فتح مفتاح الغيب

    از ویکی‌نور
    فتح مفتاح الغيب
    فتح مفتاح الغيب
    پدیدآورانازنیقی، محمد بن قطب‌الدین (نویسنده) راشدی نیا، اکبر (مصحح)
    ناشرسخن
    مکان نشرایران - تهران
    سال نشر1395ش.
    چاپچاپ یکم
    شابک978-964-372-795-6
    موضوععرفان - متون قدیمی تا قرن 14
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏/ق‎?‎ م‎????? / 283/3 BP

    فتح مفتاح الغيب شرح 1 جلدی محمد بن قطب الدين ازنيقي است بر مفتاح الغیب صدرالدین قونوی به زبان عربی با موضوع عرفان نظری. کتاب به تصحیح اکبر راشدی نیا رسیده است.

    از بين شاگردان ابن‌عربی بيش از همه صدرالدين قونوی تلاش کرد تا نظرات استادش را انسجام داده و با استفاده از اصطلاحات و اسلوب علمی آنها را شرح و تبيين کند. او برای قابل فهم کردن مباحث عرفانی از الفاظ و اصطلاحات مأنوس و موافق با اصطلاحات علوم نظری استفاده کرد.[۱]

    از مهمترين آثار قونوی می‌توان به کتاب مفتاح الغيب اشاره کرد. او در اين کتاب جهانبينی عرفانی ابن‌ عربی را به مثابۀ يک علم تدوين نمود و علم عرفان را همانند ديگر علوم رسمی در قالب تعريف و مبادی و موضوع و مسائل تبويب کرد. قونوی تمام تلاش خود را به کاربست تا در اين کتاب وحدت شخصيۀ وجود را اثبات کرده و چينش نظام هستی را بر اساس آن ترسيم کند و از انسان کامل به‌عنوان مقصد غايی و ثمرۀ هستی به بحث بپردازد. کتاب مفتاح الغيب به‌خاطر اهميت و ويژگیهايی که داشت از زمان خود قونوی به‌عنوان يکی از متون مهم يادگيری عرفان به شمار می‌آمد، چنانکه او خود طالبان معارف را از بين آثارش به اين کتاب ارجاع می‌داده و آن را به‌عنوان يک متن درسی تدريس می‌کرد. در طول سده‌های گذشته شروح متعددی بر اين اثر نوشته شده است.[۲]

    شرح محمد بن قطب الدين ازنيقی يکی از مهمترين شروح مفتاح الغيب است که در سال 874 به دستور سلطان محمد فاتح نوشته شده است. او شرح خود را ناظر بر شرح استادش محمد بن حمزه فناری نوشته است. تمام سعی ازنيقی اين بود که متن مفتاح الغيب را بدون آوردن هر نوع مطالب اضافی شرح کند.

    فتح مفتاح الغيب بعد از کتاب مصباح الأنس مهمترين و مشهورترين شرح کتاب مفتاح الغيب به شمار می‌آيد چنانکه فقط در کشور ترکيه بيش از بيست نسخۀ خطی از اين شرح شناسايی شده است که نشان از اهميت و اعتنای عارفان اسلامی به اين کتاب دارد.[۳]

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه کتاب، ص12
    2. ر.ک: همان، ص13
    3. ر.ک: همان، ص20

    منابع مقاله

    مقدمه مصحح بر کتاب.

    وابسته‌ها