التحبير شرح التحرير في أصول الفقه

    از ویکی‌نور
    التحبير شرح التحرير في أصول الفقه
    التحبير شرح التحرير في أصول الفقه
    پدیدآورانابن همام، محمد بن عبدالواحد(نویسنده)

    جبرین، عبدالله بن عبدالرحمن(محقق)

    قرنی، عوض(محقق)

    سراح، احمد(محقق)

    م‍رداوی م‍ق‍دس‍ی، ع‍ل‍ی ب‍ن‌ س‍ل‍یم‍ان (شارح)
    عنوان‌های دیگرالتحرير في أصول الفقه. شرح
    ناشرمکتبة الرشد ناشرون
    مکان نشرعربستان - رياض
    سال نشر1421ق. = 2000م.
    چاپچاپ اول
    موضوعاصول‌ فقه‌ حنبلي‌ - قرن‌ ?ق‌ اصول فقه اهل سنت - قرن 9ق.
    زبانعربي
    تعداد جلد8
    کد کنگره
    ‏2ج302ت / 156/23 BP
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf


    التحبير شرح التحرير في أصول الفقه، اثر ابوالحسن علاءالدین علی بن سلیمان مرداوی، شرحی است در هشت جلد بر کتاب «التحرير المنقول وتهذيب الأصول» خود نویسنده، که با تحقیق عبدالرحمن بن عبدالله جبرین، عوض بن محمد قرنی و احمد بن محمد سراح، به چاپ رسیده است.

    تاریخ نگارش و اسامی دیگر متن کتاب

    نویسنده (مرداوی) در بیست‌وچهارم شوال سال 877ق، از تصنیف متن فارغ گردیده است.

    ازآنجاکه سیره و روش وی در نگارش آثار خود، دوام تحریر و تنقیح و مراجعه به کتب خود و بازنگری آنها بود، تحریر و بازنگری این کتاب را تا اندکی قبل از وفات خویش آغاز کرد.

    آخرین بازنگری وی، رجب 884ق، بوده است. همین امر باعث شده است که برخی از شرح‌حال‌نویسان، به‌تبع اختلاف نسخی که به آنها دست یافته‌اند، در تسمیه این کتاب، اختلاف نموده و با نام‌های مختلفی به آن اشاره کنند، از جمله:

    1. تحرير المنقول في تهذيب - أو تمهيد - ‌علم الأصول؛
    2. التحرير في الأصول؛
    3. التحرير في أصول الفقه؛
    4. تحرير المنقول وتهذيب الأصول؛
    5. تحرير المنقول في تهذيب علم الأصول؛
    6. تحرير المنقول وتهذيب علم الأصول؛
    7. تحرير المنقول في أصول الفقه؛
    8. تحرير المنقول في تمهيد علم الأصول؛
    9. تحرير المنقول في علم الأٌصول.

    محققان کتاب پس از ذکر نام‌های مزبور، « تحرير المنقول وتهذيب الأصول» را ترجیح داده و دلیل آن را نیز ذکر کرده‌اند[۱].

    موضوع کتاب و روش مؤلف

    کتاب به مباحث مربوط به اصول فقه اختصاص یافته و مؤلف موضوع و روش خود را در مقدمه تبیین نموده و به نکاتی پیرامون کتاب اشاره کرده که می‌توان آنها را در مؤلفه‌های زیر، خلاصه نمود:

    1. خلاصه بودن متن کتاب؛
    2. جمع‌آوری بیشتر احکام، ضوابط و اقسام این علم در آن؛
    3. اشتمال آن بر آرای ائمه مذاهب چهارگانه؛
    4. ذکر آرای مزبور از باب اعلام؛
    5. تلاش بر تحریر نقول و تهذیب اصول آن؛
    6. مقدم داشتن آرای صحیح احمد بن حنبل و اقوال اصحاب وی[۲].

    اسامی دیگر شرح کتاب

    در جلد دوم و سوم نسخه خطی کتاب، عنوان شرح، «كتاب التحبير شرح التحرير في أصول الفقه» ذکر گردیده است. سخاوی در «الضوء اللامع» آن را «التحبير في شرح التحرير» نام نهاده و ابن حمید در «السحب الوابلة» از وی تبعیت کرده است[۳].

    نسبت شرح به مرداوی

    برخی از اموری که صحت انتساب شرح حاضر را به مرداوی تأیید می‌کنند، عبارتند از:

    1. تمامی مصادر و منابعی که از این کتاب نام برده‌اند، به انتساب آن به مرداوی تصریح کرده‌اند.
    2. در صفحه عنوان در جلد دوم و سوم نسخه خطی، به نسبت آن به مرداوی، تصریح شده است.
    3. ابن زهره حنبلی، از شاگردان مرداوی، به این انتساب تصرح کرده است.
    4. شیخ تقی‌الدین بن نجار فتوحی، در «شرح الكوكب المنير»، عبارات متعددی را از کتاب «التحبير» نقل کرده که عینا در شرح حاضر وجود دارد و خود فتوحی به‌گونه‌ای سخن گفته که روشن است شرح مورد بحث را از مرداوی می‌داند.
    5. کسی که در متن و شرح کتاب، خوب تأمل کند، به‌خوبی درمی‌یابد که شارح همان ماتن است و ازآنجاکه مسلما متن «التحرير» از آن مرداوی می‌باشد، شارح کتاب نیز خود اوست. به‌منظور تأیید این امر، به سه مثال زیر، مربوط به قول مرداوی در کتاب دقت کنید:
      1. «فابن السمعانة نقل ثبوتها في الشرعية عن ابن سريج ونقل البرماوي عنه كما قلنا في المتن، فلعل له قولين».
      2. «وهذا القول يحتمل أن يكون المقابل للأصح في المسألة التي ذكرنا في المتن».
      3. «فهذا الذي ذكره عن بعض الأصحاب، هو الذي ذكرناه في المتن وهو الذي ذكره المجد وحفيده»[۴].

    مصادر و منابع شرح

    مصادر و منابعی که مرداوی به نام آنها در شرح خود تصریح کرده، بیش از چهارصدتاست که این تعداد نسبت به عصر مؤلف، بسیار زیاد می‌باشد. البته وی از تمامی این مصادر، به‌صورت مستقیم، استفاده نکرده، بلکه احیانا به‌واسطه کتب دیگر، از آنها نقل نموده است؛ چنان‌که خود در مقدمه کتاب، می‌نویسد: «ومن الكتب، كتب نقلت عنها، لم أرها، مقلدا في ذلك الناقل عنها أو منها»[۵].

    از جمله ویژگی‌های کتاب، استفاده مؤلف از منابع متنوع است که این تنوع مصادر، به دلیل تنوع فنون مورد استفاده وی می‌باشد که بارزترین آنها، فنون مربوط به قرآن و علوم آن، حدیث و علوم مرتبط با آن، علم کلام و لغت عربی و بیشترین آنها، به دلیل موضوع کتاب، علم اصول و فقه می‌باشد[۶].

    مهم‌ترین و اصلی‌ترین منابع کتاب، عبارتند از:

    1. حدیث: «صحیحین» و «فتح الباري» ابن حجر عسقلانی؛
    2. کلام: «منهاج السنة» ابن تیمیه، «نهاية المبتدئين» ابن حمدان و «شرح المقاصد» تفتازانی؛
    3. فقه: «الإيضاح» ابوالفرج مقدسی شیرازی، «المغني» موفق، «الخلاف (التعليق الكبير)» قاضی ابویعلی و «شرح المهذب» نووی؛
    4. اصول فقه: «العدة»، «التمهيد»، «الواضح»، «روضة الناظر»، «مختصر الروضة» طوفی و شرح آن، «المسودة»، «اصول» ابن مفلح، «المقنع» ابن حمدان، «اصول» ابن قاضی جبل. تمامی این کتب، مربوط به فقه حنبلی می‌باشد. سایر کتب فقهی: «المحصول»، «الإحکام» آمدی، «جمع الجوامع» و شروح آن از زرکشی، ابن عراقی و کورانی، «مختصر» ابن حاجب و شرح آن توسط عضد و اصفهانی و «شرح منظومه» برماوی؛
    5. نحو: «التسهيل» و شرح آن از ابن مالک، «شرح الألفية» مرادی و «مغني اللبيب» ابن هشام؛
    6. لغت: «القاموس المحيط» فیروزآبادی، «المصباح المنير» فیومی[۷].

    روش شرح

    مرداوی به تبعیت از متن اصلی، شرح را نیز به ابواب و فصول مختلفی تقسیم کرده است.

    روش شرح بدین صورت است که ابتدا قسمتی از متن، با عبارت «قوله» انتخاب شده و سپس، ضمن توضیح معنای لغوی و اصطلاحی لغات دیریاب و مشکل متن، به توضیح و تشریح موضوع و مبحث مورد نظر، پرداخته شده است.

    مقدمه مفصلی از محققان در ابتدای کتاب آمده است. در این مقدمه، ابتدا به‌صورت مفصل و جامع، به شرح حال و دوران زندگانی مرداوی پرداخته شده و سپس خصوصیات و ویژگی‌های کتاب، تبیین و توضیح داده شده است.

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب، به‌همراه فهرست‌های: آیات، احادیث و آثار و اعلامی که شرح حال آنها در متن وارد شده، در انتهای جلد آخر آمده است.

    در پاورقی‌ها، علاوه بر ذکر منابع[۸] و اشاره به اختلاف نسخ[۹]، به توضیح برخی از مطالب متن، پرداخته شده است[۱۰].

    پانویس

    1. ر.ک: المقدمة الدراسية (مقدمه محققان)، ج1، ص91-‌92
    2. ر.ک: همان، ص93-‌94
    3. ر.ک: همان، ص96
    4. ر.ک: همان، ص98-‌100
    5. ر.ک: همان، ص101
    6. ر.ک: همان، ص101
    7. ر.ک: همان، ص103
    8. ر.ک: پاورقی، ج1، ص167
    9. ر.ک: همان، ص188
    10. ر.ک: همان، ص168

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها