرورت اذن الهی در دیدن و شنیدن ستارگان معنوی مورد بحث و بررسی قرار گرفته و در آخر از نگاه مولانا به پیروان کذّاب و مدعیان دروغین ولایت و هدایت نیز اشاره کرده و میگوید مولانا سالکان مبتدی را در برابر بانگ غولان که خود را پیرو راهدان معرفی میکنند، به هُشیاری و احتیاط فرا میخواند.
در فصل سوم، ویژگیهای اولیاءالله را از منظر مولانا مطرح میکند که نگارنده آنها را در بیست بخش دستهبندی کرده و به توضیح و تفصیل آنها پرداخته است.
بر اساس این تحقیق، اولیاءالله از نظر مثنوی، این ویژگیها را دارند: اولیاءالله شبیه به پیغمبر اکرم(ص) هستند که چشمانشان در خواب و قلبشان بیدارند؛ کیمیاگران عشق؛ طبیبان الهی؛ واسطۀ فیض حق تعالی بر روی زمین؛ کشتی نجات؛ چراغ هدایت ؛ صاحبان عقول حقیقی؛ مظهر اسماء و آینۀ تمام نمای اوصاف الهی هستند؛ و ذو مراتب بودن آنها و داشتن وحدت باطنی؛ دیدن حقیقت با رؤیت باطنی؛ داشتن کرامات و خِرَق عادات؛ تسلیم قضا و قدر بودن.
فصل چهارم، به بررسی جایگاه ولایت در دیگر آثار مولانا اختصاص دارد. ابتدا مفهوم ولایت در دیوان شمس و سپس در مجالس سبعه، مکتوبات و فیه مافیه بررسی شده است.
در فصل پنجم، دیدگاه مولانا را دربارۀ اهلبیت پیامبر(ص) به مثابۀ اولیاءالله حقیقی،استخراج و شرح داده است شده است. مولانا در این فصل از مقام ولایت حضرت علی(ع) به تفصیل سخن رانده است.
هرفصل دارای یک خاتمه است که در آن نتیجه مباحث فصل را بیان میکند. فهرست منابع و مآخذ نیز در پایان کتاب تهیه و درج شده است.[۱]
پانويس
- ↑ ر.ک: عالمی، محمدعلم، ص192-193
منابع مقاله
عالمی، محمدعَلَم، کتابشناسی توصیفی مولانا (شامل جدیدترین تحقیقات و قدیمیترین کتابهای مولوی پژوهی)، قم، انتشارات دانشگاه قم، 1392ش.