الصحیح من سیرة النبي الأعظم(ص)
الصحیح من سیرة النبی الأعظم(ص) | |
---|---|
پدیدآوران | عاملی، جعفر مرتضی (نویسنده) |
ناشر | دار السیرة ** دار الهادی |
مکان نشر | لبنان - بیروت |
سال نشر | 1415ق - 1416ق - 1420ق - 1423ق - 1995م - 1999م - 2002م |
چاپ | 4 |
شابک | - |
موضوع | اسلام -- تاریخ -- از آغاز تا 11ق - محمد(ص)، پیامبر اسلام، ۵۳ قبل از هجرت - ۱۱ق. -- سرگذشتنامه |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 12 |
کد کنگره | /ع2ص4 1374 22/9 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
الصحیح من سیرة النبی الاعظم(ص) نوشته سید جعفر مرتضی عاملی است. نویسنده لبنانی تبار که در حوزه های علمی نجف و قم تحصیل کرد و از سن حدود بیست سالگی کار مطالعه و تحقیق در سیره نبوی را آغاز نمود و ماحصل آن را به تدریج منتشر ساخت. این کتاب در سال ١٣٧١ از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی برگزیده شد و در سال ١٣٨٥ جایزه کتاب سال ولایت را برد.
جلد نخست با عنوان: المدخل لدراسة السیرة النبویة بصورت مستقل چاپ و زیر عنوان: «درآمدی بر سیره نبوی» ترجمه و منتشر شده است. چنان که جلد دوم و سوم نیز با عنوان: «سیره صحیح پیامبر بزرگ اسلام(ص)» به فارسی ترجمه و منتشر شده است.
ترجمه و تلخیص دوره ده جلدی با عنوان: «سیرت جاودانه» در دو جلد ترجمه و منتشر شده است. دوره کامل آن با گزینش، حذف مطالب نامربوط و ویرایش فنی و ادبی در هفت هزار صفحه ترجمه و در سال ١٣٩١ در تهران با عنوان: «سیره صحیح پیامبراعظم(ص)» منتشر گردید. متن عربی کتاب در ٣٥جلد و مجموع ١٢٦٧٤ صفحه در سال ٢٠٠٤ میلادی به عنوان چاپ چهارم آن در بیروت و قم منتشر شد. بنظر می رسد ناشران عرب در تدوین فنی کتاب، بیشتر در صدد کتابسازی هستند تا نشر فنی دقیق و مطلوب. از این رو چاپ الصحیح نیز از این قاعده مستثنی نیست و اگر در انتخاب حروف، ویراستاری فنی و ادبی، و صفحه بندی چنان که باید فنی عمل می شد، هم شمار مجلدات تا حدود زیادی کاسته می شد و هم از نظر بصری زیباتر و پسندیده تر بود.
نخستین جلد از کتاب الصحیح به مباحث مقدماتی در حوزه سیره نگاری اختصاص دارد. نویسنده در صدد است که به جای تبیین کلیات و توضیح مفاهیم به بررسی پیشینه سیره نگاری و خطوط کلی آن در دو مکتب خلافت و امامت بپردازد. از این رو در هشت فصل، موضوعاتی از قبیل: سیمای پیغمبر(ص) در مکتب خلافت، سیاست منع تدوین و نقل حدیث، مفتیان جایگزین، قصه گویان و نقش آنان در تحریف سیره، اهداف، انگیزه ها، آثار و نتایج سیاستهای رسمی در قبال سیره، ضرورت حضور امام معصوم در جامعه، معیارها وضوابط آشفته در تدوین ونقل سیره، و ضوابط و معیارهای درست پژوهش علمی، را مورد نقد و بررسی قرار می دهد.
در فصل هفتم به بررسی ضوابط آشفته در تدوین ونقل سیره نبوی بر اساس مکتب و سیاست رسمی خلفا و فرمانروایان پرداخته و بیش از ٥٠ مورد از این ضوابط را با توضیح مختصر بر شمرده است. از مهمترین موارد می توان به نمونه های زیر اشاره کرد: عدالت صحابه، زندیق بودن منتقد صحابه، بخشودگی گناهان بدری ها، اجتهاد و فتوای صحابه، اجتهاد در مقابل نص، سنت خلفا، روایات مرسل صحابه، سهو پیغمبر(ص)، عصمت امت، اجماع، ظن، رأی و قیاس، سد باب اجتهاد، موافقت اهل کتاب، حدیث بنی اسرائیل، حسن و قبح شرعی، و صدور انحصاری فتوا. فصل هشتم به تبیین معیارها و ضوابطی اختصاص دارد که از دیدگاه نویسنده میتواند به پژوهشگر سیره نبوی در رسیدن به اخبار صحیح یاری کند.
مرتضی با اعتقاد عمیق به بهره گیری از آیات قرآن در موضوعات و مسائل مختلف و با عنایت به آنچه درباره معیار بودن قرآن در پذیرش یا رد اخبار و حوادث تاریخی در نخستین جلد الصحیح. مورد تأکید ویژه قرار داده، آن را با استناد به آیات، صحیح ترین کتاب میداند که باطل به هیچ وجه در آن راه ندارد. از این رو کتاب خدا را درست ترین و بزرگترین معیار و میزان برای سنجش صحت و سقم روایات و اخبار بر می شمارد. وی با استناد به روایات و احادیث متواتر، عقیده دارد که باید همه روایات را به کتاب خدا عرضه کرد، و هر چه موافق آن بود، گرفت و هر چه مخالف آن باشد، ترک کرد. سپس روایاتی از منابع شیعه و سنی در تأیید دیدگاه خویش می آورد و نتیجه میگیرد که این حکم پیغمبر(ص)، ائمه اطهار و شماری از صحابه است که قرآن را حکم، مرجع و میزان تشخیص حق از باطل معرفی کردهاند. عقل سلیم و فطرت مستقیم نیز پس از اقامه دلیل بر این که قرآن، کتاب منزل خداوند بر پیغمبر مرسل است، به همین قاعده حکم می کند. نویسنده، برپایه همین عقیده، لااقل از پانصد آیه قرآن در اثبات صحت اخبار و حوادث یا رد شماری از گزارشهای تاریخی بهره برده است.
بررسی الصحیح من سیرة النبی الاعظم(ص) بیانگر پاره ای نقاط قوت و شماری نقطهضعف در این اثر ماندگار است که به اختصار چنین است:
از نقاط قوت الصحیح می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- بررسی دقیق و عمیق سیره نبوی و حوادث عصر رسالت با استناد به منافع گوناگون شیعی و سنی در حوزه های مختلف دانشهای اسلامی
- تبیین دقیق سیاستهای ضد نبوی در ترسیم چهره ای مخدوش و نادرست از شخصیت پیامبراعظم(ص).
- تسلط ستایش برانگیز مؤلف بر منابع تاریخی جدید و قدیم شیعه و اهل سنت.
- اجتهاد در تاریخ، تحلیل عمیق در باره ی حوادث و استفاده از علم کلام و اصول عقیدتی در تحلیل های تاریخی.
- بازنگری در کتب تاریخی مکتب خلافت و مناقشه در مبانی کلامی آنها با استفاده از تاریخ.
- بهره گیری از مبانی کلامی در تبیین سیره بمعنی الاخص یعنی مواصع، اعمال و سخنان پیامبراعظم(ص)
از نقاط ضعف الصحیح میتوان موارد زیر را برشمرد:
- نداشتن روش واحد در طرح و بررسی حوادث و وقایع. چنان که در مجلدات نخستین، ابتدا روایت حادثه را با ذکر جزئیات از منابع مختلف نقل و سپس به ارزیابی و نقد آن می پردازد اما در ادامه تغییر روش می دهد و با مبنا قرار دادن کتاب سبل الهی و الرشاد صالحی شامی در حقیقت به نقد و ارزیابی گزارشهای این سیره نویس اهل سنت میپردازد و البته از سطح کار خویش تا حد نقد یک اثر می کاهد.
- عملکرد گزینشی در مباحث بمنظور اثبات دیدگاههای جزمی خود در مباحث مختلف خصوصا در رد دیدگاهها و نفی شخصیتهای مطرح و محبوب اهل سنت از جمله خلفای ثلاثه و صحابه همفکر و همراه آنان.
- ارجاع انبوه و غیر ضرور به منابع زیاد در نقل منابع مربوط به یک واقعه - به ویژه زمانی که روایت مربوط به فضیلتی در باره ی معصوم(ع) باشد - آدرس می دهد. در حالی که بیشتر منابع متأخر، مطلب خود را از یک منبع متقدم نقل کرده اند. در حقیقت ظاهرا بر آن است که با این روش نوعی «ابهت» به بحث و ارجاعات خود بدهد.
- زیاده روی در پای بندی به مبانی کلامی در بررسیهای تاریخی. در حقیقت مبانی کلامی شیعی در الصحیح پررنگ است و بنابراین هر روایتی که به نوعی با آن معارض باشد، مورد بحث و ارزیابی قرار گرفته و به روش های مختلف تضعیف و در نهایت رد می شود.
- نویسنده در نقد و ارزیابی موضوعات تاریخی سیاست ضد تقریب دارد و بیشتر در مسائل اختلافی شیعه و سنی تمرکز، و شخصیتهای محبوب و صحابه مورد علاقه اهل سنت را با استناد به دلایل بیشتر عقیدتی و کلامی رد و نفی می کند.
- طرح مباحث حاشیه ای و بیگانه از موضوع سیره نبوی که حجم فوق العاده زیادی را از کتاب بخود اختصاص داده و جز افزودن به شمار مجلدات و اطناب ممل هیچ خاصیتی ندارد؛ همچون: احکام رجم در یهود، خصایص شیعه، حقوق حیوان در اسلام.
- از این قبیل مباحث آنقدر هست که در صورت تهذیب و حذف آن و نیز مطالب تکراری حجم کتاب تا حدود قابل ملاحظه ای کاهش مییابد. چه بسا که به دوسوم هم برسد.
- بنظر می رسد الصحیح بر خلاف سایر آثار و تألیفات، روند معمول در داوری و رفع نواقص، تناقضات و اعمال پیشنهادهای داوران را سپری نکرده است. اگر کتاب فرایند داوری و ارزیابی پیش از انتشار را طی می کرد، چه بسا شاهد اشکالات کمتری بودیم.
- فقد هرگونه ویراستاری فنی و ادبی. از این رو علاوه بر تکرار مکررات و وجود عبارتهای دشوار و مغلق، ارجاعات نیز مغشوش و بشدت درهم ریخته است و در بسیاری موارد تکراری، چنان که گاهی اوقات در یک پاورقی چند بار به یک منبع ارجاع و استناد شده است.
- حروف نگاری و صفحه بندی ضعیف، فصل بندی و توزیع نامتعادل مطالب در مجلدات موجب افزایش ٣٥ جلدی آن شده است. تدوین فنی دقیق میتوانست به استواری و جذابیت هرچه بیشتر آن مدد رساند و حداکثر حجمی در حدود ١٥ جلد را اشغال کند.
بهر حال از ملاحظه بخشها و فصول کتاب چنین بر می آید که رویکردهای زیر بر آن حاکم است:
الف. رویکرد شیعی، نویسنده محترم با تمام وجود تلاش کرده تا زندگی پیامبر و برخی از یارانش را از دریچه عینک شیعی به تصویر بکشد. به همین دلیل نقش یاران شیعی پیامبر(ص)در این اثر بسیار برجسته و نقش یاران غیرشیعی پیامبر لاغر و ضعیف است.
ب – رویکرد کلامی، با توجه به اینکه تحل و تکامل تشیع تا حد زیادی نتیجه استدلال های کلامی است، محتوای این کتاب نیز در همین چارچوب است و نویسنده با چنین رویکردی برخی مسائل را برجسته و بعضی دیگر را کم رنگ کرده است. در بسیاری از موارد نقش شخصیت های صدر اسلام که از دید نویسنده مطرود به حساب می آیند به بدترین شکل موجود بیان شده و یا سخنان تحقیرآمیز در مورد آنان نوشته شده است. وی در باب چگونگی هجرت پیامبر(ص) از مکه به مدینه، داستان لیلة المبیت و فداکاری حضرت علی را مفصل شرح داده، آن گاه تحت عنوان آیه غار سه صفحه در تضعیف و رد ابوبکر نوشته است (سیره صحیح پیامبراعظم(ص)، ج ٢، فصل دوم، تحت عنوان: هجرت رسول خدا).
ج – رویکرد حدیث گرایانه، اگرچه نویسنده محترم از آیات زیادی برای بیان سیره رسول خدا استفاده کرده، اما این احادیث هستند که جهت آیات را در این کتاب نمایش می دهند. در حالی که قرآن تاکید دارد بر اینکه “لایعلم الغیب الا الله “، نویسنده محترم می نویسد: رسول خدا(ص) اعمال همه بندگان و هر آنچه را در دایره مسئولیت حضرت و در سطح حضور و شهود روی می دهد، می بیند و خداوند متعال به او امکان داده تا پشت سر خود را ببیند و در حالی که چشمانش به خواب می رود، قلبش بیدار بماند. زیرا اگر چنین نبود، نمیتوانست در حال خواب یا زمانی که مردمان پشت سر او هستند، آنان را ببیند[۱].
پانویس
- ↑ ر.ک: سپهری، محمد، ص97-112