تصوف اسلامی و رابطه انسان و خدا
تصوف اسلامی و رابطه انسان و خدا | |
---|---|
پدیدآوران | نيکلسون، رينولد الين (نویسنده) شفیعی کدکنی، محمدرضا (مترجم) |
ناشر | سخن |
مکان نشر | ايران - تهران |
سال نشر | 1382ش |
چاپ | چاپ يکم |
شابک | 964-312-036-5 |
موضوع | تصوف شخصيت |
زبان | فارسي |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /ن9ت6 / 284/5 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
تصوف اسلامی و رابطه انسان و خدا در موضوع عرفان اسلامی، تألیف رینولد الین نیکلسون (1868-1945م)، با ترجمه دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی (متولد 1318ش)
در آغاز کتاب مترجم مقدمهای کوتاه آورده. در این مقدمه به اهمیت نیکلسن و آثارش در میان مستشرقان اشاره شده، اما مترجم تذکر میدهد که در مواجهه با سخنان و آثار خاورشناسان و از جمله نیکلسن باید کمال احتیاط ورزید و به هیچ روی سخنان ایشان را بدون نقد و ارزیابی نپذیرفت.[۱]
کتاب دربردارنده سه سخنرانی است. نیکلسون اظهار میدارد که میان تصوف و توحید و تنزیه اسلامی ربط وثیقی وجود دارد و صوفیان در مسیری تاریخی از توحید اسلامی به تصوف منتقل شدند و ارتباط انسان با خدا را تصویری تازه دادند. نویسنده این سیر را از قرآن کریم و وحی نبوی آغاز میکند و در سیر تاریخی با در هم آمیختن برخی مکاتب و عقاید به دوران پختگی تصوف اسلامی میرساند. وی معتقد است پیامبر اسلام (ص) واجد عمیقترین تجارب روحی بوده و آگاهانه و مستقیم در محضر خداوند متعال بوده است و اگر ایشان در چنین وضعیتی نبود، هیچگاه نمیتوانست اساس اسلام را بر بنیانی استوار قرار دهد. به بیان وی پس از وفات پیامبر اکرم (ص)، پیروان وی در ایران و شام و مصر ازدیاد یافتند و چون هر یک در بسترهای عقیدتی خاصی به سر میبردند، عقاید ساده اولیه اسلام واجد پیچیدگیها و تحولات بسیاری شد.
او در این بخش به سیر تصوف اسلامی از زهد به محبت و عشق نیز اشارهای میکند و نشان میدهد که مقتضای پرداختن به هر یک از آنها چیست. او همچنین به نگرش صوفیه به توحید اشاره میکند. به بیان وی صوفیه، توحید را از اموری به حساب میآورند که عقل نیروی ادراک آن را ندارد و آن را رازی میشمارند از رازها که خداوند آن را بر هرکس از بندگان خود که بخواهد، میگشاید و در بعضی از تجارب دینی بر ایشان آن را متجلی میکند. وی در این باب به حلاج و اجوال و اقوال وی نیز اشاراتی دارد.[۲] در پایان کتاب تعلیقات و یادداشتهای متعدد و مفصل دکتر شفیعی کدکنی بر مطالب کتاب است. این یادداشتها که گاه در حد یک مقاله پژوهشی مفصلاند، ارزش بسیاری به این اثر داده اند و بسیاری از مجملات آن را تفصیل بخشیدهاند. در این تعلیقات مطالبی درباره برخی اعلام از جمله رابعه عدویه، ابن فارض، دخیه کلبی، جان بنیان، ابن عربی، حلاج، عبدالکریم جیلی و ...آمده است.[۳]