دیوان حیاتی کرمانی
دیوان حیاتی کرمانی | |
---|---|
پدیدآوران | حیاتی کرمانی، بی بی جان (نویسنده) نوربخش، جواد (گردآورنده) |
ناشر | یلدا قلم |
مکان نشر | ایران- تهران |
سال نشر | 1381ش |
چاپ | دوم |
شابک | 964-5745-22-5 |
موضوع | شعر فارسي - قرن 12ق. |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /د9 / 6681 PIR |
دیوان حیاتی کرمانی، مجموعه اشعار بیبی جان حیاتی کرمانی، شاعره اواخر قرن دوازدهم هجری است که مشتمل است بر انواع شعر از غزل، رباعی، قصیده، ترجیعبند، ترکیببند، مثنوی و ساقینامه که به کوشش جواد نوربخش، گردآوری شده است.
حیاتی بهواسطه برادرش رونقعلیشاه، به مجلس نورعلیشاه راه پیدا کرده و نورعلیشاه از او میخواهد که دست به قلم شود. وی نیز این درخواست را اجابت نموده و قلم برمیگیرد و اشعاری بسیار نغز و لطیف و شیوا میسراید و در اینباره میگوید:
به مدح شهنشاه اقلیم فقر
که او را سزد تخت و دیهیم فقر
نمایم ز الفاظ گوهرفشان
به طرز غزل چند بیتی بیان[۱].
ویژگی دیوان حیاتی، آن است که از مجموع اشعار وی، برمیآید که به علوم ظاهری و باطنی و عرفان، آشنایی کامل داشته، به مبانی مذهبی پایبند و به اصول طریقت، عرفان داشته است و به علم تدبیر منزل واقف و به اخلاق و اخلاقیات علمی آگاه و در آیین دلداری و دلبری، صاحب ناز و در سفرهداری و پذیرایی از اخوان، دستودلباز بوده است. همچنین، بهطوریکه از اشعار وی برمیآید، بهویژه در ساقینامه، با آیین سماع و مقامهای موسیقی آشنایی کامل داشته است[۲].
بهمنظور آشنایی بیشتر با این دیوان ارزشمند، به بخشی از اشعار آن، اشاره میشود:
شبی دلگیر چون گیسوی دلدار
تبی جانسوز بودن در تن زار
ز بس تاب تب از خویشم خبر نه
بجز ناله برم کس را گذر نه
چراغ کلبهام ان شررخیز
ایاغ بادهام چشم گهرریز
ندیم جان خیال روی جانان
انیس دل غمش در خلوت جان
سرم را متکا زانوی فکرت
گریبانم فراش استراحت
ره نظارگی بر دیده بسته
به ره بگشوده چشم دل نشسته
زبان بیزبانی باز کرده
بیان شرح راز آغاز کرده
برآورده ز دل دست مناجات
که ای بر آستانت روی حاجات[۳].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.